هیچ هنری چون شعر الهامبخش تغییر نیست
شعر، چه برای نویسنده و چه برای خواننده در ارتباط با زندگی معنا پیدا میکند. بهترین شعرها، آنهایی هستند که با صدای خاص و شخصی نویسندگان نوشته میشوند، نه آنهایی که فقط بهعنوان شعر نوشته و ثبت شدهاند. امروزه نیز شعر در ارتباط با زندگی است، همانطور که همواره بوده است، خواه شما خوانندهی ثابت آن باشید یا نباشید. مردم اغلب در مواقع تغییرات، بیشتر به شعر رجوع میکنند. این روزها میتوانند لحظات شاد یا غمانگیزی باشند، مانند تولد؛ مراسم خاکسپاری یا عروسی. شعر میتواند در لحظات سخت و طاقتفرسا، بیان سلیس و صریحی از احساسات را ارائه دهد.
(مترجم)
(مترجم)
شعر، چه برای نویسنده و چه برای خواننده در ارتباط با زندگی معنا پیدا میکند. بهترین شعرها، آنهایی هستند که با صدای خاص و شخصی نویسندگان نوشته میشوند، نه آنهایی که فقط بهعنوان شعر نوشته و ثبت شدهاند. امروزه نیز شعر در ارتباط با زندگی است، همانطور که همواره بوده است، خواه شما خوانندهی ثابت آن باشید یا نباشید. مردم اغلب در مواقع تغییرات، بیشتر به شعر رجوع میکنند. این روزها میتوانند لحظات شاد یا غمانگیزی باشند، مانند تولد؛ مراسم خاکسپاری یا عروسی. شعر میتواند در لحظات سخت و طاقتفرسا، بیان سلیس و صریحی از احساسات را ارائه دهد.
زمین بیحرکت
و با هیبت
در فضا نشسته
در کوچههای تاریک
میان ستارگان
همچون پرندهای بزرگ
در پروازش آرمیده
ساعت خاموشی است و
باد در میان ذرت آشیانه کرده
گفتگو میکنند نهانی باهم
به انتظار زمزمهی بالها
《سپنج سروده لولا ریج》
بهلحاظ فرهنگی، شعر از روشهای گوناگونی استفاده میکند. برای مثال هایکو تصاویر روزمره را کنار هم قرار میدهد. درحالیکه شعر غنایی احساسات شخصی را بیان میکند. همچنین شاعران در سیماهای متفاوتی ظاهر میشوند: مانند شاعران رومانتیک که متعهد به شکوه و والایی شعر هستند، هنرمند فقیری که در اتاق زیر شیروانی زندگی میکند، دانشگاهی روشنفکر، خنیاگر، سرباز خط مقدم، سخنور، شاعر ملی، ملک الشعرا و یا شاعر سلطنتی.
بهعنوان یک مربی، گاهی با ترس دانشآموزان از شعر مواجه میشوم. این دانشآموزان توسط آموزگاران قبلی از سر باز شدهاند. احتمالاً این آموزگاران که خود مرعوب شعر بودهاند، آن را مانند جبر و ریاضی ارائه میدادند، با معیارهای اندازهگیری انتزاعی مثل: «بحر و عروض و وزن». با این حال وقتی به دانشآموزان اعتماد بهنفس داده میشود که بتوانند شعر را با کلمات خودشان تفسیر کنند، این ترس از بین میرود.
در کلاسهای نویسندگی خلاق، ما اغلب در مورد نیاز دانش آموزان به پیدا کردن صدای شخصی خود صحبت میکنیم و بهترین شعرهایی که من میخوانم، آنهایی هستند که با صدای خاص و شخصی نویسندگان نوشته میشوند، نه آنهایی که فقط بهعنوان شعر نوشته و ثبت شدهاند. زیرا شعر، چه برای نویسنده و چه برای خواننده در ارتباط با زندگی معنا پیدا میکند.
امروزه نیز شعر در ارتباط با زندگی است، همانطور که همواره بوده است، خواه شما خوانندهی ثابت آن باشید یا نباشید. اگرچه شما در برههای از زندگی، بیشتر به شعر توجه پیدا میکنید. مردم اغلب در مواقع تغییرات، بیشتر به شعر رجوع میکنند. این روزها میتوانند لحظات شاد یا غمانگیزی باشند، مانند تولد؛ مراسم خاکسپاری یا عروسی. شعر میتواند در لحظات سخت و طاقتفرسا، بیان سلیس و صریحی از احساسات را ارائه دهد.
اشارت به تغییر
شعر همچنین برای اشاره به دورههایی از دگرگونی استفاده میشود که اغلب بهعنوان رویدادهای عمومی برگزار میشوند. در چنین مواردی نوشتن و خواندن شعر قابل تغییر است. برای مثال در یکشنبه یادبود (نزدیکترین یکشنبه به یازده نوامبر که در بریتانیا از نظامیان و غیر نظامیان دو جنگ جهانی و مناقشات پس از آن تجلیل میشود) شعر میتواند هم بازتاب حقایق ناگوار فقدان باشد و هم تجلیل از خدمات سربازانی که جان باختهاند.
در بمبگذاری تکاندهندهی آرنای منچستر (۲۰۱۷)، تونی والش (شاعر و نویسنده انگلیسی متولد ۱۹۶۵) در شعر «همین جاست» به شهر صدایی متحدکننده، مبارز و الهامبخش داد. این مهم بود که والش خود، منچستری است. درست مانند دیوید جونز (نقاش و شاعر نوگرای انگلیسی ۱۹۷۴-۱۸۹۵) که سنگینی تجربهی نبرد او در سنگرهای مامتزوود، در شعر حماسی «در پرانتزها» احساس میشود. در حالیکه در مورد هالی مکنیش (نویسنده و شاعر انگلیسی متولد ۱۹۸۳) تجربهی او در کتاب معروفش «هیچکس به من نگفت» طنین مادرانهای دارد.
ارتباط میان تجربیات شخصی و شعر و استفاده از اصطلاحات سرراست و بیواسطه، در اوایل جنبش اعترافی شعر با شاعرانی همچون سیلویا پلات، رابرت لاول و آن ساکستن مطرح شد. استفاده از تجربیات شخصی و خصوصی بهعنوان پایهای برای شعر، زمانی تکاندهنده به نظر میرسید، اما حالا بخشی از دنیای شعر معاصر است.
این بدان معنا نیست که شعر فقط ارتباط مستقیمی با تجربه دارد، بعضی از اشعار فضاهایی هستند که با پرسشهای زیادی دست بهگریباناند و درپی پاسخ میگردند. برای مثال در طوفان شکسپیر به ما گفته میشود که مرگ یک تغییر است نه پایان:
هیچ چیز او محو نمیشود
اما دریا رنج نمیبرد
وقتی تغییر میکند
به چیزی غنیتر و شگفتانگیزتر
این کلمات آرامشبخش را همچنین میتوان بر مقبرهی پرسی شلی (شاعر رمانتیک انگلیسی ۱۸۲۲-۱۷۹۲) در رم یافت.
انتظار تغییر
شعر همچنین برای کشف ظرفیت تغییر در آینده استفاده میشود، در حالیکه متحمل بیم و امید شاعر است. برای مثال شعر سپنج (موقتی) از لولا ریج را در نظر بگیرید، شعری که ارتباط خاصی با زمانهی ما دارد. در سپنج تغییر هنوز اتفاق نیفتاده است. ما با لحظهای پیش از تغییر روبرو هستیم. در این زمانهی عدم قطعیتها و پراکندگی عقاید بجای یگانهگی، من یک نوع آرامش خاصی در کلمات ریج مییابم، وقتی جهان را اینگونه توصیف میکند:
همچون پرندهای بزرگ
آرمیده در پروازش
در کوچههای تاریک
میان ستارگان
جهانی که استراحت میکند، ایدهی قدرتمندی است. انگار جهان منتظر است تا ساکنانش بیایند و نظم را برقرار کنند یا حتی تکامل پیدا کنند، قبل از اینکه حرکت کند و چه کسی میداند به کجا. اما این فقط تفسیر و برداشت من است. احتمالاً خوانندهای دیگر موافق من نخواهد بود و این رضایتبخشترین چیز دربارهی خواندن شعر است. تفسیر شما متعلق به شماست و این میتواند طرز فکر شما و احساستان را نسبت به چیزها تغییر دهد و میتواند در مواقع پرچالش کمک کند و در زمان ناراحتی تکیهگاهی باشد.
هیچگاه مانند امروز، شعر اینقدر سریع در دسترس نبوده است. با وبسایتهایی مانند آرشیو شعر و بنیاد شعر، آدمی میتواند یک شعر را کف دستش احضار کند. چه شما خوانندهی ثابت شعر باشید و چه فردی که فقط در مواقع تغییر با آن روبرو میشوید، نمیتوان ارتباط مداوم آن با زندگی و نیز قدرتش را انکار کند.
نویسنده: Kate North
مترجم: عفت زهرهوندی
منبع:
https://theconversation.com/poetry-has-a-power-to-inspire-change-like-no-other-art-form-99722