سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

کریسمس: دیرین و به‌روز

کریسمس: دیرین و به‌روز

 

نمادهای کریسمس چه بوده‌اند و در طول زمان چطور تغییر کرده‌اند؟ چقدر می‌شود از این نمادها و میراث‌ها معنی‌های تازه ساخت؟ در این خصوص، امسال در زمره‌ی آثار کودک و نوجوانی که به مخاطبان عرضه شد، انیمیشن کلاوس به طور خاص به چشم می‌آید. یک روایت تازه‌ی بازآفرینی شده از بابانو‌ئل که با ارزش‌ها و انگاره‌های جهان امروزی هماهنگ است. ارزش‌هایی مثل پذیرش دیگران، پیدا کردن راه حل برای مسائل، بهبود محیط زیست، همکاری و …

نمادهای کریسمس چه بوده‌اند و در طول زمان چطور تغییر کرده‌اند؟ چقدر می‌شود از این نمادها و میراث‌ها معنی‌های تازه ساخت؟ در این خصوص، امسال در زمره‌ی آثار کودک و نوجوانی که به مخاطبان عرضه شد، انیمیشن کلاوس به طور خاص به چشم می‌آید. یک روایت تازه‌ی بازآفرینی شده از بابانو‌ئل که با ارزش‌ها و انگاره‌های جهان امروزی هماهنگ است. ارزش‌هایی مثل پذیرش دیگران، پیدا کردن راه حل برای مسائل، بهبود محیط زیست، همکاری و …

 

 

کریسمس: دیرین و به‌روز

 

 

سال نوی مسیحی نزدیک است. قرار است شب ژانویه (۱۱ دی) همه در جمع‌های خانوادگی و دوستانه از اوائل شب دور هم جمع بشوند، تا لحظه‌ی تحویل سال را با هم باشند. مسیحی‌ها ساعت تحویل سالشان ۱۲ شب است و  متغیر نیست.

 

این کار برنامه‌ریزی جمع‌شدن خانواده‌ها و دوستان را ساده‌تر می کند. از طرف دیگر نمادهایی که باعث می‌شوند سال نوی مسیحی هویت خاص خودش را داشته باشد مواردی تقریبا واضح و مشخص‌اند؛ درخت کاج، بابانوئل، شعرهای کریسمس، لباس‌های نو، مراسم توی کلیسا، دیدوبازدید عید و کادوهای توی توبره یا زیر درخت برای همه …

 

این نمادها در طول زمان چگونه بوده‌اند و چگونه تغییر کرده‌اند؟ در هر منطقه‌ای چه اختلاف‌هایی با هم دارند و چگونه این‌قدر فراگیر شده‌اند؟

 

این پرسش آخر خیلی مهم است: این نمادها چگونه این‌قدر فراگیر شده‌اند؟

 

یک نگاه به محصولات فرهنگی مرتبط با کریسمس و سال نو و… که در جهان تولید می‌شوند، حکایت از حقیقت جالبی دارد. در طول تاریخ افسانه‌های زیادی برای کریسمس گفته شده، سپس این افسانه‌ها در قالب آیین‌ها و مراسم‌ها در سنت‌ها تکرار و بازتولید شده، به تدریج مکتوب و در قالب ادبیات، شعر، داستان و … نوشته شده، یا بر اساس آن‌ها آثار هنری دستی ساخته شده‌ است.

 

در این خصوص، امسال در زمره‌ی آثار کودک و نوجوانی که به مخاطبان عرضه شد، انیمیشن کلاوس به طور خاص به چشم می‌آید. یک روایت تازه‌ی بازآفرینی شده از بابانو‌ئل که با ارزش‌ها و انگاره‌های جهان امروزی هماهنگ است. ارزش‌هایی مثل پذیرش دیگران، پیدا کردن راه حل برای مسائل، بهبود محیط زیست، همکاری و …

 

 

 

 

به طور کلی اتفاقی که در این دست از آثار فرهنگی هنر می‌افتد بسیار ظریف است. نخست چیزی از گذشته به ما می‌رسد، سپس در زندگی امروزی برایش جایگاه تعریف می‌شود و بعد این داستان با زندگی امروزی ما به قدری زیبا آمیخته می‌شود که از این تلفیق آن معنای جدیدی زاده می‌شود.

 

این معنی جدید برای گروه‌های مختلف مخاطبان ــ کودکان، نوجوانان، جوانان، مهاجرها، سنتی‌ها، عاشقان تکنولوژی و … ــ با زبانی که برای آن قابل فهم باشد بیان می‌شود. از روش‌های مختلف آن معنی توسعه داده می‌شود – فیلم، موسیقی، داستان، زیورآلات…-  و به شکل عجیبی دقت می‌شود که چه تغییراتی باعث زایش معنی‌های به‌روز است.

 

نتیجه‌ی این کار به جا ماندن فرهنگ و سنتی می‌شود که هم به‌روز است هم دیرین؛ هم افسانه است هم در زندگی روزمره کاربرد دارد. هم در دسترس عموم است و هم وزین. و شاید از همه‌ی این‌ها مهم‌تر در جامعه جریان می‌یابد، به گوشه‌وکنار جامعه وارد می‌شود و ارزش ایجاد شده را با خود برای همه دسترسی‌پذیر می‌کند.

 

 شگفتی دقیقاً در همین‌جاست، چون با این معنی تازه‌ی ایجاد شده هم سنت زنده می‌ماند هم هنر می‌بالد، هم جامعه پویا می‌شود، هم هویت ایجاد می‌گردد و هم اقتصاد و فرهنگ به گردش درمی‌آیند. این‌گونه معنی‌های تازه‌ای شکل می‌گیرند تا مشکلی از زندگی امروز ما یا جهان را حل کنند، منظری به منظرها بیفزایند، خردی دیرین را دوباره به جریان بیندازند و شاید که زندگی را زیباتر سازند.

 

ما چقدر از میراث‌هایمان معنی می‌سازیم؟ در این خصوص چه کارهایی می‌شود کرد؟ بیایید فکرهایمان را اینجا به اشتراک بگذاریم.

 

کریسمس

  این مقاله را ۲۴ نفر پسندیده اند

یک دیدگاه در “کریسمس: دیرین و به‌روز

  1. بهمن موسی زاده
    بهمن موسی زاده می گوید:

    ما که کریسمس نداریم ولی بذارید از شب یلدای اخیر بگم. برپا کردن شب چله در رستوران چنان رایج شده که امسال در چندصد کافه و رستوران شهر یک میز خالی پیدا نمیشد. ویترین قنادی ها پر از کیک های هندوانه و اناری شکل بود. فضای مجازی مملو از عکس های پرتجمل با دکور قلابی کرسی هایی که درونشان خالی بود و گرمایی وجود نداشت. خودم هوس نوعی نان کدویی کرده بودم که قدیما مادربزرگم درست می کرد. عمه کوچیکه مسابقه هایی ترتیب می داد و ما بچه ها جایزه می بردیم. دلم تنگ شد برای بابام و جمع های خودمونی، باصفا و بی ریای قدیم. یادش به خیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *