آزاد غمگین یا اسیر خوشحال؟ جدال بین این دو را در کتاب خرسهای رقصان میبینیم. آیا این نبرد پیروزی دارد؟ این کتاب را ویتولد سابوفسکی نوشته و نشر گمان آن را با ترجمه آیدین رشیدی منتشر کرده است.
درباره کتاب
فاصلهی بین اسارت و آزادی چقدر است؟ اسارت در آزادی امتدادی دارد؟ انسان آزاد کیست؟ آزادی چیست؟ در طول تاریخ زمانی بوده که انسان آزاد باشد؟ اصلا انسان میتواند آزاد باشد؟
مقولهی آزادی یکی از موضوعاتی است که انسانها در تمام دورانها به آن پرداخته و فکر کردهاند. آزادی مثل عشق همیشه جای بحث و پژوهش و تفکر دارد چرا که پاسخ به سوال چیستی آزادی هنوز هم کار سختی است.
ویتولد سابوفسکی در کتاب خرسهای رقصان نگاهی به آزادی دارد؛ به ویژگی انسان اسیر و به فرایند رسیدن به آزادی. او به سوالاتی از این جنس میپردازد که وقتی به آزادی رسیدیم همه چیز تمام است؟ اصلا آزادی همیشگی است؟ جنگ بین اسارت و آزادی تا کجا و تا کی ادامه دارد؟ رها کردن اسیران در آزادی عواقبی در پی دارد؟
ساختار کتاب
کتاب خرسهای رقصان از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول که شامل ده فصل است به اسارت خرسها میپردازد. خرسهای بلغارِ اسیر دست انسانها. انسانهایی که برای امرار معاش خود خرسها را زیر سیطره خود میگیرند و به آنها میآموزند که برقصند و نمایش اجرا کنند. با وعدهی آبنبات و الکل آنها را وادار به کارهایی میکنند که در ذات آزادشان جایگاهی برای این کارها وجود ندارد. خرسها معتاد زندگی انسانی میشوند. حالا زمینهای اتفاق افتاده که خرسها آزاد شوند اما آیا به همین راحتی است؟
عنوانهای فصل بخش اول کتاب عبارت است از: عشق، آزادی، مذاکرات، تاریخ، غرایز، خواب زمستانی، شیرها در راه آفریقا، عقیم کردن، خرسهای رقصان و پایان. فهرستبندی کتاب از نکات جالبی است که نویسنده با خلاقیت اسامی مرتبطی را انتخاب کرده که سیر آزادی پس از اسارت را نشان میدهد.
بخش دوم کتاب با همان عنوانها تکرار میشود اما این بار ویتولد سابوفسکی به اسارت انسانها میپردازد و ما شباهت این دو اسارت را میبینیم انگار تمام دیکتاتوریها و اسیرکنندگان جهان یک طرح را پیش میبرند. بخش اول ذهن را برای فهم بخش دوم آماده میکند. فرقی ندارد انسان باشی یا هر موجود دیگری در این جهان. اسارت، اسارت است و انگار برای هر گونهای از موجودات؛ فرایند یکسانی برای رسیدن به آزادی نیاز است. همهی گونههای در اسیر برای رسیدن به آزادی یک واکنش از خود نشان میدهند و حالا متوجه معنای اسم کتاب میشویم. خرسهای رقصان، خرسهای در بند.
اما باید به این نکته هم توجه داشت که انسان از بقیه موجودات جهان پیچیدهتر است و البته که میان گونهها شباهت وجود دارد و شاید فرایند یکی باشد اما وقتی موضوعی به انسان برسد پیچیدهتر خواهد شد. از این رو فهم بخش اول کتاب که درباره خرسهاست سادهتر است در حالی که بخش دوم پیچیدهتر است و به دقت بیشتری نیاز دارد.
سبک نوشتاری کتاب به گونهای است که انگار مستندی را نگاه میکنید. راوی اول شخص است و بیشتر کتاب به گفتههای افرادی پرداخته که نویسنده با آنها به گفتوگو نشسته است. اما از پرسش و پاسخ خبری نیست تنها تک سوالاتی در میان متن به چشمتان میخورد و فقط داستانها و روایتهای افراد با نظم مشخصی کنار هم قرار گرفته است.
در پایان کتاب به چه میرسیم؟
در این کتاب نباید به دنبال جواب قطعی بود. همانطور که در بخش یادداشت مجموعه هم گفته شده هدف از نویسنده و نشر گمان این بوده که موضوعی و پروندهای در ذهن مخاطب باز شود و به آن بیشتر فکر کند. این کتاب در تحقق این هدف موفق بوده و دید تازهای را نسبت به آزادی مطرح و بیان میکند.
باید این را در نظر گرفت که با کتابی علمی در زمینه آزادی روبهرو نیستیم بلکه کتابی است روایت محور که نویسنده با سفر به مناطق مختلف مثل لهستان، اوکراین، آلبانی و صربستان روایتهای افراد گوناگون را درباره آزادی جمعآوری کرده و با چینش ذهنی خود آنها را سروسامان داده است.
در انتهای کتاب نباید انتظار جمعبندی را داشته باشید همانطور که گفته شد این کتاب فقط هدفش گشودن دری به روی شماست برای فهم و تفکر بیشتر درباره آزادی. اینکه نویسنده خرسها را به عنوان مثالی برای درک بهتر فرایند اسارت و آزادی آورده نکته مثبت کتاب است اما بین انسانها مرز بین اسارت و آزادی نازکتر از مو است. میتوان آزادی را در بخشهای مختلف زندگی انسانی جستوجو کرد. اسیرکننده همیشه از روی ظلم و بدخواهی به بند نمیکشد. مادری که عاشق فرزندش است اما با گرفتن حق تصمیمگیری از فرزندش به گونهای آزادی را از او میگیرد.
اسارت در سطح زندگی زناشویی میتواند اتفاق بیافتد تا سطح جامعه. نویسنده هم تصمیمگیری را به عهدهی مخاطب میگذارد که بین اسیر خوشحال یا آزاد غمگین کدام را انتخاب کند. او فقط مثل کارگردانی از دور صحنهای را میسازد و پروندهای را در ذهن باز میکند که این پرونده در پایان کتاب هم همچنان باز خواهد ماند و به آن فکر خواهد شد.
به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
این کتاب برای جوانان و بزرگسالانی که میخواهند مطالعه و تفکر درباره آزادی را شروع کنند میتواند مفید باشد.
درباره نویسنده
ویتولد شابوفسکی متولد 1980 است. او خبرنگار، روزنامهنگار و نویسنده لهستانی است که در رشتههای خبرنگاری و علوم سیاسی تحصیل کرده است. ویتولد شابوفسکی 43 ساله در عمر خبرنگاری خود با افراد مختلفی مصاحبه کرده است مثل تروریستها و سیاستمداران و آدمهای عادی. او برنده جایزه ملکیور وانکوویچ 2007 شد به خاطر وفاداری به سنتهای گزارشگری – مستندسازی صادقانهاش برای نشان دادن جنبههایی از جامعه ترکیه که شناخته شده نبود. او در سال 2010 از طرف پارلمان اروپا به عنوان بهترین خبرنگار سال انتخاب شد.
همچنین تحقیقات او در مورد قتل عام لهستانیها در اوکراین در سال ۱۹۴۳ برندهی جایزه Ryszard Kapuściński از سوی خبرگزاری لهستان شد. او از سال 2019 تا الان برنامه رادیویی خود را درباره سفر اجرا میکند.
بخشی از کتاب
متاسفانه خرسهای ما نه فقط بوی اسیران را میدهند بلکه ذهن اسیران را نیز دارند. آنها در بیست یا سی سال گذشته عادت کردهاند که کسی دیگر به جای آنها فکر کند، برایشان کار بتراشد، به آنها بگوید که چه کار کنند، چه چیز بخورند و کجا بخوابند، این زندگی باب طبع خرسها نبود، اما زندگیِ دیگری نمیشناختند.