نگاهی به «کتابهای جیکوب» نوشته اولگا توکارچوک
«کتابهای جیکوب» را اولگا توکارچوک در سال 2014 در لهستان منتشر کرد اما شش هفت سال بعد بود که جنیفر کرافت آن را به انگلیسی (زبانی که خیلیها در دنیا بلدند، مسلماً بیشتر از لهستانی) برگرداند و کتاب معروفیتی بینالمللی پیدا کرد. کتابی که بسیار هم پرورق است و امسال یکی از کاندیداهای فهرست اولیهی بوکر بینالمللی است. آنتونی کامینز در نوامبر 2021 در نشریه گاردین درباره این کتاب و ویژگیهایش و نویسندهی آن یعنی اولگا توکارچوک (برنده نوبل ادبی سال 2018) ریویویی کوتاه نوشته است.
(مترجم)
(مترجم)
«کتابهای جیکوب» را اولگا توکارچوک در سال 2014 در لهستان منتشر کرد اما شش هفت سال بعد بود که جنیفر کرافت آن را به انگلیسی (زبانی که خیلیها در دنیا بلدند، مسلماً بیشتر از لهستانی) برگرداند و کتاب معروفیتی بینالمللی پیدا کرد. کتابی که بسیار هم پرورق است و امسال یکی از کاندیداهای فهرست اولیهی بوکر بینالمللی است. آنتونی کامینز در نوامبر 2021 در نشریه گاردین درباره این کتاب و ویژگیهایش و نویسندهی آن یعنی اولگا توکارچوک (برنده نوبل ادبی سال 2018) ریویویی کوتاه نوشته است.
نگاهی به «کتابهای جیکوب» نوشته اولگا توکارچوک
اولگا توکارچوک با ترجمه «کهن و دیگر زمانها» [1]، به شکل گستردهای به خوانندگان انگلیسی زبان معرفی شد که افسانهای میاننسلی است درمورد زندگی در قرن بیستم در دهکدهای لهستانی که توسط چهار فرشته نگهبانی میشود.
اما کتاب «پروازها»ی او، ترکیبی بود از زندگینگاره و خیالپردازی با محوریت سفر و بدن که در سال 2007 در زادگاهش لهستان منتشر شد اما تازه 10 سال بعد به انگلیسی ترجمه شد. ترجمه این کتاب نام توکارچوک را در هر دو سوی اقیانوس اطلس سر زبانها انداخت و درست برخلاف سوال همیشگی پس از اعلام برندهی نوبل که «این دیگر چه کسی است؟»، وقتی او برنده جایزه نوبل سال 2018 شد، با اشتیاق مورد استقبال قرار گرفت.
خوانندگان «پروازها» ممکن است تعجب کرده باشند که سخنرانی توکارچوک در مراسم نوبل او را از منش خودزندگینگارانه رایج دور کرده و به سمت فضیلتهای همدلانه راوی دانای کل برده است. اما او به وضوح نویسندهای نیست که بتوان چیزی را به او تحمیل کرد.
کتاب بعدی توکارچوک که ترجمه شد (او 18 کتاب نوشته است)، «گاوآهنهای خود را روی استخوان مرده بکش» یک نوآر اگزیستانسیالیستی است که توکارچوک آن را سریع نوشت تا بورسیهاش را حفظ کند؛ در حالی که او در آن زمان مشغول تحقیق برای جدیدترین کتابش، «کتابهای جیکوب» یک پیکارسک [2] تاریخی-الهیاتی پرحجم بود که سال 2014 در لهستان منتشر شد و حالا توسط جنیفر کرافت به انگلیسی ترجمه شده است.
وقایع این کتاب در نیمه دوم قرن هجدهم اتفاق میافتد، شامل حدوداً 300 میاننویس میشود و بین دهها شخصیت در اروپای شرقی و مرکزی میچرخد تا داستان جیکوب فرانک، یک راهب یهودی گریزان را روایت کند که فرقهای در اوکراین امروزی به عنوان مسیح از او استقبال میکند.
در کتاب جمعیت رو بهرشدی از پیروان دین جدید او را دنبال میکنیم که ترکیبی از یهودیت، مسیحیت و اسلام است. آنها در جستجوی قلمرویی بیرون از مرزها هستند که بتوانند در آن بدون آزار و اذیت یهودیهایی (و همچنین کاتولیکهایی) زندگی کنند که روحانیونشان با کمال میل هر آنچه را در تلمود گفته شده میپذیرند.
بخشی از رمان در خلال شهادت دادنِ ناهمان، خاخامی که تاجر تنباکو و همدرس جیکوب است مثل دلالی نه چندان مورد اعتماد به او خدمت میکند، روایت میشود. مادربزرگ مرده جیکوب، ینته نیز هرازگاهی پدیدار میشود تا همانطور که جسدش در غاری که در آینده گروهی از یهودیان از دست نازیها به آن فرار خواهند کرد متبلور میشود، بر وقایع نظارت کند.
همانطور که قدرت جیکوب افزایش پیدا میکند، حس غیرمعقول او نسبت به مزایای اربابمنشانهای که او در مقابل پیروانش دارد هم بیشتر میشود و این بدین معناست که او تمام مدت در شک و شبهه است.
جایی که دو سوم کتاب گذشته است، جیکوب مثل یک مرتد زندانی شده است و پیچ و تابهای داستانی فراوانی هم در ادامه وجود دارد.
«کتابهای جیکوب» مثل یک خیالپردازی دیوانهوار به نظر میرسد. با این حال، اینطور نیست. در حالی که غیاب راهنماییهای نویسنده میتواند خواندن را مشکل کند، بیشترین چالش به خاطر گستردگی کتاب ایجاد میشود، زیرا شخصیتها در طول 50 سال کنش، در معرض توجه کتاب قرار میگیرند و از آن خارج میشوند. مهمترین عامل بیثباتکننده این داستان، انفعال و به نوعی بیتفاوتی صدای روایت است که اساساً دست خواننده را برای قضاوت و تفسیر کردن باز میگذارد.
توکارچوک داستان را به قدری غیرجدی بازگو میکند که خواننده مطمئن نیست آیا فرانک متفکری رادیکال بوده که تعلیمات تحریکآمیزش اهمیتی تاریخی داشته یا صرفاً شیادی بود که حقههایش از کنترل خارج میشود. و این گونه است که بلاتکلیفی شروع میشود: شایعه شده که جیکوب یک تزار روس است، دو آلت تناسلی دارد، و یا حتی مرده است.
خواننده شک میکند که بلاتکلیفی اثر توکارچوک و همچنین انتقاد آشکار او نسبت به قومگرایی پوپولیستی دولتش است که به حاشیههای پیرامون او در لهستان میافزاید. این رمان به خصوص ماندگاری مرزها و همچنین طبقهبندی فرهنگها و کیشها را زیر سئوال میبرد. تصویر روشنگری اولیه در اروپا در «کتاب جیکوب» مثل پژوهشی آزاداندیشانه در خصوص راز و رمزهای یک شخصیت کاریزماتیک عمل میکند.
[1] Primeval and Other Times
[2] Picaresque یا رندنامه، داستانی است که قهرمان آن یک ولگرد است