سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

پنج نمایشنامه کلاسیک

پنج نمایشنامه کلاسیک

 

کلاسیک‌ها همیشه راهگشا هستند و محل رجوع چندباره. چه کلاسیک‌های یونان باستان (مانند آثار سوفوکل و اوریپید و سایر نمایشنامه‌نویسان فرهنگ یونانی) و چه آثار بزرگان متاخرتر مانند ایبسن یا اونیل و جدیدترهایی مثل دیوید ممت که آثارشان خیلی سریع به کلاسیک تبدیل شده است. پرونده این هفته ما مروری است بر پنج یادداشت درباره پنج نمایشنامه بزرگ.

کلاسیک‌ها همیشه راهگشا هستند و محل رجوع چندباره. چه کلاسیک‌های یونان باستان (مانند آثار سوفوکل و اوریپید و سایر نمایشنامه‌نویسان فرهنگ یونانی) و چه آثار بزرگان متاخرتر مانند ایبسن یا اونیل و جدیدترهایی مثل دیوید ممت که آثارشان خیلی سریع به کلاسیک تبدیل شده است. پرونده این هفته ما مروری است بر پنج یادداشت درباره پنج نمایشنامه بزرگ.

 

 

در این پرونده پنج نمایشنامه کلاسیک را معرفی می‌کنیم. از یونان باستان، تا ایبسن و اونیل، و آثاری که اخیراً کلاسیک شده‌اند، مثل کارهای دیوید ممت.

سوفوکل،‌ «آنتیگونه» را حدود ۴۴۲ پیش از میلاد نوشته است اما قصه‌ی آنتیگونه،‌ چیزی است که در واقع از دل مردم جوشیده و شکل گرفته است. جادوی در دل ماجرای آنتیگونه هم همین‌قدر پویا و خروشان است؛ انگار که همین حالاست و مناسب احوال خواننده‌ی امروزی.

 

آنتیگونه،‌ زنی که راه را سد کرد

پناه بردن به قصه‌ها،‌ اولین و ابتدایی‌ترین راهکار مسکن‌واری است که به ذهن می‌رسد. سوفوکل،‌ «آنتیگونه» را حدود ۴۴۲ پیش از میلاد نوشته است اما قصه‌ی آنتیگونه،‌ چیزی است که در واقع از دل مردم جوشیده و شکل گرفته است. جادوی در دل ماجرای آنتیگونه هم همین‌قدر پویا و خروشان است؛ انگار که همین حالاست و مناسب احوال خواننده‌ی امروزی. یک چیز، در هر جهانی حتمی است: پیروزی، زاده‌ی رنجی است که در مسیر رسیدن به آن می‌کشیم.

 

نوشتن از اثری کلاسیک، به هیچ عنوان ساده نیست. اثری که در پس قرن‌ها هنوز با قدرت تمام زنده مانده و بخش بزرگی است از چیزی که از تاریخ، از فرهنگ و از هنر تئاتر می‌دانیم. نقدناپذیر است. و آیا اصلاً لازم است چنین اثری را با هر شکل و میزانی از دید انتقادی نگاه کرد؟

اوریپید، یکی از سه تراژدی‌نویس بزرگ عصر خود و بلکه تاریخ نمایشنامه‌نویسی است. او، یکی از افرادی است که گرچه خود چندان به سنت‌های کهن درام‌نویسی پایبند نبوده و به عنوان شخصی خلاق و سنت‌شکن شناخته می‌شود، اما تا همین امروز برای آیندگان خود، متر و معیار بوده است. بیش از ۹۰ نمایشنامه نوشته که در حال حاضر، تنها نوزده عدد از آن‌ها برای ما باقی مانده است.

نمایشنامه زنان فنیقی، داستان شخصیت‌هایی آشنا را روایت می‌کند. پسران ادیپوس که حاصل ازدواج او با مادرش، یوکاسته هستند، بر سر قلمروی موروثی می‌جنگند، ادیپوس دانا و حلال معمای ابولهول، به فرمان کرئن از شهر اخراج می‌شود و آنتیگونه، دخترش، وارث تمام این تلخی‌ها و ویرانی‌هاست. کمتر اهل هنری با ماجرای ادیپوس، قتل پدرش، ازدواج از همه جا بی‌خبر او با مادر خود و ایستادگی‌های دخترش آنتیگونه غریبه است. اما اوریپید، بخشی از ماجرا را جدا می‌کند که بیش از هرچیز، سویه‌ای زنانه دارد. او، بیش از هر چیز، زنان داستان را روایت می‌کند.

 

زنان فنیقی

زنان به روایت اوریپید

چه چیزی، چندصدسال پیش از میلاد مسیح، چنین الگویی از زن را، «آنتیگونه» را، به افسانه‌‌ای همه‌پسند و جذاب تبدیل می‌کند؟ زنان قدرتمند، زنان «فاعل»، زنان تصمیم‌گیرنده، زنان «عجیب»، این‌جا و آن‌جای تاریخ، لای افسانه‌ها و اسطوره‌ها و حتی بعضاً حکایات مذهبی، بیرون می‌زنند، می‌درخشند و باز محو می‌شوند. چگونه است که مردمی قرن‌ها پیش روی همین زمین، آمادگی پذیرش آنتیگونه، دختر خلف اودیپوس را دارند و او را می‌ستایند و سال‌ها بعد، چنین ایستادنی، حتی «بیرون آمدن از خوابگاه دوشیزگان» را برای او برنمی‌تابند؟

 

درام‌شناسان هنریک ایبسن را هم‌سنگ سوفوکل و شکسپیر می‌دانند و ایبسن خود «اردکِ وحشی» را نقطه‌ی عطفی در سیرِ درام‌نویسی‌اش می‌انگارد و حالا منوچهر انور یازده سال بعد از انتشار ترجمه‌اش از «عروسکخانه» به سراغ کار دیگری از ایبسن رفته است.

 

پرنده برنتواند گشت به آسایشِ لانه

درام‌شناسان هنریک ایبسن را هم‌سنگ سوفوکل و شکسپیر می‌دانند و ایبسن خود «اردکِ وحشی» را نقطه‌ی عطفی در سیرِ درام‌نویسی‌اش می‌انگارد و حالا منوچهر انور یازده سال بعد از انتشار ترجمه‌اش از «عروسکخانه» به سراغ کار دیگری از ایبسن رفته است. مثلثی که نشان‌گر اهمیت کتاب منتشرشده در زبان فارسی است.  

 

گفته می‌شود یوجین اونیل، نمایشنامه‌نویس آمریکایی، معجونی است از نیچه، ایبسن، استریندبرگ، زولا و فروید. با خواندن یکی دو صحنه ابتدایی نمایشنامه نخستین آدم، دقیقاً اولین چیزی که به ذهن می‌رسد، فضاسازی‌های ایبسنی است و نمایشنامه، بیش از هر چیز خواننده را به یاد خانه عروسک او می‌اندازد. اما اونیل، آن‌چنان که ایبسنِ بی‌پروا و پیشرو خواننده‌اش را غافلگیر می‌کند، چیزی به دست نمی‌دهد. او، «آمریکایی»‌تر از آن است که پوسته را بشکافد و به عمق واقعی برسد.

 

یار در خانه

کُرت به دنبال حلقه مفقوده بین انسان و حیوان می‌گردد. یعنی دقیقا «نخستین آدم». او برای هدفش قرار است ۵ سال به شرق دور برود تا بقایایی از این بشر اولیه را پیدا کند. بشری که در نهایت، نمونه آرمانی‌اش برای او تبدیل می‌شود به مارتا و نماینده نمونه پست و خوارش، اعضای خانواده‌اش هستند. اما علی رغم حجم بالای پندهای اخلاقی عریان، دست آخر مفهوم ملموسی از این عطش برای اکتشاف، دستمان را نمی‌گیرد.

 

دیوید ممت ۷۳ ساله؛ یکی از بزرگترین نمایشنامه‌­نویسان عصر حاضر است که از آثار برجسته او می­‌توان به نمایشنامه‌­های «گلن گری گلن راس»، «زندگی در تئاتر»، «اولئانا» و… اشاره کرد. بیشتر نمایشنامه‌­هایی که ممت می­‌نویسد جنجالی، تاثیرگذار و برگرفته از جریان­‌های روز جامعه‌­اند.

 

دیوید ممت

وقتی مرغابی­‌ها آینه‌ی رفتار بشر می‌­شوند

دیوید ممت ۷۳ ساله؛ یکی از بزرگترین نمایشنامه‌­نویسان عصر حاضر است که از آثار برجسته او می­‌توان به نمایشنامه‌­های «گلن گری گلن راس»، «زندگی در تئاتر»، «اولئانا» و… اشاره کرد. بیشتر نمایشنامه‌­هایی که ممت می­‌نویسد جنجالی، تاثیرگذار و برگرفته از جریان­‌های روز جامعه‌­اند. نشر چشمه، در یازدهمین جلد از مجموعه «جهان تازه نمایش» به سراغ این نویسنده برنده جایزه پولیتزر رفته و چهار نمایشنامه کمتر شناخته شده از او را با ترجمه بهرنگ رجبی در قالب یک کتاب عرضه کرده است.

 

 

 

  این مقاله را ۲۹ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *