جستوجو در مسائل بنیادین از رهگذر علم
تا وقتی که استیون هاوکینگ زنده بود دانشمندان، فنپیشهگان، شخصیتهای برجسته تجارت، رهبران سیاسی و عامه مردم اغلب درباره پرسشهای بزرگ در حوزههای مربوط به علم و فراتر از آن، از او نظرخواهی میکردند. استیون آرشیو خصوصی عظیمی از این پاسخهای خود نگه داشته بود؛ پاسخ هایی به شکل سخنرانی، مصاحبه و مقاله. کتاب «پاسخ های کوتاه به پرسش های بزرگ» برگرفته از این آرشیو شخصی و گردآوری پاسخهای استیون هاوکینگ به پرسشهای بنیادینی است که هنگام مرگ هنوز رویشان کار میکرد. پرسشهای بنیادینی که پیش از این پاسخ به آنها در جایگاه دین و مابعدالطبیعه بود.
پاسخ های کوتاه برای پرسش های بزرگ
نویسنده: استیون هاوکینگ
مترجم: مزدا موحد
ناشر: نشر نو
نوبت چاپ: ۱۰
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۱۸۹
شابک: ۹۷۸۶۰۰۴۹۰۰۹۴۲
تا وقتی که استیون هاوکینگ زنده بود دانشمندان، فنپیشهگان، شخصیتهای برجسته تجارت، رهبران سیاسی و عامه مردم اغلب درباره پرسشهای بزرگ در حوزههای مربوط به علم و فراتر از آن، از او نظرخواهی میکردند. استیون آرشیو خصوصی عظیمی از این پاسخهای خود نگه داشته بود؛ پاسخ هایی به شکل سخنرانی، مصاحبه و مقاله. کتاب «پاسخ های کوتاه به پرسش های بزرگ» برگرفته از این آرشیو شخصی و گردآوری پاسخهای استیون هاوکینگ به پرسشهای بنیادینی است که هنگام مرگ هنوز رویشان کار میکرد. پرسشهای بنیادینی که پیش از این پاسخ به آنها در جایگاه دین و مابعدالطبیعه بود.
پاسخ های کوتاه برای پرسش های بزرگ
نویسنده: استیون هاوکینگ
مترجم: مزدا موحد
ناشر: نشر نو
نوبت چاپ: ۱۰
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۱۸۹
شابک: ۹۷۸۶۰۰۴۹۰۰۹۴۲
پرسشهای بنیادین همواره در طول تاریخ تفکر، ذهن بشر را درگیر کرده است. پرسشهایی مانند این که ما از کجا آمدهایم، عالم چگونه آغاز شده، آیا کسی آن بیرون وجود دارد یا نه و… . فلسفه و علم و تا پیش از آن دین سعی کردهاند به این پرسشهای بنیادین پاسخ دهند. روایتهای مختلفی برای توضیح این مسائل وجود دارد که حالا دیگر با ظهور نظریههای علمی جدید، خیلی از آنها خرافه محسوب میشود.
با پیشرفت علم و دانش، برخی از دانشمندان فیزیک نظری سعی کردهاند مبدا و چگونگی شکلگیری کیهان را شرح بدهند تا حقیقت درباره خیلی از این پرسشها برای ما روشن شود. یکی از نظریهپردازانی که با قدرت ذهنی شگفتآوری به این امر پرداخته استیون هاوکینگ است که دقیقاً ۳۰۰ سال بعد از مرگ گالیله به دنیا آمد و بیشتر عمرش را صرف مطالعه و نظریهپردازی در عرصه فیزیک کرد.
تا وقتی که هاوکینگ زنده بود دانشمندان، فنپیشهگان، شخصیتهای برجسته تجارت، رهبران سیاسی و عامه مردم اغلب درباره پرسشهای بزرگ از او نظرخواهی میکردند. استیون آرشیو خصوصی عظیمی از این پاسخهای خود نگه داشته بود؛ پاسخ هایی به شکل سخنرانی، مصاحبه و مقاله.
کتاب پاسخ های کوتاه به پرسش های بزرگ برگرفته از این آرشیو شخصی است. این کتاب گردآوری پاسخهای استیون هاوکینگ به پرسشهای بنیادینی است که هنگام مرگ هنوز رویشان کار میکرد. پرسشهای بنیادینی که هر کسی توانایی، ذکاوت و اعتماد به نفس سروکله زدن با آنها را ندارد. در این کتاب ۱۰ پرسش عمده وجود دارد. پاسخ به شش تا از آنها ریشه در دانش هاوکینگ دارد:
آیا خدایی هست؟
چگونه همه چیز شروع شد؟
آیا میتوانیم آینده را پیشبینی کنیم؟
داخل یک سیاهچاله چیست؟
آیا سفر در زمان ممکن است؟
چگونه میتوانیم آینده را شکل دهیم؟
این کتاب قرار است به طور مشروح درباره اینگونه مسائل جستوجو کند و البته چهار پرسش بزرگ دیگر هاوکینگ اگر چه کاملاً برخاسته از دانشش نیست، اما نشانه خردمندی و خلاقیت ژرف اوست:
آیا روی زمین بقا خواهیم یافت؟
آیا در کیهان حیات هوشمند دیگری هم هست؟
آیا باید برای سکونت به فضا برویم؟
آیا هوش مصنوعی بر ما چیره خواهد شد؟
هاوکینگ توضیح میدهد که در عصر حاضر علم بیش از پیش پاسخگوی پرسشهایی شده که جایگاه آن قبلاً در قلمرو دین بود. او به عنوان یک فیزیکدان تاکید میکند بدون اینکه موضوع کارهایش اثبات و انکار خدا باشد، میخواهد چارچوبی منطقی برای درک آدم پیدا کند. از نظر او عالم دستگاهی است تحت حاکمیت اصول و قوانینی که ذهن بشر میتواند درکشان کند. کشف این قوانین برجستهترین موفقیت بشر بوده است.
همه قوانین طبیعی، قوانین تغییرناپذیر و جهانشمول است و بر کل عالم سیطره دارد. اینجاست که این سوال پیش میآید که پس نقش خدا چیست. سوالی که محتوایش برسازنده جدال قدیمی علم و دین است. هاوکینگ تلاش میکند در مورد مبدا و منشا به شیوه علمی و از رهگذر قوانین علمی صحبت کند. او میگوید قوانین طبیعی ممکن است به وسیله خدا تعیین شده یا نشده باشد، اما خدا نمیتواند برای شکستن این قوانین دخالت کند چون در این حالت دیگر قانون نخواهد بود.
از نظر او خدا توان انتخاب اولیه عالم را دارد ولی همین جا نیز ظاهرا قوانینی وجود دارد، پس خدا آزاد نخواهد بود.
طبق نظر هاوکینگ کل کیهان از سه چیز یعنی ماده، انرژی و فضا ساخته شده و حتی به تعبیر اینشتین مبنی بر فروکاستن ماده و انرژی به یکدیگر میتوان گفت کل عالم فقط دو سازنده دارد؛ فضا و انرژی. حالا این سوال پیش میآید که این انرژی و فضا از کجا آمده است. دین چنین مسئلهای را با قائل شدن به وجود خدا تبیین میکند، اما علم میتواند روایت دیگری داشته باشد. میتوانیم از قوانین طبیعت استفاده کنیم و با آنها به سراغ عالم برویم و کشف کنیم که آیا وجود خدا تنها راه توضیح آن است یا نه.
از نظر هاوکینگ نقش زمان در آغاز عالم کلید نهایی حذف نیاز به یک ابر طراح است و نشان میدهد که عالم چگونه خود را به وجود آورده. او توضیح میدهد که زمانی قبل از مهبانگ وجود ندارد و این یعنی رد احتمال خالق چون زمانی برای وجود خالق نبوده است. این که پرسیده شود آیا خدایی عالم را خلق کرده پرسشی بیمعنی است، چرا که قبل از مهبانگ اساساً زمانی وجود نداشته است.
مفهوم زمان فقط در داخل عالم ما وجود دارد. هاوکینگ با استناد به نظریه نسبیت اینشتین درک مطلق از زمان و مکان را رد میکند و آنها را کمیتهای پویایی میداند که ماده و انرژی موجود در کیهان آنها را شکل میدهد.
یکی از نظریات غالب در فیزیک درباره عالم، نظریه مهبانگ است که پیدایش عالم را بر اساس یک تکینگی شرح میدهد که هنوز در حال انبساط است. نظرات مختلفی در مورد منشأ تکینگی مهبانگ وجود دارد. یک دسته از نظرات زمان را مقولهای بنیادین و ازلی میداند و دسته دیگری که هاکینگ نیز به آن معتقد است میگوید همه چیز و از جمله زمان همراه با مهبانگ زاده شده است.
هاوکینگ در تبیین نظریات علمی خود در مورد چگونگی پیدایش عالم و پاسخ به این که آیا ضرورتاً خدایی بیرون از کیهان وجود دارد از روش علمی استفاده میکند و به یافتههای فیزیکدانان پیش از خود ارجاع میدهد و همچنین از کشفیات فیزیکی خود بهره میبرد. بنابراین بخشهایی از این کتاب به شرح نظریات او در مورد پدیدههای فیزیکی مربوط است.
در نیم قرن گذشته استیون و صدها فیزیکدان دیگر تلاش کردند ماهیت دقیق اتفاقی بودن سیاهچالهها را درک کنند. سالهایی که استیون هاوکینگ مدیریت گروه ادغامی تحقیقات در مورد سیاهچالهها را رهبری میکرد، نظریهای اساسی به ذهنش خطور میکند و اثبات میکند که وقتی سیاهچاله شکل میگیرد و بعد با ساخته شدن تشعشع کاملاً تبخیر میشود، اطلاعاتی که وارد سیاهچال شدهاند نمیتوانند خارج شوند.
اطلاعات بدون هیچ گریزگاهی گم میشوند، در حالی که تا آن زمان قوانین فیزیک کوانتوم بدون قید و شرط به ما میگفتند اطلاعات هرگز نمیتوانند کاملاً گم شوند. این حرف استیون به معنای نقض قانون بسیار بنیادین مکانیک کوانتوم است که تحت قوانین اقدام شده مکانیکی و نسبیت عام ایجاد میشود.
اکثریت فیزیکدانان سالهاست با این نظریه و صحت و سقم آن کلنجار رفتهاند و البته خود استیون در سال ۲۰۰۳ راهی پیدا کرده بود که ممکن میکرد اطلاعات در هنگام تخلیه سیاهچاله به هم بریزد، اما استیون ثابت نکرده اطلاعات میگریزد و در نتیجه هنوز در تلاش برای پاسخ به این پرسشی هستند که طرح شده است.
این کتاب تلاشی برای اتخاذ یک روش علمی در جهت پاسخ به پرسشهایی است که انسان زمانی فکر میکرد باید در دین و مابعدالطبیعه جستوجویشان کند. صاحب نظریات موجود در کتاب تلاش میکند چشمانداز جدیدی را برای پاسخ به پرسشهای بنیادین به روی ما بگشاید: چشمانداز علم و فیزیک.
خواندن این کتاب به همهی کسانی که دغدغهی پرسشهای بنیادین را دارند و بالاخص به دانشپژوهان وعلاقهمندان به فلسفه و تاریخ علم پیشنهاد میشود.