سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

مگر تو ممکلت شما خر نیست؟

مگر تو ممکلت شما خر نیست؟


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

کتاب‌های عزیز نسین پیش از این در قطع جیبی و با سروشکلی ویژه کتاب‌های عامه‌پسند به چاپ می‌رسیدند. در چند سال اخیر موج تازه‌ای از انتشار کتاب‌های او با همان ترجمه‌ها اما با سر و شکل مرتب و امروزی از راه رسیده است. این یادداشت به کتاب «پخمه» می‌پردازد و به این‌که عزیز نسین به واقع چطور نویسنده‌ای بود و رابطه امروز ما با او چگونه است.

پخمه

نویسنده: عزیز نسین

مترجم: رضا همراه

ناشر: نگاه

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۷

تعداد صفحات: ۲۸۸

کتاب‌های عزیز نسین پیش از این در قطع جیبی و با سروشکلی ویژه کتاب‌های عامه‌پسند به چاپ می‌رسیدند. در چند سال اخیر موج تازه‌ای از انتشار کتاب‌های او با همان ترجمه‌ها اما با سر و شکل مرتب و امروزی از راه رسیده است. این یادداشت به کتاب «پخمه» می‌پردازد و به این‌که عزیز نسین به واقع چطور نویسنده‌ای بود و رابطه امروز ما با او چگونه است.

پخمه

نویسنده: عزیز نسین

مترجم: رضا همراه

ناشر: نگاه

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۷

تعداد صفحات: ۲۸۸

 


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

مگر تو ممکلت شما خر نیست؟

 

عزیز نسین، نویسنده طنزپرداز ترک، برای ایرانی‌ها اسم آشنایی است. کتاب‌های نسین سابق بر این، دهه‌ها قبل و پیش از انقلاب، در قطع جیبی چاپ می‌شدند و کتاب‌هایی برای کتاب‌خوان‌های مبتدی به شمار می‌رفتند. حالا چندسالی است که موج تازه‌ای از انتشار کتاب‌های او به راه افتاده و این بار همان‌کتاب‌ها، با همان ترجمه‌ها، در قطع جدید و از آن مهم‌تر با سروشکل جدید چاپ می‌شوند.

 

چه نیازی باعث شده این کتاب‌ها دوباره از نو منتشر شوند و آیا این تغییر در سروشکل کتاب‌ها موجب می‌شود در شناخت کتاب‌خوان‌های امروزی از عزیز نسین تغییری حاصل شود؟

 

 

عزیز نسین

 

 

یک آدم اشتباهی

 

«پخمه» از مشهورترین داستان‌های بلند عزیز نسین است. نویسنده‌ای که معمولا برای نوشتن داستان‌های کوتاه شهرت دارد و جالب است بدانید بیش از دوهزار داستان نوشته و خودش گفته است اگر اعضای خانواده‌اش به جای ده نفر، بیست نفر بودند؛ مجبور می‌شد چهارهزار داستان بنویسد!

 

«پخمه» که نامی است که رضا همراه (مترجم) برای داستان انتخاب کرده، داستان مردی است که پشت سر هم به جای کسی دیگر اشتباه گرفته می‌شود و معمولا این اشتباه گرفته شدن ناشی از این است که او نه قصد دروغ گفتن دارد و نه قصد خلاف کردن. اما او که در دبیرستان نظام به خاطر همین بی‌دست‌وپایی به «پخمه» معروف شده بوده، خیلی سریع دستگیر هم می‌شود و به زندان می‌افتد.

 

هربار روزنامه‌ها از شرح کلاهبرداری‌های او (که البته همه ناشی از اشتباهی بودنش هستند) می‌نویسند و فرید پخمه معروف‌تر می‌شود و بعد از آزادی از زندان تصمیم می‌گیرد از استانبول دورتر شود و جای دورافتاده‌تری از آناتولی را انتخاب می‌کند اما باز به محض اینکه پایش به دهات موردنظر می‌رسد او را با یکی دیگر اشتباه می‌گیرند و او که قدرت فرار ندارد، کم کم توجه و پول و ثروت به دهانش مزه می‌کند و از نقش جدیدش خوشش می‌آید که پلیس و روزنامه‌بنویس‌ها سروقتش می‌آیند و روز از نو، روزی از نو!

 

 

پخمه

 

 

فرید پخمه ده‌ها چهره دارد. اولین بار وقتی مجبورش کرده‌اند از آشپزخانه پادگان کتلت بدزدد، برای این‌که افسر کشیک متوجه نشود دزدکی در اتاق یک ژنرال مخفی می‌شود و با پوشیدن لباس‌های ژنرال افسر ارشد او را اشتباه می‌گیرد و بعد زنجیره‌ای از اشتباهات او را در چهره‌های مختلفی از یک آلمانیِ اسلام‌آورده، تا معلم دهکده و شیخ صاحب کرامات خانقاهی در آناتولی می‌نشاند. داستان خاصی به ذهن‌تان متبادر نشد؟

 

بله سریال «مرد هزارچهره» و بعداً «دوهزار چهره» مهران مدیری شباهت زیادی به این داستان دارد و گرچه در برخی موارد این شباهت تکذیب شد اما امیرمهدی ژوله یکی از نویسندگان این سریال تایید کرد: «طرح قصه براساس قصه‌ای بود به نام «پخمه». آدمی که او را همیشه اشتباهی می‌گیرند، البته در آن داستان آن فرد از موقعیت خود سواستفاده می‌کرد، اما در کار ما این فرد بیشتر قربانی می‌شود و از روی ناتوانی و بیچارگی در این موقعیت‌ها می‌افتد. حالا ممکن است در بعضی از موقعیت‌ها جوگیر هم بشود».

 

 

عزیز نسین چطور نویسنده‌ای بود؟

 

شاید چاپ کتاب‌های عزیز نسین با طرح جلد‌هایی فکاهی بود که باعث می‌شد در ایران عزیز نسین را نویسنده‌ای عامه‌پسند بشناسند. اما در ترکیه او چهره مهمی است، با یک زندگی پر از فراز و نشیب و دستگیری و ترور و اعتراض و البته یک نویسنده پرکار.

 

عزیز نسین که البته نام واقعی او مِهمِت نصرت است، در ۱۹۱۵ و در اوج جنگ جهانی اول و بدترین روزهای امپراتوری عثمانی به دنیا آمد. خود او درباره محل تولد خود گفته است: «در جای بسیار بدی به نام جزیره هیبلی متولد شدم. آن‌جا ییلاق پولدارهای ترکیه در نزدیکی استانبول است و از آن‌جا که پولدارها نمی‌توانند بدون وجود آدم‌های فقیر زنده بمانند، ما هم در آن‌ جزیره زندگی می‌کردیم».

 

عزیز نسین که نام کوچک خود را از نام پدرش گرفته بود و فامیلیِ انتخابی‌اش در ترکی به معنای «تو چه کاره‌ای؟» است، نتوانست در ارتش خدمت کند و از سی سالگی به دنیای ادبیات و نوشتن داستان برای مطبوعات پیوست که در ترکیه دهه‌های چهل و پنجاه بسیار فرم محبوبی به شمار می‌رفت.

 

نسین اما فقط داستان‌های طنز ننوشته. از او مقالات بسیاری هم در مورد تاریخ و سیاست و مقولات اجتماعی کشورش باقی مانده و در سیاست بیش از همه به خاطر دو حرکت به یاد آورده می‌شود. او بعد از کودتای نظامی‌ها در ۱۹۸۰ به رهبری ژنرال اِورن که با سرکوب گسترده روشنفکران و چپ‌ها و گروه‌های شبه نظامی و کردها همراه بود، نامه‌ای با امضای جمعی از روشنفکران در اعتراض به کودتا منتشر کرد. نسین دوره‌ای هم رییس اتحادیه نویسندگان ترکیه بود که مثل همتایش در ایران بیشتر نهادی سیاسی به شمار می‌رفت تا ادبی.

 

 

عزیز نسین

 

 

چندسالی بعد از کودتا اما او متوجه جریان‌های رو به رشد اسلامگرایی در کشورش شد. یکی از مایه‌های داستان‌های طنز نسین همیشه انتقاد از ریاکاری مذهبی و شیخ و مرشدهایی است که در واقع زیر پوششِ مقدس‌نمایی، آن کار دیگر می‌کنند.

 

جنگ او با نگرش تندروانه به اسلام، در سال‌های پایانی عمر نسین شدت گرفت. او ابتدا بعد از صدور فتوای قتل سلمان رشدی، بخش‌هایی از رمان جنجالی رشدی را ترجمه کرد و آن را خدمتی به آزادی عقاید خواند. در ۱۹۹۳ اما وقتی همراه جمعی دیگر از روشنفکران برای شرکت در یک کنفرانس مربوط به فرقه علوی‌ها (که بیست درصد از جمعیت ترکیه را تشکیل می‌دهند) به شهر سیواس رفته بود، افراطیون مذهبی هتل مادیماک محل اقامت آن‌ها را آتش زدند.

 

طبقات ابتدایی در آتش سوختند اما عزیز نسین از آتش نجات پیدا کرد. در این واقعه که به فاجعه سیواس معروف شد، ۳۷ نفر به اندازه عزیز نسین شانس نیاوردند و در آتش سوختند. دوسال بعد عزیز نسین در هشتاد سالگی بر اثر حمله قلبی درگذشت.

 


کتاب های عزیز نسین

 

 

درون‌مایه عمده کارهای عزیز نسین انتقاد از بوروکراسی رایج و دزدی همه‌گیر در کشور است. در عین حال مایه‌هایی فرعی چون انتقاد به تقلید از کارها و سروشکل فرنگی‌ها، کیفیت پایین هر چیز وطنی، مذهبیون ریاکار و… هم در کارهای او دائماً به چشم می‌خورد. او کتابی اتوبیوگرافیک با نام «پسر استانبول» هم دارد که زندگی خودش را آن‌جا شرح داده است و ترجمه انگلیسی آن از پرمخاطب‌ترین کتاب‌هایش به زبان انگلیسی بوده است.

 

و البته در کتاب خاطراتی دیگر هم به شرح روزهای تبعیدش در بورسا می‌پردازد. زندگی عزیز نسین پر از شکایت و بازداشت بود. دولت‌های مختلف و صاحب منصبان تحمل شوخی‌های او را نداشتند. گرچه همه شوخی‌هایش هم سیاسی نبودند. من بیش از همه عزیز نسین را با داستانی به خاطر می‌آورم که در بچگی خواندم و در ذهنم حک شد.

 

داستان مردی که به شهری بندری رفت و شهر بندری مرد سخاوتمندی داشت که هیچکس حاضر نبود از او هدیه‌ای دریافت کند. مرد سخاوتمند به او چوب سیگاری بخشید و از آن به بعد همه‌جا، از سینما تا قهوه‌خانه دائماً به او یادآوری می‌کرد که به او چوب سیگاری داده و اینجا جای مناسبی است که از آن استفاده کند!

 

تیتر اشاره دارد به عنوان یکی از مشهورترین داستان‌های کوتاه او «?Sizin Memlekette Eşek Yok mu» 


عکس‌ها به ترتیب عزیز نسین را در سال‌های اوج، کیفیت و طرح روی جلد چاپ‌های قبل از انقلاب آثار عزیز نسین، نویسنده را در کنار سایر نویسندگان ترک و طرح روی جلد آثار او در ترکیه را نشان می‌دهند. 

 
 
عزیز نسین

  این مقاله را ۸۸ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *