سیاوش خوانی
نویسنده: بهرام بیضایی
ناشر: روشنگران و مطالعات زنان
نوبت چاپ: ۹۷
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۲۳۰
شابک: ۹۷۸۹۶۴۵۵۱۲۴۴۱
سیاوش خوانی
داستان سیاوش خوانی با تصویر جدال و کشمکشی آغاز میشود که میان چند تن از بازیگران برای انتخاب نقش در نمایش پیشآمدهاست؛ هر کدام میخواهند که نقش سیاوش و هر که همراه اوست را به دست آورند تا مظهر نیکی و پاکی باشند و از پذیرفتن نقش سودابه و همسویانش سر باز میزنند. نهایتاً نقشها مشخص میشوند و داستان رقابت میان بازیگران با داستان کهن سیاوش گره میخورد.
در سیاوشخوانی، بیضایی آیینها، اسطورهها و زبان و فضای شاهنامه را در قالبی سینمایی به نمایش میگذارد. داستان سیاوش و ماجراهای ستیز بازیگران، هر دو به مسائلی چون حسادت و نبرد میان خوبی و بدی اشاره دارند که در کتاب به نحوی جذاب، بدیع و قابل تأمل با هم ترکیب شدهاند. داستان سیاوش به عنوان افسانهای که سالهای سال موجب برانگیختن احساسات و ستایش مردمان بودهاست، انتخابی هوشمندانه برای پرداختن به هویت و ذات شخصیتهای حاضر در نمایشنامه و همچنین نگاهی عمیقتر به این بخش از شاهنامه میباشد.
درباره نویسنده
بهرام بیضایی، نویسنده، پژوهشگر و کارگردان نامدار ایرانی، دی ماه سال ۱۳۱۷ به دنیا آمد. از دوران کودکی و نوجوانی با زندگی در کنار خانواده اهل ادبش، شنیدن داستانهای مادربزرگ و دیدن تئاترهای خوب و بد و فیلمهای کارگردانان برجسته جهان، به هنر خصوصاً ادبیات، سینما و تئاتر علاقهمند شد. در دانشگاه رشته ادبیات را برای تحصیل برگزید؛ اما پس از یک سال، از ادامه تحصیل منصرف شد و تصمیم گرفت خود به پژوهش بپردازد و همچنین علاقهاش به نمایش را دنبال کند.
او از سال ۱۳۴۱، به نوشتن اولین نمایشنامههایش، از جمله پهلوان اکبر میمیرد، هشتمین سفر سندباد و غروب در دیار غریب دست زد. در ۱۳۴۵ نمایش عروسکها را برای تلویزیون ملی ایران کارگردانی کرد و اولین فیلمش، عمو سیبیلو را برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت. از آثار سینمایی وی میتوان سگکشی، رگبار، مرگ یزدگرد، چریکه تارا، غریبه و مه، باشو غریبه کوچک، مسافران و وقتی همه خوابیم را نام برد.
پژوهشهای او نیز در نشریاتی چون هنر و سینما، مجله موسیقی و گاهنامه آرش منتشر شدند و بعداً کتابهای نمایش در ایران، نمایش در ژاپن، ریشهیابی درخت کهن و هزار افسان کجاست؟ از کارهای پژوهشی او به چاپ رسیدند.
روز واقعه، آینههای روبهرو، زمین، پرده نئی، آوازهای ننه آرسو، پردهخوانی، مجلس ضربتزدن و اتفاق خودش نمیافتد چندی از آثار ادبی به چاپرسیده وی هستند.
بیضایی به عنوان یکی از مهمترین هنرمندان معاصر ایران شناخته میشود که به واسطه مطالعات و دانش گسترده خود، نگاه ویژهاش به فرهنگ، زبان و تئاتر ایرانی و بهرهگرفتن از وقایع تاریخی، اساطیر و انسانشناسی، داستانهای عمیق و شگفتانگیزی با لحنی منحصربهفرد خلق میکند.
بخشی از کتاب
فریگیس: سیاوش چرا نمیخوابد؟
سیاوش: زیرا که زندگی بیدار است! کی دیگر این ستاره را که تابید و گذشت دوباره میبینم؟
فریگیس: سیاوش از چه پریشانی؛ از نیزههای تورانی؟
سیاوش: درد سیاوش از خویش است! چون همه خوابند و زندگی میگذرد، چرا بیدار نباشم، کش از دست ندهم؟ چون چشم میبندم و ترا نمیبینم، چرا به دیدنت چشم نوازش نکنم؟ کی دیگر ترا دوباره خواهم دید؟
فریگیس: از چه میگویی؟ این تویی سراپا در آهن و پولاد؟ از چه میترسی و مرا می ترسانی؟
سیاوش: ترسم این است که جهان را ندیده از آن بگذرم. کاش مرا میراندی فریگیس! چرا چنین نکردی؟ اکنون تو نیز بهرهای از سرنوشت مرا داری!
نویسنده معرفی: مدیا نورخمامی