مسائل اصلی نشر در سال 66 چه بوده است؟
این مقاله را ۷ نفر پسندیده اند
همزمان با نظرخواهی مربوط به «بهترین کتابی که در سال 66 خواندهاید» که از شاعران و نویسندگان و هنرمندان در دسترس صورت گرفت و گزارش شماره گذشته آدینه بود، در مقابل ناشران نیز سؤالهایی پیرامون صنعت نشر گذاشته بودیم که در پاسخهای آنان به علت تراکم مطالب شماره پیش به این شماره ماند. سوالی که با ناشران در میان گذاشتهایم به این شرح است: آنچه در پی خواهد آمد پاسخ ناشران به این پرسشها است و شمارههائی که در داخل متن و در شروع هر بحث گذاشته شده نشانه آن است که پاسخ کدام سوال را میخوانید. پیش از ورود به مبحث این نکته گفتنی است که برای جلوگیری از تکرار برخی مطالب میتوانستیم همه آنچه در پاسخها آمده دسته بندی کنیم و نتیجهگیری کلی را بطور خلاصه برای خوانندگان بنویسیم، اما این، ظرافت کلام تکتک ناشران را که هرکدام به نوعی حرف خود را دارند، از میان میبرد. به این جهت همه پاسخها را حتی با فرض تکراری بودن آنها درج کردهایم و نتیجهگیری کلی را به عهده خوانندگان گذاشتهایم. درباره وضع کتاب و صنعت نشر، امسال دریغ از پارسال و این درحالی بود که حداقل پنج کتاب فیلم و زینک شده آماده چاپ بود و حدود دو برابر هم حروفچینی، بهتر آن که می گفتم: «این دفتر خالی تا چند ورق خواهد خورد». اگر استقبال مردم را ملاک قرار دهیم، از کتابهای همراه کاست مثل «خروس زری پیرهن پری»، «کاشفان» و «سکوت» که بگذریم کتابهای «رفتارهای بهنجار و نابهنجار»، «شازده کوچولو» و چهار فیلمنامه از بهرام بیضائی به نامهای «زمین»، «روز واقعه»، «پرونده قدیمی پیرآباد» و «قصههای میرکفنپوش» یکماهه تمام شد. و البته میدانید که با افسوس از فروش خوب یاد میکنم. چرا که امکان تجدید چاپ و جایگزین آنها نیست و شما بهتر می دانید چرا! هرچند که به رغم مشکلات اقتصادی مردم در اختصاص بودجه برای خرید کتاب به ویژه قیمتهای به ناچار گرانتر پشت جلد، مردم صبور و کتابخوان با علاقه برای یافتن کتابهای خوب و مورد علاقه خود تلاش میکنند و طبیعی است که کمتر پیدا میکنند. درباره مشکلات بگویم که در این راه ریگها کوتاه شده، و عبور از آنها کار سادهای نیست. پس ناشدنی ناگفته بهتر. درمورد استقبال مردم واقعیت این است که خوشبختانه روز به روز بر تعداد علاقمندان به کتاب و کتابخوانی در کشور ما اضافه میشود. به طوری که آدم از این همه محبت و همراهی مردمی که گهگاه حتی از نان شبشان هم برای خرید کتاب میزنند احساس حقارت میکند. کاغذ و مقوا. دو مرکز برای بررسی کتابها و اختصاص سهمیه کاغذ تعیین گردیدهاند که یکی وزارت ارشاد اسلامی و دیگری اتحادیه ناشران و کتابفروشان است. دامنه کار ارشاد کمی وسیعتر و شامل بعضی از کتابهای رمان و شعر نیز میشود در حالی که اتحادیه از همان اول خیال خود را راحت کرده و دست رد به سینه تمام کتابهای رمان و شعر زده است. با این همه به دلیل به دلیل کمبود وحشتناک کاغذ و تقاضای رو به تزاید آن در بازار کاغذهای سهمیه دولتی فقط برای مدت زمان کوتاهی توانست از رشد قیمت بازار آزاد کاغد و مقوا جلوگیری کند و بعد از مدتی وزارت ارشاد کتاب تازهای را برای بررسی نپذیرفت دوباره قیمتها رو به افزایش نهاد. حروفچینی. بعد از طی یک دوره نسبتاً بلند رکود، در سال 66، جنب و جوشی در این رشته پدید آمد که البته کمبود مواد اولیه (مثل داروی ظهور و کاغذ مخصوص) بخش ماشینی این رشته نتوانست خود را با وضعیت جدید تطبیق دهد و از رکود درآید و در نتیجه فشار کاری به بخشهای دیگر آن (مخصوصاً حروفچینی دستی) منتقل گردید. لیتوگرافی. به دلیل کمبود فیلم و بخصوص زینک به رقمی حدود سه برابر گذشته افزایش یافت که گذشته از اثر کندکننده ای که بر روی روند چاپ کتاب گذاشته بعضی از ناشرین را مجبور کرد تا بیش از پیش از روش رو به زوال چاپ مسطح استفاده کنند که در مقایسه با چاپ افست کیفیت نازلی دارد. چاپخانه و صحافی. در این رشته مشکلات بخصوصی افزون بر آنچه در گذشته بود (مثل کمبود لوازم یدکی ماشین آلات، استفاده از رنگهای با کیفیت پائین، کمبود چسب و دیگر مواد اولیه لازم در صحافی و…) در سال 66 پیش نیامده است با این همه اگر اقدامی برای رفع کمبودهای یادشده به عمل نیاید این امکان وجود دارد که در آینده در این زمینهها هم با مشکلات اساسیتر مواجه شویم. سیاست قیمت گذاری وزارت ارشاد اسلامی. در عین حال که نفس کار در این مقطع به نظر من درست است ولی بایستی گفت چون این کار بدون توجه به واقعیتهای موجود صورت می گیرد در مجموع زیانش برای خریداران کتاب بیشتر از سود آن است. فراموش نکنیم که کتاب بهجز جنبه معنوی آن دارای وجه دیگری هم هست که بعد مادی و تجاری آن است و طبیعی است اگر از قوانین حاکم بر بقیه تولیدات پیروی کند. یکی از عوارض جانبی نظام قیمت گذاری بدون توجه به واقعیت پایین آوردن کیفیت کتابهاست. مثلاً وزارت ارشاد هزینههائی را که ناشر بابت ویرایش، طرح روی جلد و … متحمل میشود در قیمت گذاری کتاب به حساب نمیآورد، ادامه درازمدت این سیاست باعث نزول کیفیت کتابها و گرایش ناشرین به سمت چاپ کتابهای با کیفیت پایین میشود. و با اینکه بارها اتفاق افتاده است که ناشری با هزاران مکافات با خرید کاغذ و مقوای آزاد کتابی را چاپ کرده و برای گرفتن قیمت آن به ارشاد مراجعه کرده است. در آنجا با شنیدن این گفته که ما در محاسباتمان قیمت کاغذ و مقوا را دولتی حساب میکنیم مواجه با زیانی میشود که بعضاً سر به دهها هزار تومان میزند که سهم آن هم در صورت فروش کلیه نسخ کتاب خواهد بود و کدام ناشر غیر دولتی است که چنین زیانی را تحمل کند و باز هم بخواهد کتاب چاپ کند و همین طور این امر از طرفی باعث پایین آمدن تیراژ کتابها و بالا رفتن قیمتها و نیز خارج شدن سرمایه از کار تولید کتاب خواهد شد که در بلند مدت به زیان خریداران است. یکی دیگر از اثرات حاشیهای این نظام قیمتگذاری اختصاص درصد پائینتری برای توزیع کتاب و در نهایت تنگتر شدن حلقه محاصره مادی برای کتابفروشی است که میکوشد فعالیت سالم و شرافتمندانهای را ارئه دهد. درصد تخفیف کتابفروش که در خیلی از موارد تا 5% بهای روی جلد پایین آمده از طرفی به شدت دست و پای چنین کتابفروشی را میبندد و قدرت تطبیق او را با تورم به حداقل میرساند و از طرف دیگر راه بهرهبرداری را برای اقلیتی که به اشتباه این حرفه را برگزیدهاند باز میگذارد. توزیع. در سالهای اخیر با توجه به تحولی که در صنعت نشر کتاب در ایران به وجود آمده مسئله توزیع بیش از پیش به صورت یک مسئله جدیدی مطرح شده است. در حال حاضر چندین موسسه توزیع کتاب وجود دارد که کتابها را در ازای تخفیفی بین ده تا سی درصد از ناشر میخرند و با تخفیفی بین پنج تا بیست درصد به کتابفروش میفروشند. در اینجا توضیحی لازم است و آن اینکه توزیع کننده نیز مانند سایر دست اندرکاران صنعت نشر باید توجه داشته باشد که در کارش عنصر فرهنگی بایستی دخالت داشته باشد. او باید سعی کند که مرتباً کتابهائی را که کتابفروشیها تمام میکنند به آنها برساند و نیاز خریداران و خوانندگان را پاسخگو باشد. در سالی که گذشت مشکل کمبود کاغذ مانع از آن بود که کتابها پس از به اتمام رسیدن هر چاپ در زمان مناسب تجدید چاپ شوند. از آن گذشته عواملی نظیر قیمت اعطایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تعداد صفحات کتاب، قابل استفاده مجدد بودن زینک ها، موقعیت زمانی و مشکلات مربوط به کسب مجوز تجدید چاپ بیش از تقاضا در انتخاب کتاب برای تجدید چاپ موثر بودهاند. به همین دلیل بسیاری از کتابهای ما که در هفته اول انتشار به طور کامل فروش رسید، حتی پس از گذشت ماهها و انباشته شدن تقاضا، تجدید چاپ نشدهاند. از این رو نمیتوانم کتابی را پرفروشتر از دیگر کتابهایمان بنامم.
نشر نی
رضا بنی صدر نشر تندر
ابراهیم زال زاده – ابتکار
حسین کیائیان – انتشارات چشمه
فریده خلعت بری- شباویز





2 دیدگاه در “مسائل اصلی نشر در سال 66 چه بوده است؟”
مطلب خوبی بود منتها دو اشتباه داشت اول اینکه اسم مدیر نشر چشمه حسن کیائیان هستش نه حسین کیائیان و دوم اینکه نشر تندر کتاب بابک رو با انتشارات نگاه مشترکا چاپ کرده نه آگاه
سپاس از شما پیگیری می کنیم