سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

پژوهش ادبیات کودک، یک حوزه‌ی در حال رشد

پژوهش ادبیات کودک، یک حوزه‌ی در حال رشد


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

با توجه به این‌که عمر پژوهش مستمر در حوزه‌ی کتاب کودک در دنیا حدوداً به پنجاه سال می‌رسد، بدیهی است که چندان منابع زیادی چه ایرانی و چه خارجی در دست نباشد. در این میان کتاب‌های تازه‌ای در این حوزه در ایران تالیف و ترجمه می‌شوند. یکی از جدیدترین‌ کتاب‌ها مجموعه‌ی کتاب‌های پژوهشی است که از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. سه جلد از این مجموعه منتشر شده که به شکل تخصصی به ادبیات کودک نگاه کرده‌اند و باعث شده تا به منابع این حوزه اضافه شود. در این گزارش با یک جلد از این مجموعه آشنا می‌شوید و در آینده گفتگو با دکتر مریم جلالی، یکی از مترجمان کتاب ادبیات تطبیقی کودکان را خواهید خواند.

ادبیات تطبیقی کودکان

نویسنده: ایمر اُسالیوان

مترجم: مریم جلالی، محبوبه فرهنگی

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۳۵۲

شابک: ۹۷۸۶۰۰۰۱۰۵۷۳۰

با توجه به این‌که عمر پژوهش مستمر در حوزه‌ی کتاب کودک در دنیا حدوداً به پنجاه سال می‌رسد، بدیهی است که چندان منابع زیادی چه ایرانی و چه خارجی در دست نباشد. در این میان کتاب‌های تازه‌ای در این حوزه در ایران تالیف و ترجمه می‌شوند. یکی از جدیدترین‌ کتاب‌ها مجموعه‌ی کتاب‌های پژوهشی است که از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. سه جلد از این مجموعه منتشر شده که به شکل تخصصی به ادبیات کودک نگاه کرده‌اند و باعث شده تا به منابع این حوزه اضافه شود. در این گزارش با یک جلد از این مجموعه آشنا می‌شوید و در آینده گفتگو با دکتر مریم جلالی، یکی از مترجمان کتاب ادبیات تطبیقی کودکان را خواهید خواند.

ادبیات تطبیقی کودکان

نویسنده: ایمر اُسالیوان

مترجم: مریم جلالی، محبوبه فرهنگی

ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۳۵۲

شابک: ۹۷۸۶۰۰۰۱۰۵۷۳۰

 


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

مخاطبان اصلی این کتاب همان طور که در مقدمه‌ای از مرتضی خسرونژاد و فریده پورگیو آمده، دانشجویان رشته‌ی ادبیات کودک و منتقدان هستند.
با توجه به کمبود منابع درسی، وجود یک کتاب پژوهشی که از ابعاد مختلف بتواند به ادبیات تطبیقی کودکان بپردازد، از اهمیت بالایی برخوردار است.

نویسنده‌ی کتاب به گفته‌ی خودش به این نکته پرداخته که آن دسته از پژوهش‌های ادبیات کودک که رویکرد تطبیقی را نادیده گرفته‌اند، در برخورد با حوزه‌های پر اهمیت چندان کارآمد نیستند. همینطور اگر مطالعات ادبیات کودک در دنیا گسترش پیدا نکند، به یک کشور یا یک منطقه محدود می‌شود. او قصد دارد بگوید ادبیات کودک ویژگی‌های مهمی دارد که آن را از ادبیات عام متمایز می‌کند. به همین خاطر ادبیات کودک رویکرد تطبیقی خودش را می‌طلبد.

 

از آن جایی که نویسنده‌ی اثر آلمانی است، بیشتر مثال‌ها از ادبیات کودک آلمان و همینطور از ادبیات آمریکا آورده شده است. کتاب ادبیات تطبیقی کودکان نگاهی تحلیلی و انتقادی در حوزه‌ی ادبیات کودک دارد و باعث می‌شود خوانندگان نگاه عمیق‌تر و علمی‌تری به این حوزه داشته باشند. تئوری‌هایی که در این مورد آمده نیز جنبه‌ی آموزشی دارد و درصورتی که در کشورهای مختلف ترجمه شود، قابلیت تطابق با ادبیات کودک آن کشور را دارد.

این کتاب شش فصل دارد که عبارت است از: «ادبیات تطبیقی و ادبیات کودک، حوزه‌های بنیادین ادبیات تطبیقی کودکان، رشد، جایگاه فرهنگ وابسته و داد و ستد جهانی ادبیات کودک، ادبیات کودک در فرایند ترجمه، مترجم نهفته و خواننده‌ی نهفته در ترجمه‌های ادبیات کودک، ادبیات جهانی و اثرهای کلاسیک ادبیات کودک.»

نویسنده در این کتاب تلاش کرده تا هم از دریچه‌ی چشم کودک و هم از دریچه‌ی چشم بزرگسال به ادبیات نگاه کند. مثال‌های مختلفی از آثار کلاسیک و جدید ادبیات کودک آورده شده تا مخاطب بهتر مقصود نویسنده را درک کند. نظریه‌ها و نظرات مشابه و یا مخالف همدیگر هم در مورد موضوعات و سرفصل‌های کتاب آمده تا همه جانبه باشد. مثلا در صفحه‌ی ۱۵۱ می‌خوانیم:

«آسترید لیندگرن خود نیز به این پنداشت که کودکان به دلیل تجربه‌های محدودشان نمی‌توانند پذیرای مکان‌های ناآشنای ادبیات باشند یا نمی‌توانند با مردم کشورهای دیگر هم‌ذات‌پنداری کنند اعتراض می‌کند و می‌گوید مطمئن است «توانایی سازگاری کودکان بیش از آن است که تصور می‌کنیم و اگر مترجم خوبی در کنارشان باشد می‌توانند شگفت‌انگیزترین چیزها و نامعقول‌ترین موقعیت‌ها را درک و تجربه کنند. اطمینان دارم نیروی خیال آنان درست در جایی که مترجم از نفس می‌افتد، اوج می‌گیرد و تخیل مترجم را پشت سر می‌گذارد.»

 

در کل می‌توان گفت ادبیات تطبیقی کودکان دریچه‌ی تازه‌ای را در بین کتاب‎‌های پژوهشی ترجمه شده باز کرده است و جای خالی آن احساس می‌شد. در مورد ترجمه‌ی اثر نیز برخی از کلمات و عبارات به شکلی ترجمه شده که ارتباط برقرار کردن با آن برای مخاطب چندان راحت نیست. مثلا عنوان «آلیس در سرزمین عجایب» برای مخاطبان فارسی زبان جا افتاده اما دو مترجم کتاب آن را به «آلیس در شگفت‌زار» تغییر داده‌اند.

و یا در فصل دوم بخشی به نام «مزاح» وجود دارد، از آن جایی که این مفهوم در ادبیات بسیار کم استفاده شده، مفهوم غریب و دور از ذهنی دارد و بهتر بود به جای آن از کلمه‌ی «طنز» استفاده می‌شد. مثال‌های زیادی از این دست وجود دارد که باعث می‎‌شود مخاطب با مکث بیشتر و درنتیجه روان‌خوانی کمتر کتاب را بخواند.

 

پژوهش ادبیات کودک، یک حوزه‌ی در حال رشد

  این مقاله را ۹ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *