سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

با چه استراتژِی‌هایی بجنگیم تا به صلح برسیم؟

با چه استراتژِی‌هایی بجنگیم تا به صلح برسیم؟


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

کتاب ۳۳ استراتژی جنگ اثری است از رابرت گرین نویسنده آمریکایی که عمدتاً به خاطر کتاب‌هایی که درباره استراتژی و قدرت نوشته، شناخته می‌شود. گرین در این کتاب به تشریح دستورات راهبردی که فرماندهان بزرگ در طول تاریخ مورداستفاده قرار داده‌اند، پرداخته و آن‌ها را در قالب دستورات عملی ساده برای کسب موفقیت بیان کرده است. رابرت گرین قصد دارد به مخاطبش بیاموزد که برای رسیدن به پیروزی چگونه کمترین تلفات و خسارت‌ها را متحمل شود؛ درواقع او به خوانندگانش می‌گوید: «قوانین جنگ را بیاموزید، تا در زندگی به صلح برسید».

33 استراتژی جنگ

نویسنده: رابرت گرین

مترجم: فاطمه باغستانی

ناشر: انتشارات نسل نواندیش

نوبت چاپ: ۴

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۶۷۲

کتاب ۳۳ استراتژی جنگ اثری است از رابرت گرین نویسنده آمریکایی که عمدتاً به خاطر کتاب‌هایی که درباره استراتژی و قدرت نوشته، شناخته می‌شود. گرین در این کتاب به تشریح دستورات راهبردی که فرماندهان بزرگ در طول تاریخ مورداستفاده قرار داده‌اند، پرداخته و آن‌ها را در قالب دستورات عملی ساده برای کسب موفقیت بیان کرده است. رابرت گرین قصد دارد به مخاطبش بیاموزد که برای رسیدن به پیروزی چگونه کمترین تلفات و خسارت‌ها را متحمل شود؛ درواقع او به خوانندگانش می‌گوید: «قوانین جنگ را بیاموزید، تا در زندگی به صلح برسید».

33 استراتژی جنگ

نویسنده: رابرت گرین

مترجم: فاطمه باغستانی

ناشر: انتشارات نسل نواندیش

نوبت چاپ: ۴

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۶۷۲

 


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

 

تهیه این کتاب

کتاب ۳۳ استراتژی جنگ اثری است از رابرت گرین نویسنده آمریکایی که عمدتاً به خاطر کتاب‌هایی که درباره استراتژی و قدرت نوشته، شناخته می‌شود. گرین تاکنون در این زمینه‌ها شش کتاب پرفروش بین‌المللی نوشته است که ۳۳ استراتژی جنگ یکی از آن‌هاست. کتابی که قصد نویسنده از نگارشش این بوده که برای کسب موفقیت در تمام حوزه‌های زندگی مانند کسب‌وکار، روابط اجتماعی و زندگی شخصی کارساز باشد. او در این کتاب به تشریح دستورات راهبردی که فرماندهان بزرگ در طول تاریخ مورداستفاده قرار داده‌اند، پرداخته و آن‌ها را در قالب دستورات عملی ساده برای کسب موفقیت در عرصه‌های مختلف بیان کرده است. رابرت گرین قصد دارد به مخاطبش بیاموزد که برای رسیدن به پیروزی چگونه کمترین تلفات و خسارت‌ها را متحمل شود؛ درواقع او تلاش می‌کند در خلال مطالب متنوعی که در این کتاب آورده به خوانندگانش بگوید: «قوانین جنگ را بیاموزید، تا در زندگی به صلح برسید».

بخش اول این کتاب، «جنگ‌افروزی خود هدایت‌شده» نام دارد. گرین در این فصل و در اولین استراتژی خود به نام «به دشمن اعلام جنگ کنید: استراتژی قطبیت» عنوان می‌کند که زندگی یک مبارزه و زدوخورد بی‌پایان است و شما نمی‌توانید در این مبارزه خوب بجنگید مگر این‌که دشمن خود را بشناسید. بیاموزید که چگونه دشمنان خود را بیرون بکشید، آن‌ها را با الگوها و نشانه‌هایی مشخص کنید و دشمنی آن‌ها را برملا کنید. سپس وقتی آن‌ها جلوی چشمان‌تان هستند به‌طور غیرعلنی به آن‌ها اعلان‌جنگ کنید و وارد مبارزه شوید؛ طبق نظر گرین دشمنان ما منبع انگیزه و جهت دادن به اهدافمان هستند.

استراتژی دوم کتاب به مخاطبش می‌گوید جنگ پیشین را مبارزه نکن! گرین معتقد است آن‌چه بیشتر اوقات شما را عقب نگه می‌دارد و به سمت بیچارگی سوق می‌دهد گذشته است. باید آگاهانه علیه گذشته خود جنگ به راه انداخت و خود را مجبور کرد فقط به لحظه حال واکنش نشان بدهد. باید با خود گستاخ بود و هرگز روش‌های مشابه را تکرار نکرد. طبق دیدگاه گرین، باید جنگ چریکی علیه ذهن به راه انداخت و هیچ خط دفاعی را مجاز ندانست. باید همه‌چیز را روان و سیال و پویا نگه داشت. استراتژی موازنه، هنر حفظ حضور ذهن در آشفتگی و بحران است. چراکه ذهن در اوج مبارزه تمایل دارد توازن خود را از دست بدهد، ولی حفظ حضور ذهن در هر شرایطی لازم است و باعث حفظ قدرت‌های ذهنی می‌شود.

در ادامه کتاب، استراتژی زمین مرگ به لزوم ایجاد حس اضطرار و استیصال می‌پردازد. طبق نظرات نویسنده این کتاب بدترین دشمن فرد، خود اوست. این خود انسان است که زمان ارزشمندش را صرف رؤیاپردازی برای آینده می‌کند. پس نیاز است که خود را در زمین مرگ قرار دهیم؛ جایی که برای زنده ماندن باید با تمام توان جنگید.

بخش دوم کتاب ۳۳ استراتژی جنگ، جنگ‌افروزی سازمانی (گروهی) نام دارد و اولین استراتژی آن فرمان و کنترل است. گرین در اینجا دستور اجتناب از تفکر گروهی می‌دهد، چراکه حس همدلی و مشارکت دست و پاگیر و کشنده ابتکار عمل و خلاقیت است. افراد با تفکیک نیروهای خود می‌توانند به استراتژی آشوب کنترل‌شده دست پیدا کنند و با تبدیل جنگ خود به نهضت، به خلق استراتژی تقویت روحیه بپردازند.

نویسنده کتاب در بخش سوم، یعنی جنگ‌افروزی دفاعی اظهار می‌کند که برای دستیابی به استراتژی اقتصاد کامل باید نبرد خود را با دقت انتخاب کرد. استراتژی ضدحمله به مخاطب می‌گوید که چگونه ورق را برگرداند و استراتژی بازدارندگی لزوم حضور تهدیدآمیز را به او گوشزد می‌کند. همچنین با فضا دادن و زمان خریدن می‌توان به استراتژی درگیر نشدن دست‌یافت.

طبق نظر رابرت گرین گاهی برای دستیابی به استراتژی کلان هنر برنده شدن در جنگ باید زدوخوردها را از دست داد. او همچنین به تعلیم استراتژی وقار می‌پردازد که هنر دیدن فراتر از نبرد و محاسبه آینده است. از طرف دیگر، برای شناخت دشمن باید به استراتژی هوش مجهز شد. استراتژی اعمال نیرو، بر کنترل نیروی محرکه تأکید دارد. گرین در این زمینه توصیه می‌کند به‌جای اینکه تلاش کنید بر تمام حرکات طرف مقابل تسلط داشته باشید، بهتر است ماهیت و ذات رابطه را خودتان تعریف و تبیین کنید. مانور دهید تا ذهن مخالفان خود را تحت کنترل بگیرید، کلیدهای هیجانی آن‌ها را فشار دهید و آن‌ها را به‌سوی اشتباه کردن هدایت کنید. به نقاط حساس آن‌ها ضربه بزنید و به استراتژی مرکز گرانش دست پیدا کنید. استراتژی تقسیم و فتح یعنی دشمن را از هر نظر قلع‌وقمع کنید. برای دستیابی به استراتژی چرخش باید موضع ضعیف دشمن را آشکار کرده و به آن حمله کنید. با استراتژی نابودی، راه را از همه سو بر دشمن ببندید و با استراتژی رسیدن برای چیدن او را به موضع ضعف بکشانید. نویسنده این کتاب در ادامه توصیه می‌کند که در عین پیشرفت در جنگ، مذاکره کنید تا نمودی از استراتژی جنگ دیپلماتیک باشید. برای خودتان این شهرت را دست‌وپا کنید که خشن هستید و نمی‌شود با شما مصالحه کرد، طوری که رقبا پیش از مواجه با شما، دست‌وپایشان را گم کنند. همچنین برای به‌کارگیری استراتژی خروج باید بدانید که چطور غائله را بخوابانید. این استراتژی‌ها مربوط به بخش چهارم کتاب یعنی جنگ‌افروزی تهاجمی بود.

بخش پنجم کتاب بحث جنگ‌افروزی غیرمتعارف یا کثیف را پیش می‌کشد که شامل استراتژی‌های درک نادرست، استراتژی عادی، غیرعادی, استراتژی بطلان و… می‌شود. استراتژی مصلحانه به مخاطب یادآور می‌شود که در اخلاق باید دست بالا را داشت و برای استراتژی اتحاد باید طوری رفتار کرد که انگار برای منافع دیگران کار می‌کنید، اما منافع خود را پیش ببرید. برای دستیابی به استراتژی دست‌پیش‌گیری باید به رقبا طناب کافی داد تا خود را حلق‌آویز کنند. برای نفوذ در ذهن‌ها باید به استراتژی ارتباطی مجهز شد و برای استراتژی عمل انجام‌شده لقمه‌های کوچک انتخاب کرد. استراتژی جبهه درونی یعنی از درون ویران کنید و استراتژی تهاجم بی‌خشونت یعنی درحالی‌که به نظر می‌رسد دارید تسلیم می‌شوید، تسلط پیدا کنید.

گرین سرانجام در سی‌وسومین استراتژی خود یعنی استراتژی زنجیره واکنش، به بحث رواج ترس و تردید با اقدامات هولناک می‌پردازد. آخرین روش برای ناتوان کردن اراده انسان در مقاومت و از بین بردن توانایی او برای ترسیم پاسخ استراتژیک، وحشت است. هدف کمپین هراس، پیروزی در عرصه نبرد نیست، بلکه ایجاد بیشترین آشفتگی و تهییج طرف مقابل به واکنش افراطی است. زیرا از نظر گرین عقلانیت فرد آخرین خط دفاعی اوست.

 

  این مقاله را ۷۹ نفر پسندیده اند

یک دیدگاه در “با چه استراتژِی‌هایی بجنگیم تا به صلح برسیم؟

  1. مهرنوش محبی می گوید:

    کتاب فوق العاده ای هست و پیشنهاد میکنم که دوستان هم حتما بخونن. به خصوص اینکه نویسنده با ساختار روایی که به استراتژی ها داده تونسته درک اونها رو برای مخاطبین آسون تر کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *