نجات شهر لاغر
کتاب دختر مو درختی رمانی فانتزی برای گروه سنی کودک است که ماجرای ورود یک کوهنورد به شهری عجیب و غریب را روایت میکند. مردم این شهر فکر میکنند یک لنگه کفش قرار است شهرشان را از نابودی نجات دهد و این کفش همان لنگه کفش کوهنورد است. آیا واقعا کوهنورد میتواند این شهر عجیب و مردمان عجیبترش را نجات دهد؟
کتاب دختر مو درختی رمانی فانتزی برای گروه سنی کودک است که ماجرای ورود یک کوهنورد به شهری عجیب و غریب را روایت میکند. مردم این شهر فکر میکنند یک لنگه کفش قرار است شهرشان را از نابودی نجات دهد و این کفش همان لنگه کفش کوهنورد است. آیا واقعا کوهنورد میتواند این شهر عجیب و مردمان عجیبترش را نجات دهد؟
اگرچه آمار دقیقی در دستمان نیست، تجربهی فروش کتابفروشها و ناشران نشان داده که تمایل کودکان و نوجوانان و حتی خانوادهها بیشتر به سمت کتابهای ترجمه است؛ مخصوصاً در ژانر فانتزی اکثر مخاطبان در این گروه سنی کتابهای ترجمهای را ترجیح میدهند. اما در میان آثار تألیفی هم کتابهای فانتزی مناسب و خواندنی کم نیست. مثل رمان دختر مو درختی که در مدت زمان کم انتشار خود (چاپ اول ۱۳۹۷) تا کنون به چاپ پنجم رسیده و نظر مخاطبان را به خود جلب کرده است.
این کتاب ماجرای کوهنوردی را روایت میکند که به صورت اتفاقی و در اثر درآمدن لنگه کفش از پایش، مسیرش به شهری عجیب و غریب کشیده میشود. شهر لاغری که در انتهای یک قیف قرار دارد، مردمش روی سرشان گلدانهای سبزی دارند، اسمهای عجیب و غریب روی بچههایشان میگذارند، غذاهای خاصی میخورند و همهی هدفشان این است که شهرشان از انتهای قیف پایین نیفتد و نابود نشود.
کوهنورد با دختری به اسم مو درختی آشنا میشود و همراه او به خانهی شهردار میرود. شهردار و مردم شهر معتقدند یک لنگه کفش قرار است شهر آنها را از نابودی نجات دهد. کوهنورد مدتی در شهر لاغر میماند و خواسته یا ناخواسته به آنها برای رسیدن به هدفشان کمک میکند.
این کتاب داستان ساده و دلنشینی دارد که کودکان را جذب میکند اما این همهی دلیل موفقیتش نیست. همانطور که پیشتر گفته شد یکی از دلایل محبوبیت این کار فضای فانتزی مدرن و جالبی است که نویسنده خلق کرده. چنین فضایی در آثار تألیفی کمتر دیده شده و تازگی دارد. البته تصویرگریهای رودابه خائف هم به جذابیت این اثر کمک کرده و به علت شباهتهای بصری که به آثار کوئنتین بلیک (تصویرگر آثار رولد دال) و برخی از تصویرگران غیر ایرانی دیگر دارد، این تصور را در ذهن مخاطب تقویت میکند که با یک اثر ترجمه طرف است.
از دیگر ویژگیهای جالب نوشتاری در دختر مو درختی شگردی به نام ردپای نویسنده است. راوی داستان گاهی خوانندههای کتاب را مخاطب قرار میدهد و با آنان حرف میزند. مثلاً آنجا که میگوید: «شما که جای من نیستید. هیچکس جای هیچکس نیست. پس سرتان به کار خودتان باشد. اگر دوست ندارید میتوانید کتاب را ببندید و پی کار دیگری بروید.»
البته نویسنده فقط به مخاطب قرار دادن خوانندگان بسنده نمیکند و حتی در پاورقیها هم از خودش رد پا میگذارد. رد پاهایی که بامزگی کتاب را هم بیشتر میکنند. برخلاف کتابهایی که تا امروز دیدهاید و در پاورقیشان اصطلاحات علمی یا تلفظ صحیح واژگان را توضیح دادهاند، نویسنده در این کتاب اصطلاحات یا حالتهایی را که از نظر خودش نیاز به توضیح داشته باشند، در پاورقی مینویسد و برای این کار از بیان احساساتش هم خودداری نمیکند.
مثلاً آنجا که میخواهد موشمردگی را توضیح دهد، اولش مینویسد: «آخ! موشمردگی» یا مثلاً وقتی میگوید: «کاش آنقدر آدم بدجنسی بودم که این قسمت ماجرا را فقط برای خودم نگه دارم.»
از ظاهر دلنشین و داستان بامزهی کار که بگذریم میرسیم به جنبههای عمیق و مفهومی اثر. دختر مو درختی نه تنها کودکان را سرگرم میکند که با ارائهی یک اثر چند لایه و پر مفهوم آنها را به فکر فرو میبرد. آیا باید هر حرفی را که میشنویم باور کنیم؟ برای تغییر شرایط باید خودمان دست به کار شویم؟ دنیا محدود به جایی است که در آن زندگی میکنیم یا دنیاهای بهتری هم وجود دارد؟ تجربه کردن چه ارزشی دارد؟
همکاری و همفکری چطور؟ اینها فقط بخش کوچکی از سؤالاتی است که ممکن است به ذهن مخاطب برسد و او را به چالش بکشد.
به طور کلی میتوان گفت دختر مو درختی یک تیر و چند نشان است. کتابی تألیفی با فانتزی قوی و جذاب که در کنار سرگرم کردن کودکان، میتواند برای بزرگسالان هم خواندنی باشد. همچنین خواننده را (چه خوانندهی کودک و چه بزرگسال) به فکر برده و با سؤالات عمیقتری روبهرو کند.