«جی کنراد لوینسون» در موضوع بازاریابی چریکی بیش از ۱۰ کتاب نوشته است که کتاب حاضر یکی از مهم‌ترین آثار او در این زمینه است. او مدیر سابق بخش خلاقیت شرکت تبلیغاتی جی والتر تامسون و شرکت لئو برنت بوده است و اکنون رئیس بازاریابی چریکی بین‌المللی است که شرکتی مشاوره‌ای برای ارائه خدمت به تجارت‌های کوچک و بزرگ در سراسر جهان است.

لوینسون این کتاب را برای شاگردانش در بخش توسعه برکلی دانشگاه کالیفرنیا نوشته و شامل همه مطالب جدید بازاریابی است. خود او مدعی است که کتابش دارای تمام بینش‌های لازم برای نبرد در عرصه بازاریابی است و می‌تواند برای کسانی که آموزه‌ها و راهکارهای آن را فهم کرده و به کار بگیرند، برتری در حوزه بازاریابی را تضمین کند.

لوینسون عرصه بازیابی را به‌عنوان یک صحنه جنگ و جدال مستمر تصویر می‌کند و معتقد است در دهه‌های اخیر بازاریاب‌ها در این جنگ باید #استراتژی‌های چریکی بازاریابی را بیاموزند و به کار ببندند تا موفقیتشان تضمین شود. طبق نظر نویسنده کتاب بازاریابی چریکی اگر بازاریاب‌ها در مورد هر تغییری چیزی بیاموزند و کاری برای آن تغییر انجام دهند، می‌توانند امیدوار باشند که راهی برای پول درآوردن در زندگی یافته‌اند.

او می‌نویسد: «اگر باهوش هستید، می‌توانید از سلاح‌های واقعی و آزمایش‌شده و چند روش جدید برای سرکوب کردن رقبای خود استفاده کنید. در اینجا لازم است اخطار بدهم که به‌روز نکردن کوشش‌های بازاریابی معادل مرگ شرکت خواهد بود. شرکت‌های موفق یا رشد می‌کنند و تغییر می‌یابند، یا می‌میرند و از بین می‌روند».

از نظر لوینسون کوتاهی در سازگار کردن خود با تغییرات جاری در عرصه بازاریابی دلیلی است برای شکست در این جنگ. بدین قرار کتاب این نویسنده در مورد تغییراتی است که می‌تواند به بازاریابی قدرت دهد و درعین‌حال خواص و طرز رفتار محیط تجاری فعلی و آینده را به بازاریاب‌ها معرفی کند.

بسیاری از متخصصان و کارشناسان اقتصادی معتقدند که لوینسون استراتژی‌های بازاریابی برای شرکت‌های کوچک را دگرگون کرده و به بازاریاب‌ها یاد داده که چطور با روشی غیرقابل مصالحه، مشتری به دست آورند. فلسفه لوینسون تلاش می‌کند بر اساس صدها ایده کاربردی راه جدیدی برای آموختن در مورد سهام بازار و این‌که چگونه آن را به دست آوریم به دیگران بیاموزد.

لوینسون در این کتاب، زرادخانه جدیدی از اسلحه برای موفقیت شرکت‌های کوچک ارائه می‌دهد که شامل این محورها و موضوعات است: استراتژی بازاریابی در اینترنت و شرح این‌که چه وقت و دقیقاً چطور از آن استفاده شود، راهنمایی برای استفاده از تکنولوژی جدید مانند پادکستینگ و بازاریابی ماشینی و کامپیوتری، برنامه‌هایی برای هدف قرار دادن موفقیت‌های آینده، درس‌های مدیریت در عصر ارتباطات و کارمند آزاد، اطلاعات بحرانی و مهم در به وجود آوردن خصوصیات و رفتار صحیح شرکت‌ها.

امروزه کتاب بازاریابی چریکی به عنوان «انجیل بازاریاب‌های تازه‌کار» محسوب می‌شود و کتابی است که هر تاجری باید در قفسه کتاب‌هایش داشته باشد. این کتاب به تمام کسانی که در آغاز راه ایجاد یک کسب‌وکار موفق هستند کمک می‌کند تا تجارت خود را توسعه دهند.

همچنین مطالعه این کتاب می‌تواند برای صاحبان شرکت‌های کوچک یا متوسط و یا هر مجموعه تولیدی تجاری و خدماتی در حال پیشرفت که به عملکردی دقیق برای رشد و توسعه نیاز دارند، مفید است. البته برای موفقیت در بازار باید به اندازه کافی شانس داشت تا لیدرهای بازار و شرکت‌هایی قوی‌تر چریکی عمل نکنند، چون هیچ شرکت قوی و موفقی هرگز مشتریان خود را از دست نمی‌دهد.

آن‌گونه که لوینسون شرح می‌دهد بازاریابی چریکی به بازاریاب‌ها می‌آموزاند که در چرخه فروش، این مشتریان هستند که اهمیت دارند، نه تعداد کالای فروخته شده؛ بازاریابی چریکی گوشزد می‌کند که سود بهتر از میزان فروش است، مشتری مهم‌ترین سرمایه هر فروشنده و بازاریابی واقعی بعد از فروش اتفاق می‌افتد؛ شرح و بسط این درس‌های مهم بخش قابل‌توجهی از کتاب بازاریابی چریکی را به خود اختصاص داده است.

نویسنده کتاب حاضر تلاش دارد مخاطبان کتابش را به سوی خودآگاهی در بازاریابی پیش ببرد؛ او درجایی از این کتاب نوشته است: «مقصود من بازاریابی به صورت کاملاً آگاهانه است و این چیزی است که شما لازم دارید: بازاریابی آگاهانه همراه با تغییرات آن».

از نظر لوینسون کلید موفقیت در بازاریابی چریکی، هنر توجه کردن است؛ یک بازاریاب چریکی باید به طور دائم در جریان روزنامه‌ها، مجلات، رادیو، تلویزیون، رقبا، مشتریان، حوادث کنونی و وقایع جاری و خلاصه همه نوع اطلاعات لازم باشد. چنین بازاریابی اگر کاملاً آگاه و دقیق نباشد مشتریان خود را به سرعت از دست می‌دهد، زیرا امروزه مشتریان، به‌راحتی و به‌سادگی به رقبای یک شرکت تولیدی یا خدماتی رو می‌آورند.

چنین بازاریاب‌هایی از اینکه بازاریابی دچار تغییرات زیادی شده و می‌شود، خوشحال هستند؛ این بازاریاب‌ها آگاه هستند که وقتی مسئله مدرنیزه کردن بازار پیش می‌آید، بیشتر رقبا می‌کوشند در جهت مخالف حرکت کنند و اجازه شکوفایی به بازار خود نمی‌دهند. لوینسون در کتابش دو نکته محوی و توصیه مهم برای علاقه‌مندان این نوع بازاریابی دارد؛ نخست درک این نکته که بازاریابی چریکی توأمان هم در مورد تئوری است، هم یک کنش و عمل است.

او تلاش کرده در این کتاب تئوری بازاریابی چریکی را فراهم کند و از بازاریاب‌هایی که سودای موفقیت دارند، می‌خواهد در زمینه عمل و اجرای این تئوری دقیق و پرقدرت پیش بروند. او از این بازاریاب‌های تازه‌کار می‌خواهد اول کاملاً درک کنند که بازاریابی واقعی چیست و سپس دریابند که چرا بازاریابی چریکی پول‌های زیادی را در بانک‌های سراسر جهان پس‌انداز می‌کند!

اما دومین محور مهم این کتاب آن است که مخاطبان بکوشند از حق انتخاب و اختیارات خود به عنوان بازاریاب چریکی آگاه باشند و با این آگاهی و حق انتخاب پیش بروند. از نظر لوینسون با اختیارات جدیدی که در دسترس بهارخواب‌ها قرار داده شده، دستیابی به موفقیت خیلی ساده است، به شرط آن که این‌ها واقعاً چریک باشند.

چرا باید در بازاریابی به یک چریک بدل شد؟