دم به تله ندهید
قلقلجان موش شکمویی است که باید بین رسیدن به خوراکیهای خوشمزه و جان سالم به در بردن یکی را انتخاب کند. برای اینکه بهترین تصمیم را بگیرد، از موش کور جادوگر کمک میگیرد و صاحب یک دم جادویی میشود، دمی که باید بتواند از موقعیتهای خطرناک نجاتش بدهد، اما آیا واقعاً میتواند؟
قلقل جان و دنبالهی جادویی
نویسنده: شکوفه تقی / تصویرگر: نفیسه شهدادی
ناشر: شهر قلم
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۲۴
قلقلجان موش شکمویی است که باید بین رسیدن به خوراکیهای خوشمزه و جان سالم به در بردن یکی را انتخاب کند. برای اینکه بهترین تصمیم را بگیرد، از موش کور جادوگر کمک میگیرد و صاحب یک دم جادویی میشود، دمی که باید بتواند از موقعیتهای خطرناک نجاتش بدهد، اما آیا واقعاً میتواند؟
قلقل جان و دنبالهی جادویی
نویسنده: شکوفه تقی / تصویرگر: نفیسه شهدادی
ناشر: شهر قلم
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۲۴
قلقل جان، شخصیت اصلی داستان، موش شکمویی است و بزرگترین آرزویش این است که هرکار دوست دارد بکند، هرجا میخواهد برود و هرچه میخواهد بخورد اما دست هیچ گربهای به او نرسد. او فکر میکند و فکر میکند و فکر میکند اما به نتیجهای نمیرسد. پس تصمیم میگیرد از موش کور که به جادوگری معروف است، کمک بگیرد. موش کور با استفاده از پر کلاغ، گردو و یک تکه نخ، یک دنبالهی جادویی برایش درست میکند اما میگوید این دنباله تا زمانی جادویی است که قلقل جان تمشک نخورد!
تا اینجای داستان همهچیز به خوبی و خوشی پیش میرود. قلقل جان به آرزویش رسیده و حالا میتواند هرکار دوست دارد بکند و هرچه میخواهد بخورد، اما… یک روز ناگهان چشمش به یک تمشک بزرگ و خوش آب و رنگ میافتد و از اینجا چالش داستان شروع میشود. قلقلجان با خودش میگوید شاید بو کردن تمشک اشکالی نداشته باشد، او بعد از بو کردن دلش میخواهد تمشک را لمس کند، بعد از آن هوس میکند یک لیس به تمشک بزند و در نهایت دلش طاقت نمیآورد و وسوسهی خوردن تمشک رهایش نمیکند.
درست همان زمانی که میخواهد تمشک بزرگ و خوش آب و رنگ را بخورد، گربهی صاحبخانه بیدار میشود… آیا دنبالهی جادویی از قلقل جان دفاع میکند یا طلسم شکسته و بی اثر شده است؟ این سؤالی است که مخاطب کودک پس از خواندن داستان به پاسخش میرسد و گرههای دلهرهآور داستان برایش حل میشود.
شکوفه تقی، نویسندهی این کتاب، ایرانشناس، مذهبشناس و روانشناس ایرانی است که شاید مخاطبان امروز ادبیات کودک ایران کمتر اسمش را شنیده باشند. او سالهاست در این عرصه قلم میزند و داستانهایی برای کودکان پدید میآورد. قلقلجان و دنبالهی جادویی یکی از کتابهای مجموعهی بهترین نویسندگان ایران در انتشارات شهر قلم است که این عنوان هم حسن سابقهی تقی را را در این حوزه تأیید میکند.
داستان در ظاهر موضوع سادهای دارد؛ موشی که نمیخواهد دم به تله بدهد اما نمیخواهد از خوشیهای زندگیاش هم کوتاه بیاید.
ولی در پس همین موضوع ساده مفاهیم مهمی جا خوش کرده است. شکوفه تقی که با داستانها و افسانههای ایرانی آشناست، به خوبی توانسته مفاهیم مد نظر خودش را در قالب این داستان ساده و همه فهم به کودکان منتقل کند. شخصیت سادهلوح و تحریکپذیر قلقلجان میخواهد به کودک این پیام را منتقل کند که اگرچه رفتن به دنبال لذتهای زندگی کار خوبی است اما گوش دادن به تک تک خواستهها و تمایلات شخصی، شاید خطراتی را هم برای ما به دنبال داشته باشد.
از طرف دیگر در داستان با شخصیتی مواجه هستیم که موش کور جادوگر معرفی میشود اما در واقع شخصیت مخالف قلقلجان و یک موش باهوش و زیرک است.
او با چند وسیلهی ساده یک دم دراز و قابل جدا شدن برای قلقلجان درست میکند تا اگر جایی مورد حملهی گربه قرار گرفت اول دست گربه به این دم برسد و قلقلجان فرصت فرار داشته باشد. استفاده از جادو در داستان معمولاً برای کودکان جذاب است، اگرچه در این داستان بیشتر از آنکه با جادوی واقعی طرف باشیم با عقل و راه حل عاقلانه طرفیم و این هم خود نشاندهندهی آن است که گاهی فکر کردن میتواند گرههایی را برایمان باز کند که برای بازکردنشان به جادو و جادوگری امید بستهایم.
تصویرگریهای این کتاب را نفیسه شهدادی انجام داده است و تصاویری زیبا و پر جزئیات برای کتاب رسم کرده که دیدنش برای هر کودکی جذاب و خواستنی است.
به طور کلی میتوان گفت این داستان به راحتی در دل مخاطبان کودک جا باز میکند و میتواند قلقلجان را به یکی از شخصیتهای به یادماندنی و دوستداشتنیشان تبدیل کند. مخصوصاً اگر پس از مطالعهی داستان دربارهی مفاهیم عمیقتر آن با کودک گفتوگو کنیم و نگذاریم فلسفه و هدفی که در ذهن نویسنده بوده، نصفهکاره رها شود. این کتاب برای گروه سنی الف و ب نوشته شده اما خواندنش برای بزرگترها هم خالی از لطف نیست.
دم به تله ندهید