از شش سالگی هیچ کاری نکردم به جز کار کردن!
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
بزودیبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
انتشارات آگاه 30book طاقچه ایران کتاب کتابراه فیدیبوخدا شش روز را به آفرینش پرداخت و روز هفتم را تعطیل کرد. خدا اما در قرن بیست و یکم بندههایی دارد که میترسند اگر زمانی از روز و هفته را تعطیل کامل کنند و به استراحت بپردازند از قافله سریع زمانه عقب میمانند. دنیا پر است از آدمهایی که ساعتها و ساعتها در دفتر کار میمانند و حتی در روزهای تعطیل با محل کار در تماسند و فکر میکنند لحظهای را نباید از دست داد. ال جینی اما اشاره میکند ناموفقترین رییس جمهور آمریکا جیمی کارتر دقیقا پرکارترین روسای جمهور این کشور بود. او میگوید شاید باید لحظاتی ایستاد و واقعا کاری نکرد.
خدا شش روز را به آفرینش پرداخت و روز هفتم را تعطیل کرد. خدا اما در قرن بیست و یکم بندههایی دارد که میترسند اگر زمانی از روز و هفته را تعطیل کامل کنند و به استراحت بپردازند از قافله سریع زمانه عقب میمانند. دنیا پر است از آدمهایی که ساعتها و ساعتها در دفتر کار میمانند و حتی در روزهای تعطیل با محل کار در تماسند و فکر میکنند لحظهای را نباید از دست داد. ال جینی اما اشاره میکند ناموفقترین رییس جمهور آمریکا جیمی کارتر دقیقا پرکارترین روسای جمهور این کشور بود. او میگوید شاید باید لحظاتی ایستاد و واقعا کاری نکرد.
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
بزودیبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
انتشارات آگاه 30book طاقچه ایران کتاب کتابراه فیدیبواز شش سالگی هیچ کاری نکردم به جز کار کردن!
اندر مزایای تنبلی یا در مدح داشتن روزهایی تعطیل به معنی واقعی کلمه. روزها و ساعتهایی که بتوانی بدون دغدغه اینکه «باید به من خوش بگذرد»، واقعا هیچ کاری نکنی. مدعای کتاب این است که امروزه ما بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ پرمشغله هستیم. پیشرفت تکنولوژی البته به انسان کمک کرده کارهای سختی را بدون استفاده از دست انجام دهد، اما امروز ما همزمان به کارهای مختلفی فکر میکنیم و سرمان شلوغتر شده. علاوه بر آن پرمشغله بودن تبدیل به یک سند افتخار شده. وقتی کسی میگوید وقت ندارد و سرش بسیار شلوغ است، این به طور ضمنی یعنی من آدمی موفقام و در اجتماع جایگاه مهمی دارم و از شما که سرتان شلوغ نیست، مهمترم.
اما کلمه «ما» که در کتاب بارها و بارها میآید، اشاره به کدام گروه اجتماعی دارد؟ «ما» یعنی ما آمریکاییها. ال جینی نویسنده کتاب یک آمریکایی ایتالیاییتبار است که اجدادش از ناپل در جنوب ایتالیا سوار کشتیهای بزرگ بخار شدهاند و به آمریکا آمدهاند. این کتاب ۲۰۰ صفحهای از زاویه دید نیروی کار آمریکایی به دنیا و به بازار کار نگاه میکند. آمریکایی بودن ویژگی اول کتاب «اندر مزایای تنبلی» است.
کتابهای مجموعه «تجربه و هنر زندگی» که با طرح جلد مشابه و زیرنظر خشایار دیهیمی منتشر میشدند کتابهایی هستند که «فلسفه را ساده نمیکنند، بلکه از ابهت فلسفه برای خواننده عادی میکاهند». این کتابها که با استقبال از سوی کتابخوانها روبرو شدند (به جز مجموعه جستارهای پرخواننده اسلاونکا دراکولیچ درباره دوران کمونیسم و پساکمونیسم، کتاب فلسفه ترس هم از این مجموعه به چاپ هشتم رسیده است) معمولا یک موضوع (کار، ترس، تنهایی، دوستی…) را برمیگزینند و پیرامون آن فکر میسازند و نگاه فیلسوفان به آن در طول تاریخ را میکاوند.
«اندر مزایای تنبلی» اما بیشتر شبیه سخنرانی در کنفرانسهای انگیزشی است. یک متن ژورنالیستی بلند است درباره آمریکاییهایی که آنقدر کار میکنند که فرصت ندارند زندگی کنند. آنها احتیاج دارند به متنی هیجانانگیز که بیدارشان کند. ال جینی چنین متنی نوشته. یک کتاب آمریکایی.
شنبه، پایان تنبلی لذتبخش..
در فضای شبکههای اجتماعی، جمعهها عصر همیشه با «شوخی/غم» آمدن شنبه همراه است. کاربرها عکسهایی به اشتراک میگذارند که یک کارمند خسته و خوابآلود را نشان میدهد و زیرش مینویسند: «صبح شنبه» یا هیولایی که نیزه به دست به طرف آدمها میآید و این هیولا شنبه، روز اول کاری هفته است. به نظر میآید هیچکس از آمدن شنبه خوشحال نیست. همانطور که هیچکس از رسیدن پنجشنبه و جمعه ناراحت نیست. کاربران خود را بیش از هر لغتی با واژه «کارمند» خلاصه میکنند. کارگری با یقه سفید که شنبه را به امید رسیدن چهارشنبه موعود شروع میکند.
«اندر مزایای تنبلی» هم با یک نقل قول از رودیارد کیپلینگ ادیب قرن نوزدهمی بریتانیایی آغاز میشود که گفته «دنیا آنقدرها هم مهم نیست که این همه آدم از شدت کار زیاد جان بدهند» اما واقعا چرا آدمها تا این حد وقتشان را در محل کار میگذرانند؟ در حدی که آمریکاییهای زیادی را میتوان رسما معتاد به کار(Workaholic واژهای که در جناس با واژه الکلی ساخته شده) نامید. بسیاری هستند که عاشق کاروبارشان هستند اما عمده جمعیت نیروی کار را کسانی تشکیل میدهند که به کار به چشم یک بیگاری اجباری از دوشنبه تا جمعه (پنج روز کاری در غرب) نگاه میکنند.
ال جینی از بذلهگویی قرین به حقیقت ستوننویس شیکاگو تریبیون مثال میآورد که نوشته: «اگر جایزه بختآزمایی، کار در نوبت شبانه یک سلاخخانه بود کسی حاضر میشد بلیتش را به یک پول سیاه بخرد؟… اگر کار اینقدر خوب است چرا باید بهمان پول هم بدهند تا انجامش بدهیم؟!»
نویسنده به دو ریشه عمده فرهنگ کاری آمریکایی اشاره میکند. یکی القائات مردسالارانه که مردی به معنی واقعی کلمه مرد است که از پس کارهای سنگین بدنی برمیآید و بیکاره و علاف نیست و میتواند زنی را تامین مالی کند. در فرهنگ ما هم مرد وقتی به خانه میآید پشتش که بزنی باید خاک بلند شود. دیگری اما ریشه پیوریتنی و اخلاق پروتستانی حاکم بر آمریکای قدیم است که ستایشگر جدیت و کوشایی و دوری از بیهودگی است. درست برخلاف ریشه هلنی فرهنگ غرب که به قول خودمان کار را مال تراکتور میداند!
نویسنده به نقل قولی طنزآمیز و بسیار کارآ از تامس مکولی شاعر و سیاستدار انگلیسی اشاره میکند: «پیوریتنها از آن نوع تفریح که سگها را به جان خرسها در زنجیر میانداختند، متنفر بودند. نه به این دلیل که مایهی زجر خرس بیچاره بود، بلکه چون مایه تفریح و سرگرمی تماشاگران بود.» آن هم در حالی که یونانیهای باستان، پدران شاخه هلنی فرهنگ غرب، کار را فعالیتی شاق و زمخت میدانستند که مانع تفکر و پرداختن به معنای زندگی میشود.
کار مال بردهها و بربرها بود و به قول پریکلس هیچ مرد یونانی اصیل و نژادهای دوست ندارد مجسمهسازی چون فیدیاس باشد و سرتاپا آلوده به غبار و گچ و عرق شود. بلکه مرد اصیل از تامل و ژرفاندیشی در باب شاهکار مجسمهساز لذت میبرد.
در قرون گذشته، میلیونها نفر از اروپا به سرزمین جدید (قاره آمریکا) رفتند تا زندگی جدیدی شروع کنند. برخی از اینها ماجراجو بودند. برخی از شدت فقر گسترده و قحطی (شامل مهاجرتهای گسترده از ایرلند یا جنوب ایتالیا). بعضی در زندگی شکستخورده بودند و میخواستند از نو شروع کنند و عده زیادی پیوریتنهای مذهبی بودند که از سرزمین کفرزده اروپا میرفتند تا در سرزمینی جدید کشوری باایمان مسیحی بسازند. آمریکا حاصل دست این گروههاست و به همین دلیل مذهبیتر از اروپا.
خدا هم روز هفتم آفرینش را تعطیل کرد
فصل اول کتاب با عنوان «لعنت به کار» در تشریح این مساله است که چطور کار اس و اساس زندگی آمریکایی را تشکیل میدهد و آدمها خودشان را با شغلی که دارند تعریف میکنند. معتاد به کار حتی در تعطیلات آخرهفته هم فکرش در دفتر کار است و با ایمیل و تلفن همراه با دفتر در تماس است. نویسنده آمریکاییها را به عنوان قربانیان درجه اول فرهنگ اعتیاد به کار تافتهای جدابافته در دنیای غرب توصیف میکند: «سنت خواب نیمروزی ایتالیاییها، اسپانیاییها و مکزیکیها را نمیفهمیم و ریشخندشان میکنیم. اینکه فرانسویها در ماه اوت کار را تعطیل میکنند و سوئدیها پنج هفته در سال تعطیلات اجباری دارند را به سخره میگیریم..»
اما تعطیلات از کجا آمده؟ گذراندن تعطیلات در سفر از کی باب شد؟ نویسنده نقبی به زندگی خود میزند و از اولین و آخرین سفر خانوادگی در ۱۹۵۴ میگوید و دورانی که موسوم است به عصر طلایی آمریکا (دهه پنجاه میلادی و دوران رشد سریع اقتصادی پس از جنگ) و زمانی که خانوادههای آمریکایی یکی یکی ماشیندار میشوند و وسایل برقی خانه میخرند.
در قرن نوزدهم سفر تفریحی به اروپا مختص معدودی ثروتمند مثل هنری جیمز بود که فرزندانش را به اجبار سالی چندماه به اروپا میفرستاد تا با سرچشمه فرهنگ آشنا شوند. تنها از نیمههای قرن نوزدهم بود که مقالاتی در تایید لزوم داشتن زمانهایی برای سفر و استراحت به چشم میخورَد (کتاب همانطور به مقالات ژورنالیستی قدیمی ارجاع میدهد که به شوپنهاور و یا سایتهای اینترنتی و آمارهای فراوان) در قرن بیستم رفتن به سفر مایه تشخص طبقه متوسط شد اما تا دهه ۱۹۳۰ خبری از تعطیلات برای طبقه کارگر نبود.
رشد اقتصادی آمریکا و عمومیشدن رفاه بود که مفهوم تعطیلات و سفر را جا انداخت و گسترده کرد. تا جایی که به طبقه کارگر هم تسری پیدا کرد. فصلهایی از کتاب هم به خرید کردن به مثابه تفریحی آمریکایی و گسترش عجیب و غریب مراکز خرید (که به نظر میرسد در آینده نزدیک سرنوشت ما هم هست) و توجه به ورزش به عنوان سرگرمی میپردازند که آمریکاییترین فصول کتاب هستند با مثالهایی کاملا دور از سایر جوامع و اشارات ریز و جزئی به فرهنگ عامه آمریکایی و ترانهها و مسابقات ورزشی در آن قاره.
ال جینی نویسنده کتاب از کتابی نام میبرد و نقل قول میکند با عنوان «بازی: تاریخچه تعطیلات در آمریکا» نوشته پروفسور سیندی آرون. او تاریخچه تعطیلات در آمریکا را یک دور بررسی تاریخ این کشور میداند. چقدر جای چنین کتابی در ایران خالی است؟ تعطیلات و تفریح در ایران دهه بیست یا سی یا دهه قبل چه معنایی داشت و چه تغییراتی کرده است؟ نوشتن چنین کتابی میتواند یک ایده خوب باشد که از خواندن کتابی مثل «اندر مزایای تنبلی» به دست بیاوریم. هرچند خود کتاب را کمی زیادهگو و خستهکننده بیابیم.