سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

تاریخ ماریخ مستطاب کلاه

نویسنده: شرمین نادری

ناشر: هوپا

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۱۵۲


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
تاریخ ماریخ مستطاب کلاه

تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

تاریخ ماریخ مستطاب کلاه یکی از مجموعه کتاب‌هایی است که توسط نشر هوپا و به قلم شرمین نادری برای آشنایی با تاریخ به زبان طنز آماده شده است. کلاه در حقیقت بهانه‌ای است برای نشان دادن بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران و البته در همین مسیر متوجه می‌شویم که کلاه واقعا در فرهنگ ایرانی چه نقش مهمی داشته است، بیشتر از یک پوشش ساده برای کله!

نویسنده در مقدمه کتاب شرحی می‌دهد از اینکه کلاس تاریخ همیشه برایش یکی از حوصله‌سربرترین کلاس‌ها بوده و اینکه کمتر معلمی را دیده که از قصه‌ها برای شیرین‌تر کردن تاریخ استفاده کرده باشند. با همین مقدمه نادری ارتباط صمیمانه‌ای را با مخاطب شکل می‌دهد.


نویسنده در 6 فصل به شرح ماجرای کلاه می‌پردازد و آغاز کتاب را از تعریف درباره دایی‌اش شروع می‌کند که همیشه کلاهی به سر می‌گذاشت که نام آن «کلاه بِره» بود. سپس با شرح اینکه تاریخچه این کلاه چه بوده و از کجا وارد ایران شده، نقبی به دل تاریخ می‌زند و قصه جالب کلاه‌های ایرانی را تعریف می‌کند.
لابلای شرح ماجراها، نویسنده نقل قول‌های مستقیمی هم از کتاب‌های دیگر آورده و با فهرست منابعی که در انتهای کتاب ذکر شده، هم سندیت نوشته‌های تاریخی را نشان داده و هم فرصتی برای کسانی که بخواهند اطلاعات بیشتری کسب کنند، فراهم کرده.

 

 

تاریخ ماریخ مستطاب کلاه شرمین نادری
شرمین نادری

 

 

تاریخ مستطاب کلاه یک کتاب مصور است و تصویرگری آن را نعیم تدین انجام داده اما تصاویر به عنوان زینت‌بخش متن نیستند و هرکدام به تنهایی کارتون‌های مجزایی هستند که به جنبه طنز کتاب افزوده‌اند.
علاوه بر این‌ها در طی خواندن کتاب بسیاری از مثل‌ها و اصطلاحات مربوط به کلاه ذکر می‌شود و اگر هم با آنها آشنا باشیم حالا به دلیل و معنای آنها بیشتر پی می‌بریم.


در خلال آشنایی با کتاب علاوه بر آشنایی با تغییرات اجتماعی و سیاسی با حرفه‌های مربوط به کلاه‌دوزی و نام و مدل انواع کلاه‌ها هم آشنا می‌شویم و بخش آخر کتاب نیز به تبعیت از کلام آخر، کلاه آخر نام گرفته تا نویسنده به نوعی نتیجه‌گیری‌اش را از ماجرای کلاه و کلاه بازی در تاریخ ایران بیان کند.

کتاب تاریخ کلاه گرچه برای نوجوانان نوشته شده است اما برای گروه سنی بزرگسال هم می‌تواند جذاب باشد.

 

بخش‌هایی از کتاب تاریخ ماریخ مستطاب کلاه

 

*حالا «کلاه خودتان را قاضی کنید»، یعنی بیایید منصفانه قضاوت کنید و مثل کسی که به جای کلاه، قاضی روی سرش نشسته (و عجب تصویر خنده‌دایر هم دارد)، بی شوخی بگویید واقعا می‌شود گفت کلاه چیز مهمی نبوده؟

هرکسی گفت بله، سریع برود و «کلاهش را زمین بزند». البته این یک اصطلاح قدیمی است، یعنی خودش کوتاه بیاید چون حرف بی ربطی زده. آن‌وقت‌ها، وقتی کسی جلوی کس دیگر کم می‌آورد، از فرط خجالت کلاهش را می‌انداخت زمین که یعنی «بزنید که کار دارم. می‌خواهم بروم». حالا من هم همین را می‌گویم دیگر، یعنی باید حرفم را گوش کنید، چون هیچ هم کوتاه نمی‌آیم و در این زمینه خیلی هم «کج کلاه» هستم، یعنی هم یاغی‌ام و هم از خودم راضی‌ام و پزش را می‌دهم.

 

*به قول دایی من، «هرچه زوری است، باعث دوری است». همین شد که مردم کوتاهی کلاه را قبول نکردند و مبارزه علیه تغییر کلاه هم شد قسمتی از تاریخ صدوپنجاه سال پیش و ماند تا ما بخوانیم.

هفتاد هشتاد سال بعداز آن تاریخ هم، باز یک ماجرای کلاهی دیگر پیش آمد، یعنی اوایل قرن حاضر، همان وقتی که کلاه پهلوی اجباری شد و حتی کلاه‌های کوتاه شده هم ممنوع شد و رفت توی صندوق‌های بگیر و بنشان. این یکی البته به سادگی دفعه قبل تمام نشد و یک دفعه به جنگ غریبی تبدیل شد بین مردم و دولت، یعنی جنگ مردم برای نگه داشتن کلاه پدرانشان و زور دولت برای فروکردن سر مردم در یک جور کلاه تازه.

نویسنده معرفی: گیتی صفرزاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *