تبارشناسی از مفهوم دکوپاژ
تیموتی بارنار، نویسندهی کتاب -که خودش مدیر انتشارات سینمایی «کابوز»، منتقد و مترجم متون سینمایی است- با تمرکز بر ۳۹ برش از متنها و نظریههای مختلف نظریهپردازان سینما دربارهی دکوپاژ، تاریخ شکلگیری، ریشهها و تفاوتهای نظری و عملی دربارهی دکوپاژ را موجز، روشنگرانه و عامهفهم گزارش کرده است. یک تبارشناسی خواندنی از مفهوم دکوپاژ.
تیموتی بارنار، نویسندهی کتاب -که خودش مدیر انتشارات سینمایی «کابوز»، منتقد و مترجم متون سینمایی است- با تمرکز بر ۳۹ برش از متنها و نظریههای مختلف نظریهپردازان سینما دربارهی دکوپاژ، تاریخ شکلگیری، ریشهها و تفاوتهای نظری و عملی دربارهی دکوپاژ را موجز، روشنگرانه و عامهفهم گزارش کرده است. یک تبارشناسی خواندنی از مفهوم دکوپاژ.
دقیقترین توصیف دربارهی کارِ تیموتی بارنار در فرآیند نوشتن کتاب دکوپاژ، از زبان مازیار اسلامی، سرپرست و دبیر ترجمهی مجموعهی «کینو-آگورا» بیان شده است؛ او اعتقاد دارد که کار نظریهها شناسایی تفاوتهاست و باید به ابزار مفهومی متکثر و متنوعی که شناسایی دقیق اثر را ممکن میکند مجهز بود، مثل کاری که «لی وان لیانگ»، پزشک چینی انجام داد.
همهی پزشکان چینی در سال گذشته بیماری کووید-۱۹ را همان آنفلوآنزای N1H1 تشخیص میدادند اما این پزشک چینی با تشخیص تفاوتهای حداقلی که مرز میان کووید-۱۹ و آنفلوآنزا بودند، بیماری جدیدی را شناسایی کرد. یک بلای عالمگیر را. تشخیصی که حاصل اشرافِ او بر تحلیل بود.
مجموعهی «کینو-آگورا» تلاشی پژوهشمحور است برای بازخوانی دقیق و تحلیل مفاهیم و اصطلاحات مهم مطالعات سینمایی و نویسندهی دکوپاژ تلاش میکند مثل آن پزشک چینی با بررسی سیر تاریخی برداشتهای مختلف از مفهوم دکوپاژ و با موشکافی نظریهها و روایتها، به تصویر شفافی از تعریف دکوپاژ در سنتهای نظری مختلف برسد.
در واقع تیموتی بارنار، نویسندهی کتاب -که خودش مدیر انتشارات سینمایی «کابوز»، منتقد و مترجم متون سینمایی است- با تمرکز بر ۳۹ برش از متنها و نظریههای مختلف نظریهپردازان سینما دربارهی دکوپاژ، تاریخ شکلگیری، ریشهها و تفاوتهای نظری و عملی دربارهی دکوپاژ را موجز، روشنگرانه و عامهفهم گزارش کرده است. یک تبارشناسی خواندنی از مفهوم دکوپاژ.
کتاب دکوپاژ پنج فصل دارد و سفر بارنار به هزارتوی بازشناسی دکوپاژ در فصل اول با بررسی نظریهی بحثبرانگیز لوئیس بونوئل، فیلمساز بزرگ اسپانیایی، دربارهی دکوپاژ و تدوین آغاز میشود. با بازخوانی پیوند تنگاتنگ تدوین و دکوپاژ در مقالهی چهار صفحهای بونوئل و با بحث دربارهی نقطهی کانونی اختلافات نظری دربارهی تعریف مفهوم دکوپاژ و تفاوتهای آن با تدوین. مسالهای چالشبرانگیز که نظریهپردازانی که حتی به تفاوت آنها اعتقاد داشتند میگفتند تعاریف این مفاهیم مبهم است و مرزهای روشنی ندارد.
بارنار در همان صفحات ابتدایی کتاب سعی میکند با تعریف سادهای از دکوپاژ، فهم اختلافات نظریهها را سادهتر کند:
«پایهایترین وجه دکوپاژ فیلمنامهی آمادهی ساخت است؛ یعنی متن نهایی (با توضیحات بصری) در مرحلهی فیلمنامهنویسی. در دکوپاژ، روایت فیلمنامه به قطعاتی بریده میشود و طرحی با جزییات آمادهی فیلمبرداری به دست میآید که در آن جای دوربین، توضیحات صحنه برای بازیگران و حتی تغییرات نماها روشن میشود.»
بارنار میگوید دکوپاژ اولین بار در اواخر دههی ۱۹۱۰ در سینمای فرانسه پدید آمد و بعد معنای مورد نظر و اختلاف برداشتها از این واژه را بررسی میکند و توضیح میدهد که دکوپاژ، میزانسن و مونتاژ جاهایی همپوشانی دارند.
بعد نوبت به بازخوانی آرای آندروه مالرو، نویسنده و منتقد فرانسوی، دربارهی دکوپاژ میرسد که او هم مانند بونوئل دکوپاژ را خاستگاه و جوهر هنر سینما میداند و اعتقاد دارد دکوپاژ بود که بندِ ناف سینما را از فضای بیحرکت تئاتر برید و آن را به هنر قطعات پیوسته بدل کرد.
فصلهای کوتاه دوم، سوم و چهارم نظریههای آیزنشتاین، بِلابالاش و پودوفکین دربارهی دکوپاژ و مونتاژ را بررسی میکند. در فصل دوم آیزنشتاین، فیلمساز و تئوریسین برجستهی سینما، در مقالهای که متلکها و کنایههای ناجوانمردانهای حوالهی بلابالاش، فیلمساز و نظریهپرداز مجارستانی کرده، میگوید تدوین را نباید نادیده گرفت.
بلابالاش پیش از این در رسالهای که سینما را از منظر فلسفی و زیباییشناختی بررسی میکرد، در اهمیت کارگردانی و به تبع آن دکوپاژ گفته بود «تصویرگردانی» در سینما معادل سبک در ادبیات است. تصویرگردانی را معادل کارگردانی و هدایت و رهبری تصاویر میگیرند. به معنای توالی تصاویر که به فیلم ضرباهنگ میدهند.
فصل سوم کتاب به درسگفتارهای سینمایی آیزنشتاین اختصاص دارد و به اهمیت دکوپاژ و مونتاژ:
«به نظر من، تاریخ تحولات صحنهی نمایش در تئاتر شباهت انکارناپذیری به سیر گذار از نما به تدوین در سینما دارد. نباید نما و تدوین را به سان دو ساحت متفاوت در تقابل با یکدیگر پنداشت. بلکه این دو را باید چونان مراحل فرآیندی واحد بررسی کرد».
پودوفکین نظریهپرداز دیگری است که در فصل چهارم با بررسی نظرات و تاکیداتش بر ضرورت بهرهگیری از فیلمنامهای محکم و نیرومند، استفاده از طرح اولیهی تدوین پیش از ضبط و دست آخر بحث دربارهی جایگاه دوربین، پی میبریم رسالهی «تکنیک فیلم» او هم مانند آیزنشتاین عملا درسنامهای دربارهی دکوپاژ است.
گزارش بارنار دربارهی بحثهای نظری دکوپاژشناسی یک محور کلیدی دارد و آن هم بررسی مقالهی مهم آندره بازن، منتقد و نظریهپرداز شهیر فرانسوی دربارهی دکوپاژ در فصل آخر کتاب است.
ماجرا از این قرار است که در سال ۱۹۵۲ وقتی برگزارکنندگان جشنوارهی ونیز از بازن میخواهند جستاری دربارهی تدوین بنویسد، بازن با حمله به این باور همگانی که «جوهرهی هنر سینما تدوین است»، تحلیل میکند که تاریخ سینما سیری است که از تدوین در سینمای صامت به دکوپاژ تحلیلی در سینمای ناطق و از آنجا بهنوعی دکوپاژ میرسد که فرم سیالی از نوشتن با دوربین است و واقعیت را از درون تغییر میدهد: «در سینمای صامت تدوین به تماشاگر القا میکرد که فیلمساز چه بگوید؛ در حالی که در سال ۱۹۳۸ از دکوپاژ برای توصیف استفاده میشد؛ و نهایتا در روزگار ما میتوان گفت فیلمساز مستقیماً در فیلم مینویسد.
از آنجا که سینمای امروز بسیار پیش از سینمای سابق بر رئالیسم استوار است، تصویر -و ساختار بصری و شکلگیری آن در زمان- ابزارهای بسیار بیشتری در اختیار دارد تا به مدد آنها واقعیتها را از درون تغییر دهد. حالا دیگر کارگردان سینما رقیب نقاش و نمایشنامهنویس به شمار نمیرود بلکه بالاخره جایگاهی همسنگ رماننویس یافته است.» او اسم این بیانیهی ۷۵۰۰ کلمهای را «دکوپاژ» گذاشت تا به همه بگوید «چیزی که تدوین میپندارید در واقع دکوپاژ است».
هر چند بعدها مترجمها در ترجمهی نسخههای ایتالیایی و انگلیسی متن مقالهی بازن، به طرز غریبی «دکوپاژ» را به «مونتاژ» تغییر دادند و دردسرهای عجیبی پیش آمد و هنوز ادامه دارد! بارنار در آخرین جملههای کتاب میگوید کل تلاش او برای پژوهش و نوشتن این کتاب راهنمایی است برای سفر به هزارتوی این میراث دگرگونشدهی بازن. راهنمایی برای درکِ گشودگی ذاتی مفهوم دکوپاژ و اینکه هر فیلمسازی میتواند از این بنیان زیباشناختی شکل تازهای ارائه کند.
اگر اهل تامل دربارهی سینما هستید، کتاب کمحجم اما غنی دکوپاژ را بخوانید. جواب بعضی سوالهای شما دربارهی مقولههایی مانند «سینما چیست؟»، کارگردانی و شیوههای تاثیر فیلم بر تماشاگر در اینجاست. و البته با خواندن دکوپاژ پای سوالهای تازه و جذابی دربارهی سینما به میان میآید که عطش شما را برای مطالعه دربارهی سینما دوچندان میکند. درست مثل اثر یک کتاب خوب.