سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

وقتی پینک فلوید، کلدپلی و موزیسین‌ها سراغ «مزرعه حیوانات» رفتند

وقتی پینک فلوید، کلدپلی و موزیسین‌ها سراغ «مزرعه حیوانات» رفتند

 

دهمین آلبوم بلند پینک فلوید شاید بلندپروازانه‌ترین اثر آنها در زمینه‌ی موسیقی به‌عنوان بیانیه‌/قصه‌ای سیاسی باشد. حیوانات، با آن جلد آلبوم کالت خودش، خوک‌های بالدار بر فراز کارخانه، به وضوح خواسته تنه‌ای به نمادگرایی اورولی زده باشد. اگرچه مغز متفکر مفهوم‌پردازی‌های پینک فلوید یعنی راجر واترز هیچ‌گاه زیر بار نرفت که مستقیماً تحت تاثیر اورول بوده است. شاید تنها مشابهت قصه‌پردازی اورول و پینک فلوید، استفاده از حیوانات به‌عنوان سمبل‌های دل‌بخواهی از طبقات یک جامعه باشد. هر چه باشد این دو، سیبل‌های متفاوتی را برای شلیک انتخاب کردند: اورول به اتوپیای کمونیستی تاخت و واترز جامعه‌ی سرمایه‌داری را به شکلی ساده و البته مبهم صورت‌بندی کرد. اما پینک فلوید تنها گروه موسیقی نبود که سراغ «مزرعه حیوانات» رفته است.

دهمین آلبوم بلند پینک فلوید شاید بلندپروازانه‌ترین اثر آنها در زمینه‌ی موسیقی به‌عنوان بیانیه‌/قصه‌ای سیاسی باشد. حیوانات، با آن جلد آلبوم کالت خودش، خوک‌های بالدار بر فراز کارخانه، به وضوح خواسته تنه‌ای به نمادگرایی اورولی زده باشد. اگرچه مغز متفکر مفهوم‌پردازی‌های پینک فلوید یعنی راجر واترز هیچ‌گاه زیر بار نرفت که مستقیماً تحت تاثیر اورول بوده است. شاید تنها مشابهت قصه‌پردازی اورول و پینک فلوید، استفاده از حیوانات به‌عنوان سمبل‌های دل‌بخواهی از طبقات یک جامعه باشد. هر چه باشد این دو، سیبل‌های متفاوتی را برای شلیک انتخاب کردند: اورول به اتوپیای کمونیستی تاخت و واترز جامعه‌ی سرمایه‌داری را به شکلی ساده و البته مبهم صورت‌بندی کرد. اما پینک فلوید تنها گروه موسیقی نبود که سراغ «مزرعه حیوانات» رفته است.

 

 

هر کجا می‌خواهید بروید، هر دهه‌ای را که دوست دارید سرک بکشید، اگر دوست‌دار موسیقی راک باشید هیچ عصری را به اندازه‌ی دهه‌ی هفتاد بریتانیا جذاب و پرالتهاب و البته سرشار از نوآوری نخواهید یافت.

اگر عده‌ای من را متهم به فراموشکاری گل‌کردن بیتل‌ها و حمله‌ی فرهنگی همه‌جانبه‌ی نوگرایان بریتانیایی دهه‌ی شصت به آمریکا و حماسه‌های پی‌در‌پی‌اش می‌کنند، در برابرشان باید انفجارهایی را که در دو قطب مخالف موسیقی راک، یعنی پروگرسیو و پانک در طول دهه‌ی هفتاد پشت سر هم صورت گرفت ردیف کنم. آلبوم‌هایی که انتشار هر کدام یک حادثه بود. از لد زپلین 4 و نیمه‌ی تاریک ماه پینک فلوید بگیرید و بیایید تا زلزله‌ی پیستول‌ها.

پروگرسیو-بازها هنوز سودای آلبوم‌های اولیه‌ی جنسیس و کینگ کریمسن و یِس را دارند که همگی در اوایل دهه‌ی هفتاد منتشر شدند. پاندمی پانک اگرچه کل بساط موسیقی تکنیکی و غیرسیاسی پراگ‌بازها را جمع کرد اما ریشه‌های این درخت هنوز در همان دهه دارند تغذیه می‌شوند؛ چنان‌که ریشه‌های بی‌شمار ژانری که از دل جریان‌های پست-پانک متولد شد و شیوه‌ی ساخت و ارائه‌ی موسیقی را هم حتی تغییر داد.

ممکن است بیتلز و خوش‌باشی هیپی‌ها و نسل بیت، نسل دهه‌ی رونق و خوش‌باشی فراموش‌شده باشد، اما صدای دهه‌ی هفتاد صحنه‌ی راک بریتانیا چیزی بیشتر از یک نوستالژی برای خاطره‌پرستان این موسیقی است. بهشت گمشده‌ی این دهه امروز هم مدام در حال احضار است. در این میان پینک فلوید نامی است که با “سِوِنتیز” گره خورده و بهترین آثارش را هم در همان سال‌ها منتشر کرده، آثاری که هم جریان‌ساز شدند و هم با وفاداری به آن جوهر آینده‌نگرانه‌ی آثار این دهه، بسیاری‌شان هنوز هم برای ما تازه صدا می‌دهند و معنا دارند.

 

دهمین آلبوم بلند پینک فلوید شاید بلندپروازانه‌ترین اثر آنها در زمینه‌ی موسیقی به‌عنوان بیانیه‌/قصه‌ای سیاسی باشد. حیوانات، با آن جلد آلبوم کالت خودش، خوک‌های بالدار بر فراز کارخانه، به وضوح خواسته تنه‌ای به نمادگرایی اورولی زده باشد. ا

گرچه مغز متفکر مفهوم‌پردازی‌های پینک فلوید یعنی راجر واترز هیچ‌گاه زیر بار نرفت که مستقیماً تحت تاثیر اورول بوده است [که البته حق هم داشت]. شاید تنها مشابهت قصه‌پردازی اورول و پینک فلوید، استفاده از حیوانات به‌عنوان سمبل‌های دل‌بخواهی از طبقات یک جامعه و امیال آنها در ارتباط با یکدیگر باشد. هر چه باشد این دو، سیبل‌های متفاوتی را برای شلیک انتخاب کردند: اورول به اتوپیای کمونیستی تاخت و واترز جامعه‌ی سرمایه‌داری را به شکلی ساده و البته مبهم صورت‌بندی کرد.

پینک فلوید داستانش را در این اثر با 5 قطعه بازگو می‌کند؛ قطعاتی که به نام بازیگران نمایش یعنی خوک‌ها، سگ‌ها و گوسفندان نام‌گذاری شده‌اند: خوک‌های فاسد، رهبران و سیاستمداران، حاکمان عیَاشی که همه چیز را تحت نظر دارند؛ سگ‌های ثروتمند، قدرتمند و درنده که از قدرت خود برای مطیع ساختن بقیه نهایت بهره را می‌برند، و در نهایت گوسفندان از همه‌جا‌بی‌خبری که سربه‌زیر و مظلومند؛ نمادی از طبقه‌ی کارگر، اکثریت مردم.  

مردمی که بهشون دروغ گفتی باید بهت اعتماد کنن

تا هر وقت که بهت پشت کردن

فرصت داشته باشی تا راحت خنجر رو فرو کنی

سگ‌ها (واترز، گیلمور)

 

از اینکه وانمود کنید خطر جدی‌ای وجود نداره، چی گیرتون میاد؟

شما که از رهبر مطیع و بی‌اراده پیروی می‌کنید.

گوسفندها (واترز)

 

«حیوانات» اگرچه نتوانست موفقیت آلبوم قبلی را تکرار کند و حتی در خاطره‌ی جمعی هواداران پینک فلوید، مثل «نیمه‌ی تاریک ماه» و «دیوار» بدرخشد، اما یکی از مهم‌ترین آثار مفهومی تاریخ موسیقی راک باقی ماند. نمادهایش ماندگار شدند و از طرفی هم به پانک‌ها نشان داد که موسیقی پروگرسیو آنقدرها که ادعا می‌شد بی‌جربزه و غیرسیاسی نیست.

اما سوال اینجاست که چرا پینک فلوید بعد از تجربه‌ی موفق آلبوم غیرسیاسی «کاش اینجا بودی»، در آلبوم بعدی‌اش همه‌چیز را کنار گذاشت و یک بیانیه‌ی سیاسی منتشر کرد؟ البته که واترز همواره در موسیقی راک یکی از آیکون‌های ضدسرمایه‌داری بوده و هست، اما در فاصله‌ی دو سال میان آلبوم نهم (کاش اینجا بودی) و دهم (حیوانات) چه چیزی او و رفقایش در پینک فلوید را اینقدر تکان داد که خوک‌ها را هم روی آلبوم و هم در کنسرت‌هاشان پرواز دادند؟ پیامشان برای سیاستمداران وقت بریتانیا از این واضح‌تر نمی‌شد.

در حقیقت چرخش مهم سیاست‌های جهانی از میانه‌های دهه‌ی هفتاد آغاز شده بود و در انتهای این دهه، با انتخاب تاچر در بریتانیا و ریگان در آمریکا دیگر سپهر اجتماعی غرب و کل جهان تحت سیطره‌اش برای همیشه تغییر کرد. سرمایه‌داری با چهره‌ای تازه یکه‌تاز میدان شده بود: #پینک-فلوید درست حدس زده بود، خوک‌ها پرواز می‌کردند و هنوز هم در حال پروازند.

 

 

 

از چهارمین آلبوم گروه هوی متال آمریکایی Ice Nine Kills

سال 2015

سری بزنیم به موسیقی هوی متال و نگاهی که موزیسین‌های این ژانر به کتاب مزرعه‌ی حیوانات داشتند. به نظر می‌رسد محتوای سیاسی و در عین حال رویکرد روانشناختی اورول به حیوان یا هیولاهای درون انسان‌ها در این کتاب مورد توجه موسیقی خشن، اعتراضی و انسانی هوی متال واقع شده باشد. یکی از نمونه‌های خوب تاثیرپذیری مستقیم این موسیقی از شاهکار اورول، آهنگ «سرشت هیولا» از گروه متالکور/سمفونیک متال Ice Nine Kills است.

علاقه این گروه به ادبیات البته تنها محدود به اثر مشهور اورول نماند: آنها در چهارمین آلبوم خود، «همه‌ی حقه‌های تو کتابا» 10 آهنگ را بر مبنای 10 اثر ادبی ساختند که از میان آنها می توان به مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید، دراکولا، جن گیر، رومئو و ژولیت و البته مزرعه حیوانات اشاره کرد. در متن ترانه این آهنگ می‌خوانیم:

ما عصبی و آزاردیده‌ایم

ما زجرکشیدگانیم

ما تحقیر شده و آسیب دیده‌ایم

و حالا شما این هیولا را مجبور کرده‌اید که دندانش را نشانتان بدهد

ما بی‌شمار، همچون حیوان به سمت‌تان هجوم می‌آوریم

تشنه‌ی به‌دست آوردن اختیار خودمان

همانگونه که می‌جنگیم تا دست کثیفی که غذامان می‌دهد را تکه تکه کنیم

ما آزار دیده ایم

ما آزار دیده ایم

 

بعد از این شروع طوفانی و وعده‌های آخرالزمانی ای که از زبان راوی داستان برای اهل ظلم در روز داوری می‌شنویم، در انتهای آهنگ اعترافات تلخ راوی عصبی و خشمگین را شاهد هستیم:

ما دروازه‌ها را در هم کوبیدیم و قلعه را تسخیر کردیم

اما خود را گرفتار چه تناقض پیچیده‌ای کردیم!

بله، دروازه‌ها را درهم کوبیدیم و قلعه را تسخیر کردیم

اما تبدیل به همان چیزی شدیم که از آن نفرت داشتیم

آخرش چه خواهد شد؟ چه بلایی به سر خودمان آوردیم؟

به همان چیزی تبدیل شدیم که قسم خورده بودیم شبیهش نشویم

بر خلاف خواست‌مان قلبی شریف دارد در سینه می‌میرد و زمان و تاریخ تکرار خواهند شد.

 

 

 

از اولین آلبوم دوئت هیپ هاپ آمریکایی dead prez به نام Lets Get Free

سال 2000

اولین سنگ بنای این دو رپر آمریکایی آن‌قدر سرشار از مفاهیم و تشرهای مستقیم سیاسی بود که بعدتر رسماً به‌عنوان یک گروه “هیپ هاپ” سیاسی در فضای موسیقی رپ شناخته شدند. M-1 و Stic.man دو رپر این پروژه رفته رفته به خاطر اشعار غیرمتعارف خود که هسته‌ی تمامی آن‌ها موضوع عدالت اجتماعی در سطوح مختلف و حتی در صنعت موسیقی بود، معروف شدند.

اما آهنگ «حیوان درون انسان» آن‌ها از اولین آلبومشان آنقدر در صحنه موسیقی زیرزمینی هیپ هاپ گشت و گشت که شد یکی از مهمترین آثارشان تا به امروز. کاری که آشکارا بازگویی این داستان با قافیه‌پردازی و سیالیت موسیقی رپ بود. روایت دد پرز از داستان اورول اما در جایی عوض می‌شود: وقتی هانیبال، خوکی که سودای حکومت و تقسیم حیوانات به طبقات مختلف را داشت اغاز به سخنرانی می‌کند، حیوانات مزرعه یک به یک متوجه نیت شوم او می‌شوند و تصمیم می‌گیرند او را سلاخی کنند:

وقتی مزرعه دار رو بیرون کردن

خوک‌ها دور هم جمع شدن و یه جلسه توی مزرعه برای همه حیوونا برگزار کردن

هانیبال چند ساعت صحبت کرد

اما وقتی رسید به نقشه‌هایی که برای به قدرت رسیدن تو ذهنش داشت

اوضاع به هم ریخت

هانیبال دستور داد همه سر جاشون بشینن

گفت: اگه از الان به بعد یه خوک بالا سرتون نباشه شما سرکش میشین

همونجا بود که اسب‌ها وحشی شدن و شیهه کشیدن

یکی از اونا فریاد کشید:

شما خوک‌های خائن، ما می‌دونیم قصد شما چیه!

رنگ از چهره‌ی هانیبال پرید

تو چشم‌های همه‌ی حیوون‌ها انزجار و خیانت دیده می‌شد

هانیبال حس سم (مزرعه دار) رو داشت

حیوونا گرفتنش و زبونش رو بیرون کشیدن

و بدنشو راستی راستی تیکه تیکه کردن

بهتره به حرفام گوش کنی اگه میتونی

بین آدم و حیوون مرز باریکی وجود داره

وقتی هانیبال از موضع همگانی همشون تجاوز کرد

اونا باید چیکار می‌کردن؟ بهش دست آشتی می‌دادن؟

این حیوون درون انسانه!

 

 

 

از سومین آلبوم خواننده‌ی انگلیسی، هیزل او-کانر به نام Cover Plus منتشر شده به سال 1981

سبک: نیو ویو، آرت راک

همان‌طور که از نام آهنگ مشخص است، ترانه بازگویی بخشی از کتاب اورول است. اوکانر که در اولین آلبوم خود هم علاقه‌اش به اورول و رمان مشهور 1984 او را با آهنگ «برادر بزرگ / The Big Brother» به وضوح نشان داد در آلبوم سوم هم آهنگ «مزرعه حیوانات» را با تاثیر مستقیم از دیگر اثر اورول نوشت و خواند.

 این آهنگ اما چندان مورد توجه منتقدان و مخاطبان واقع نشد و دلیل اصلی آن تضادی است که میان محتوای اثر و موسیقی آن وجود دارد. در بخشی از متن این ترانه که با نام فرعی «آیا ما شاد خواهیم بود؟» آمده:

خروس خواند: صبح شده! و الاغ عرعر کرد

خوک‌ها در انتظار مزرعه‌دار خرخر کردند تا بیاید و در را باز کند

مرغ‌ها شروع به قدقد کردند، آنها نمی‌توانستند تخم بگذارند

چرا که کاملا ترسیده بودند

یادشان آمد که خوک‌ها چه گفته بودند: “فقط کاری رو انجام بده که بهت گفته شده”

یادشان آمد که خوک‌ها چه گفته بودند

و همه با هم خواندند:

ما شاد خواهیم بود، ما آزاد خواهیم بود

ما عدالت را برقرار خواهیم کرد و

شاد خواهیم بود

خوکی گفت: امروز روز ماست

ما مزرعه‌دار را بیرون خواهیم کرد

حالا هرکسی همان کاری که قبلا می‌کرده را بکند

به جز من که باید پشت این درها به فکر شما باشم

ترانه به وضوح سعی دارد تا بخش آیرونیک قصه‌ی اورول را با تصویرسازی بخشی از آغاز این داستان بازگو کند. اما به قول لین هانا، منتقد مجله NME: «این آهنگ… یک پرداخت شکست‌خورده از داستان سیاسی مشهور اورول است که با موسیقی‌ای تفرعن آمیز همراه شده که به طرز توهین آمیزی پوک است.»

شاید اگر اوکانر کمی از صراحت ترانه و برداشت مستقیم از کتاب اورول می‌کاست و همینطور به تنالیته موسیقی‌اش فضایی می داد که این آیرونی را بهتر نشان دهد، نظر مخاطبان و منتقدان را می‌توانست تا حد زیادی تغییر دهد.

 

کلد پلی

 

 

  • Coldplay – Trouble in Town (Video)

از آلبوم سال 2019 گروه پاپ راک بریتانیایی کلدپلی، Everyday Life

به نظر می‌رسد گروه مشهور کلدپلی برای ساخت ویدئوی آهنگ «دردسر در شهر» از آلبوم سال 2019 خود به‌صورت غیرمستقیم سراغی از فضای اورولی مزرعه حیوانات گرفته باشد. در این ویدئو شهری فرسوده و تاریک و غم‌زده را می بینیم (می‌توان این 5 دقیقه را یک نوآر حیوانی نامید!) که شهروندان آن حیوانات مختلفی مثل سگ، پلنگ، سوسمار و غیره‌اند – بله حیواناتی که اصلاً نشانی در دنیای رمان اورول نداشتند.

اما اگر هر چیز دیگری هنگام تماشای این ویدئو ما را به یاد اورول نیندازد، تصویری که از تلویزیون‌ها پخش می‌شود و در آن به نظر می‌رسد چند سیاستمدار مشغول مناظره برای تصدی یک پست سیاسی هستند، ادای دین کلدپلی به مزرعه حیوانات را به واضح‌ترین شکل نشان می‌دهد: بله سیاستمداران، بالادستی‌ها، حاکمان اینجا هم به شکل خوک تصویر شده‌اند.

خوک‌هایی که با نزدیک شدن به پایان ویدئو می‌بینیم که به‌صورت وحشیانه‌ای به جان هم می‌افتند و نگاه غمگین و ناامید شهروندان بی‌پناه این شهر پردردسر آن‌ها را نگاه می‌کند. در بخشی از متن این آهنگ می‌شنویم:

من هیچ سرپناهی ندارم، هیچ صلح و آرامشی هم

فقط پلیس‌ها زیادتر می‌شن

هیچ پناهی و هیچ اسمی حتی

همه چی داره عجیب‌تر میشه

 

 

 

  این مقاله را ۵ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *