سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

آقای دژاوو

نویسنده: پانته آ کهن داد

ناشر: یاد آرمیتا

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۲۸۴

شابک: ۹۷۸۶۲۲۹۵۵۹۵۴۳


تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
عشق که از بین برود، جنون از راه می‌رسد

تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

 

 

آقای دژاوو گرفتار شده. در چنبره خاطراتی که نمی‌داند خاطرات خودش است یا نیست. انگار هیچ خاطره شخصی ندارد و در عین حال همه چیز و همه کس هم برایش آشناست. آیا او موفق شده زندگی تازه‌ای برای خودش بسازد یا اسیر زندگی شده که در گذشته‌اش ساخته بوده؟

این داستان اولین بخش کتاب آقای دژاوو است. دژاوو به معنای آشناپنداری، حالتی است که شخصیت اصلی کتاب گرفتارش شده. در فصل اول روایت او را از زندگی‌اش می‌خوانیم و فصل بعدی به خانم نوستالژی اختصاص دارد. راوی دیگر داستان که حالا می‌خواهد ادامه داستان بهداد یا همان آقای دژاوو را بگوید. و با روایت اوست که ما کم‌کم تصویرمان از ماجرا کامل می‌شود. مثل تابلوی نقاشی که حالا می‌توانیم کل تصویرش را ببینیم و رازهایش برایمان آشکار می‌شود.

آقای دژاوو نام اولین داستان کتاب است که در دو فصل حکایت می‌شود اما کتاب بخش‌های دیگری هم دارد. بخش دوم به نام دیوانگیسم حکایت زنی به نام نازلی است. نازلی را در آغاز داستان در آشپزخانه می‌بینیم، با چاقویی در دست که دختر کوچکش نیز کنارش است. گویا او قصد دارد فرزندش را از رنج بیهوده زیستن رها کند او می‌خواهد فرزند ژنتیکی‌اش را از این دایره رنج‌ها نجات دهد.

اما پیش از این کار داستانش را حکایت می‌کند تا بدانیم چگونه به اینجا رسیده است. داستان او چرخه‌ای از خیانت‌ها و عشق‌های نافرجام است. توسط آدم‌هایی که نه بخاطر خباثت و بدی بلکه در بی‌معنایی و بی دلیلی چنین کارهایی را انجام می‌دهند. شاید دیوانگی بزرگی به نام زندگی که در پایانش انگار هر کس خودش خودش را می‌خورد.

اما آخرین بخش کتاب با نام فصل انقراض خرس‌های قطبی پای نویسنده داستان‌ها را به میان می‌آورد. پانته‌آ کهن‌داد که نویسنده اصلی کتاب است در این بخش شخصیت اصلی روایت است و داستانی تعریف می‌کند که در آن زن نویسنده با مرگ و زایش دوباره مواجه می‌شود. مرگ و زایشی که خلق شخصیت‌های همین رمان است.

 

در داستان‌ها تلاش آدم‌ها را برای معنا بخشی یا پیدا کردن معنایی برای زندگی‌شان می‌بینیم. آدم‌هایی که انگار در تلاش بیهوده‌ای برای دست پیدا کردن به عشق هستند و هر زمان که فکر می‌کنند آن را یافته‌اند در همان لحظه آن را از دست می‌دهند. شخصیت‌ها هرکدام در مرزی ایستاده‌اند که در عین حال هم بی گناهند و هم گناهکار.

 

بخش‌های مختلف کتاب گرچه هرکدام خرده داستان‌هایی جداگانه هستند اما نخ تسبیح نامرئی بینشان کشیده شده. نخی که از هزارتوهای درون انسان و مرگ و تولدهای مکررش، رنج‌ها و فقدان عشق می‌گوید. 

 

پانته آ کهن داد
پانته آ کهن داد

 

 

پانته‌آ کهن‌داد که دانش‌آموخته رشته روانشناسی است، در کتابش بخش‌هایی از پیچیدگی‌های روان انسان‌ها را به قالب داستان درآورده. او متولد سال 1370 در تهران است و پیش از این مجموعه شعری با نام با اشک‌هایی بنفش به چاپ رسانده.

 

بخشی از کتاب آقای دژاوو

شوروم روبه‌روی آیینه نشسته بود و در حالیکه لب‌هایش را غنچه کرده بود تا ماتیک قرمز بمالد به رویشان تا شاید اندکی واقعی شود، با شگفتی گفت: وای خدا جونم. چه قدر اولین داری برای زندگی کردن! و در ماتیک را بست: اولینای من تموم شده، خیلی ساله. اما تو انگاری تازه به دنیا اومدی.

تابه‌حال بدین شکل به نقص مغز بیمارم نگاه نکرده بودم. او همیشه می‌دانست جه کار کند تا حالت خوب شود. چیزهایی را می‌دید که هیچکس دیگری نه. چیزهایی می‌گفت که هیچکس دیگری نه. وقتی که از گذر زمان، پیری و از دست دادن خاطرات جوانی می‌نالیدم من را محکم در آغوش می‌کشید و زمزمه می‌کرد زمان توهمی بیش نیست.

گذشته و آینده واژه‌هایی هستند که بشر اختراع کرده تا به سرنوشت شوم خویش معنایی بدهد. در حالی‌که معنایی ندارد. اگر بشر تقویم و ساعت نداشت، نمی‌توانست جامعه را کنترل کند. زمان یعنی زمان حال و بس.

 

لینک خرید از پخش ققنوس

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *