جاودانگی با افسانهها
بارون لامبرتو همراه آنسلمو سفری به مصر میرود و رازی را در این سفر از فالگیری میشنود که زندگیاش را به کل زیر و رو میکند: مردی که نامش گفته میشود زنده میماند. همین نام جاودان او را به دردسرهایی میاندازد که یکی آرزوی مرگ او را میکند و دیگرانی پولهای او را طلب میکنند. جانی روداری در مسیر جوانی لامبرتو داستانی پر از اتفاقات عجیب و غریب و خندهدار را برای مخاطب روایت میکند.
یکی بود که خودش نبود
نویسنده: جانی روداری / تصویرگر: خاویر سابالا
مترجم: غلامرضا امامی
رده بندی سنی کتاب: 9+
ناشر: هوپا
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۱۶۰
شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۰۴۰۷۰۳
بارون لامبرتو همراه آنسلمو سفری به مصر میرود و رازی را در این سفر از فالگیری میشنود که زندگیاش را به کل زیر و رو میکند: مردی که نامش گفته میشود زنده میماند. همین نام جاودان او را به دردسرهایی میاندازد که یکی آرزوی مرگ او را میکند و دیگرانی پولهای او را طلب میکنند. جانی روداری در مسیر جوانی لامبرتو داستانی پر از اتفاقات عجیب و غریب و خندهدار را برای مخاطب روایت میکند.
یکی بود که خودش نبود
نویسنده: جانی روداری / تصویرگر: خاویر سابالا
مترجم: غلامرضا امامی
رده بندی سنی کتاب: 9+
ناشر: هوپا
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۱۶۰
شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۰۴۰۷۰۳
کتاب یکی بود که خودش نبود یک داستان جادویی است. داستانی که روایت یک افسانه و یک گروگانگیری عظیم است. قصهی «یکی بود که خودش نبود» یا لامبرتو لامبرتو لامبرتو… داستان مرد بسیار پولدار ایتالیایی است که 93 سال عمر کرده است.
او بارون لامبرتوی پیر است که همراه با پیشخدمتش آنسلمو با پولهای فراوانش روزگار میگذراند. بارون 24 بیماری دارد که آنسلمو هر روز آنها را چک میکند تا روال بیماری دستش باشد. دفتری دارد که در آن جلوی هر بیماری پیشرفت یا توقفش را تیک میزند و داروهای بارون لامبرتوی پیر را با دقت و وسواس خاصی به او میدهد. بارون واقعاً پیر است و در جزیرهی سانجولیو زندگی میکند.
بارون لامبرتو همراه آنسلمو سفری به مصر میرود و رازی را در این سفر از فالگیری میشنود که زندگیاش را به کل زیر و رو میکند: مردی که نامش گفته میشود زنده میماند. بعد از آن بارون لامبرتو پنج نفر را استخدام میکند که اسمش را با آهنگ خاصی تکرار کنند، جوریکه ل لامبرتو محکم و واضح بیان شود. این پنج نفر در اتاق زیر شیروانی به آرامی نام لامبرتو را تکرار میکنند تا اینکه بعد از چند روز آنسلمو متوجه میشود وضعیت بارون پیر تغییر کرده است.
تکرار نام جواب داده است. بارون حال بهتری دارد، موهایش دوباره دارد رشد میکند، احساس سلامتی میکند و وقتی آنسلمو بیماریهای 24 گانهاش را چک میکند میبیند بیماریها یکی یکی رو به بهبودند! حالا لامبرتو دیگر پیر نیست.
او روزبهروز جوان و جوانتر میشود، تا جایی که شنا و بوکس و ورزشهای مختلف را از سر میگیرد. او دیگر، حداقل از لحاظ جسمانی، یک پیرمرد 93 ساله نیست! لامبرتو که درگیر جوان شدنش است، خبر ندارد که اتاویو خواهرزادهاش باز پولهایش را در قمار باخته است و به دنبال نقشه کشیدن برای سر به نیست کردن دایی پیرش است.
اتاویو که به سمت جزیره سنجولیو روانه میشود، اتفاقات عجیب و غریبی در خانهی لامبرتو در جریان است. اتفاقی که کل دنیا را بهم میریزد، چرا که بارون لامبرتو در 24 کشور دنیا 24 بانک دارد و بسیاری از ثروت جهان در اختیار اوست.
خبر به این شرح است: 24 دزد بارون لامبرتو را گروگان گرفتهاند. همهی مردم کنار اسکله جمع شدهاند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است. مردم در تکاپواند و بعد از پخش شدن اخبار و تقاضای 24 میلیون دلاری گروگانگیرها 24 بانکدار همراه با 24 منشی دورهم جمع میشوند، تا تقاضای گروگانگیرها را بررسی کنند.
ماجرای گروگانگیری لامبرتو همراه با ماجرای جوان شدن او و نقشههای شوم اتاویو بهطور موازی در جریان است. اتاویو چندین تلاش میکند، اما انگار لامبرتو نامیرا شده است. گروگانگیرها با روسای بانکها درگیرند و لامبرتو هم دست از جوان شدن برنمیدارد و آنقدر این جوان شدن ادامه دارد که … .

داستان لامبرتو با یک راز و در پی آن افسانه شروع میشود که همراه با زبان طنز مخاطب را به دنبال خود میکشاند. فضایش فضای بدیعی است و با جهان خیالیای که میسازد مخاطب را وادار میکند با جزییات داستان همراه شود.
مانند فضاهای دیگر داستانهای جانی روداری داستان صلحطلبانه است، حتی گروگانگیرهای لامبرتو هم با اینکه شریر هستند ولی دلرحمند. اتاویو با اینکه دوبار به صورت مستقیم به لامبرتو حمله میکند تا او را بکشد؛ اما بدن لامبرتو خش هم برنمیدارد. مردم با اینکه نگران لامبرتوی پیر هستند ولی شادمانه به دنبال کردن اخبار مشغولند.
بارون با یک نام جوان شده است و کلمات نقش فعال و حتی جادویی در داستان دارند. اسامی، اعداد، فهرستها و کلیشهها فراوانند، که گاهی به نظر میرسد به افرادی که آنها را بیان میکنند جان میبخشند و تعیین میکنند که چه نقشی را در داستان و با چه باری ایفا میکنند.
علاوه بر کلمات تصویرسازیهای خاویر سابالا به عجیب بودن و بدیع شدن فضای داستان «یکی بود که خودش نبود» افزوده است. تصاویر ساده و در عین حال عجیب هستند و رازآلود بودن داستان را شدت بخشیده است.
کتاب «یکی بود که خودش نبود» سویهی تاریخی هم دارد. گروگانگیری در داستان گوشه چشمی هم به محاصرهی واقعی قرن دهم سنجولیو هم شاید اشاره دارد که امپراتوری را مقابل شاه برنگاریوس و همسرش ویلا قرار داد. این یکی از ویژگیهای داستانهای روداری است که سنت اجدادش را با داستان مدرن مخلوط کرده است و یک داستان عجیب افسانهای خلق کرده است.
جانی روداری تنها نویسندهی ایتالیایی است که جایزه معتبر هانس کریستین اندرسن را برای ادبیات کودک دریافت کرده است. او در طول زندگی خود در داخل و خارج از کشور به ویژه در روسیه و اروپای شرقی محبوبیت داشت. کتابهای او در مدارس ایتالیا خوانده میشود و بیشتر مردم ایتالیا سطری از شعرها و نوشتههای او را از برند. روداری تخیل و پرورش آن را در کنار اشاعهی صلح را به جز اصلی داستانهایش تبدیل کرده است. همانطور که در کتاب یکی بود که خودش نبود هم این سه عنصر به چشم میخورند.
رقی، زندگینامهنویس او میگوید: «او میخواست بچهها احساس ترس نکنند، اشتباهات را ابزاری برای رشد و خلاقیت بدانند. روداری همچنین به توسعهی رویکرد رجیو کمک کرد، فلسفهی آموزشی که پس از جنگ جهانی دوم در رجیو امیلیا متولد شد، که کلاس را به عنوان یک جامعهی خودآموز میدید.»
نشر هوپا به خاطر صدسالگی جانی روداری از سال 1398 اقدام به ترجمه و چاپ کتابهای این نویسنده با رعایت قانون کپیرایت به سرپرستی غلامرضا امامی کرده است. کتاب یکی بود که خودش نبود را هم غلامرضا امامی ترجمه کرده است.