هر چیزی میتواند هم بزرگ باشد هم کوچک
هر چیزی میتواند هم بزرگ باشد هم کوچک
در یکی دو دههی اخیر، «فلسفه برای کودکان» از عناوین جذاب برای اولیا و معلمان چه در آموزش، چه در بخش کتاب بوده است. جذاب بودن این عنوان معلول چند عامل مهم است که میتوان روی سه عامل زیر تاکید کرد:
ــ تقویت روحیهی پرسشگری در کودکان و رشد توانایی آنان در به چالش کشیدن همهی آنچه در دوروبر خود مشاهده میکنند.
ــ تلاش برای ایجاد فضای گفتوگوی واقعی با کودکان و از آن مهمتر، گفتوگوی کودکان با خودشان.
ــ تلاش برای عادی کردن تفکر در کودکان و ایجاد قابلیت تبدیل فکر به واژهها و جملات هدفمند.
اینها اصلیترین عوامل مثبتی است که عبارت «فلسفه برای کودکان» را جذاب میکنند.
متاسفانه تاثیر عاملهای دیگر که مثبت هم نیستند، باعث رونق نسبی کتابها و کلاسهایی شده است که تحت عنوان «فلسفه برای کودکان» به جامعهی متقاضی این محصولات ارائه شده است.
بهطور مثال، آنچه تحت عنوان تعالیم متیو لیپمن نظریهپرداز متوسط آمریکایی (که برخی نظراتش هم درست و همسو با سه عامل فوق است) در این سالها ارائه شده، از آنجمله است.
آموزههای منفی این جریان از قبیل جاانداختن مفاهیمی غیرعلمی چون «تفکر انتقادی»، «تفکر مراقبتی»، «تفکر سنجشی» و امثالهم، با نامهای ظاهرالصلاح خود، بازاری محدود اما نسبتا قابل توجهی یافته است و حتی چند مرکز آموزشی و فرهنگی از قبیل «پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی»، «دانشگاه خوارزمی» و اخیرا بخشهایی از آموزش و پرورش را تحت تاثیر گرفتهاند.
غافل از اینکه همهی این تعالیم و آموزهها بخشی از بستهی فرهنگی سیاستگذاران آمریکایی در نیمهی دوم قرن گذشته و در طی جنگ سرد است و برای مقابله با محصولات اردوگاه رقیب ترتیب داده شد. پس از تحولات سیاسی ناشی از فروپاشی شوروی سابق به ابزارهایی برای اعمال نفوذ فرهنگی آمریکا و ایجاد جامعهی جهانی تکقطبی به رهبری آمریکا تبدیل شده است. البته در سالهای اخیر برخی از کشورهای اروپایی و آسیایی و نیز حتی در خود آمریکا به مقابلهی جدی با این پدیده پرداختهاند که در فرصتهای مناسب به آن میپردازیم.
آنچه مقدمهی فوق را ناگزیر ساخت، حضور کتابهایی گرانبها در این آشفتهبازار است که به رغم محتوای ارزشمندشان آنچنان که باید به همان دلیلی که در مقدمه ذکر شد مورد توجه قرار نگرفتهاند.
کتاب ساده ولی عمیق تو کوچولو (نیستی/ هستی) یکی از این کتابهاست. متن کتاب بسیار ساده است. اما آنچنان سادگی که از معبر پیچیدگی بسیار ظریفی میگذرد و کودک را درگیر سوالی بسیار ساده اما بسیار مهم میکند.
دو موجود، در اطلاق صفت بزرگی و کوچکی به یکدیگر با هم اختلافی شدید پیدا میکنند و بعد خیلی ساده متوجه میشود که دو مفهوم بزرگی و کوچکی را، علیرغم آنکه ظاهرا دو مفهوم مخالفند، میتوان بر هم منطبق کرد. زیرا هر چیز میتواند هم بزرگ باشد و هم کوچک. کودک، خیلی ساده درمییابد که وقتی یک چیز کوچک یا بزرگ است، نسبت به چیزی دیگر کوچک یا بزرگ است. نه اینکه کوچکی و بزرگی صفت همیشگی آن چیز باشد.
همانطور که نوشتیم، متن کتاب بسیار ساده است و کودکان بالاتر از پنج سال (یا حتی قدری کمتر) به خوبی میتوانند آن را درک کنند. آنچه به این متن ساده، اهمیت بیشتری میبخشد، تصویرهای بسیار خلاقانه و سادهای است که نمونهی بارز تصویرگری خلاقی بهشمار میرود که تنها وظیفهی مصور کردن متن را ندارد و علاوه بر آن میتواند خود به القا و تشریح بهتر مفاهیم بپردازد.
این کتاب به خوبی نشان میدهد که چگونه میتوان بینش و تفکر دیالکتیکی داشت و به سادگی قلابیبودن یا اصلبودن هر نظریه یا تئوری را در همهی پدیدهها بررسی کرد. بدون آنکه ناگزیر باشیم از مفاهیم جعلی همچون تفکر انتقادی و امثالهم بهره ببریم.
البته این نوع نگاه بسیار عمیقتر از برداشتهای سطحی نسبت به مقولهی دیالکتیک است که برخی آن را در فرمول مشهورش (تز و آنتیتز و سنتز) خلاصه میکنند.
ماجرای کتاب تو کوچولو … با طرح یک جملهی ساده در آخرین صفحه از حالت یک رویداد منفرد بیرون میآید و از طریق نمونهای دیگر قابلیت تعمیم به سایر امور را مییابد.
4 دیدگاه در “هر چیزی میتواند هم بزرگ باشد هم کوچک”
خوشحالم که این کتاب در ایران چاپ شده.چند سال پیش،دختر شش ساله ام در کتابفروشی در کوالالامپور آنقدر جذب این کتاب ساده و جذاب شد که همانجا توی کتابفروشی روی زمین نشست و همه اش را خواند وچقدر خوب که حالا بچه های داخل ایران هم این امکان را دارند.
در حدی که ظرفیت مطلبی برای معرفی یک کتاب کودک دارد، توضیحات کافی داده شده است. این توضیحات براین مبناست که جایگاه نویسنده و زاویهی دید او مشخص و شفاف باشد.
البته شما حق دارید که توضیحات بیشتری در هر مورد بخواهید.
اما اگر انگ زدن و ایجاد رعب در معرفی یک کتاب کودک را بد می دانید که بد هم هست، این را هم در نظر بگیرید که در همین دو خط شما چنین انگزدن و ایجاد رعبی بسیار سنگین وجود دارد. اصلا غیر از این چیزی در نظر شما نیست و اتفاقا این روش هم بسیار آشناست که معتقدان جریانهای شبه علمی و شبه فلسفی و شبه … منتقدانشان را به «جزمگرایی» متهم کنند.
بهرحال در هر موردی که توضیح لازم باشد ارائه میشود. شش سال هم هست که این کار انجام میشود.
این نوشته خودش بسیار روش جزم گرایانه ای دارد و بدون توضیح به جنگ بعضی نظریه ها مثل بقول نویسنده ” مفاهیم جعلی ! تفکر انتقادی” که به قول نویسنده بسته فرهنگی سیاست گذاران آمریکایی است و “برداشتهای سطحی مثل تز و آنتی تز “می رود. چقدر این روش برخورد آشناست. انگ زدن و ایجاد رعب در معرفی یک کتاب کودک!
خیلی ساده تر می شود گفت: القای نسبی گرایی به کودک. یکی از اصول چپ نو و اگر نقد کتاب به بسته فرهنگی سیاستگذاران آمریکایی اشاره می شود، دقیقاً به همین دلیل است. به قول معروف “چپ هرگز نفهمید”