فرازهای شعر نو کُردی در کُردستان عراق
شعر در کردستان عراق همواره پرتب و تاب و پرتاثیر بوده است. شاعران مطرحی چون عبدالله گوران، شیرکو بیکس (که در ایران و با معرفی احمد شاملو بسیار شناختهشده است)، لطیف هلمت و فرهاد پیربال در این منطقه و به کردی شاعری کردهاند و آثارشان جوانان کردزبان و فارس و عرب را تحت تاثیر قرار داده است. در این مقاله سه نسل متفاوت از رویکرد به شعر کردی تشریح شدهاند و مانیفستهای جریانات ادبی کردستان مورد تحلیل قرار گرفته است.
شعر در کردستان عراق همواره پرتب و تاب و پرتاثیر بوده است. شاعران مطرحی چون عبدالله گوران، شیرکو بیکس (که در ایران و با معرفی احمد شاملو بسیار شناختهشده است)، لطیف هلمت و فرهاد پیربال در این منطقه و به کردی شاعری کردهاند و آثارشان جوانان کردزبان و فارس و عرب را تحت تاثیر قرار داده است. در این مقاله سه نسل متفاوت از رویکرد به شعر کردی تشریح شدهاند و مانیفستهای جریانات ادبی کردستان مورد تحلیل قرار گرفته است.
شعر نو کُردی بعد از جنگ جهانی اول و با پیشگامی شاعرانی چون رشید نجیب، رحمان بگ نفوس، شیخ صالح شیخ نوری در دههی چهارم قرن بیستم آغاز، و توسط عبدالله سلیمان گوران -پدر شعر نو کُردی- در کردستان عراق به عرصهی ادبیات کُردی وارد شد. در واقع عبدالله گوران، تجربهی شاعران قبل از خود -بخصوص شیخ صالح شیخ نوری- را به عاریت میگیرد و همچون شاعری پیشرو، بیانی نو در فرم و محتوا را به شعر کُردی اضافه میکند.
نوگرایی که با گوران شروع میشود، مجموعهای از شاعران را در شهر سلیمانیه گرد خود جمع میکند تا نسل نخست شعر نو کُردی را بوجود آورند. از نامهای آشنای این نسل میتوان به احمد حسن عزیز(ههردی)، محمد محمد امین (کاکهی فلاح)، یونس رئوف (دلدار)، محمد صالح دیلان و کامران موکری اشاره کرد که آثارشان را بین سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۶۰ انتشار دادند.
شروع نوگرایی در ادبیات کُردی را میتوان تحت تاثیر ادبیات ترکیه و بخصوص نهضت (فرجی آتی) به رهبری توفیق فکرت دانست. در این دوره محتوای شعر رگههایی از رمانتیسیسم کلاسیک شعر کُردی را داراست، و شعر بیشتر حول محور طبیعت، عشق، زن، ملیگرایی و بیان اندیشه جریان دارد. در واقع بعد از جنگ جهانی دوم است که گونهای از رئالیسم نیز وارد محتوای شعر نسل اول میشود.
این روند در شعر نوی کُردی تا اواخر دههی شصت قرن بیستم جریان دارد. بعد از ۱۹۷۰ و نیز انتشار بیاننامهی سیاسی «یازدهم آذار» است که فضای سیاسی آزادانهتر به نسبت گذشته برای اقلیم کردستان به وجود میآید و حجم زیادی از مجله و انتشاراتی و روزنامه توسط کُردها منتشر میشوند. در همین دوره، کانون نویسندگان کُرد «یهکیهتی نووسهرانی کورد» تشکیل میشود و امکانی آزادانهتر برای نشر اندیشههای نو فراهم میآید.
موج دوم نوگرایی شعر کُردی این بار نه از راه ادبیات ترکیه، بلکه از طریق شعر عرب وارد میشود. مانیفست ۱۹۶۸ شاعران مصری، مانیفست ۱۹۶۹ بغداد (شاعران عرب)، نشر مجلاتی چون الاداب، شعر۶۹، مجلهالشعر، الکمه و شعر و نقد ادبی شاعران نوگرایی چون یوسف الخال، بدرشاکر السیاب، آدونیس و ابراهیم جیرا و نیز آشنایی شاعران کُرد با جریانات ادبیات جهانی، بستر را برای بیانی تازه در شعر فراهم آورد.
مجموعهی این فضای ادبی- سیاسی- اجتماعی، نسل دوم شعر نو کُردی را در کردستان عراق پدید آورد و دو گروه ادبی به نامهای «روانگه» در سلیمانیه و «کفری» در شهر کفری – استان دیاله عراق- اولین مانیفستهای ادبی کُردی را تنظیم و نشر دادند.
البته به جز این دو گروه، شاعرانی چون رفیق سابیر، عبدالله پشیو، انور قادر محمد و در سالهای بعدی گروه ادبی طلیعه اربیل (تلیعه ههولیر) با شاعرانی چون مهاباد قرداغی، جلال برزنجی، محمد عمر عثمان و.. شروع به شیوهی جدیدی از سرودن شعر و خروج از هژمونی شعری عبدالله گوران کردند، اما اولین مانیفستهای ادبی توسط گروه روانگه و کفری در سالهای ابتدایی دههی هفتاد در کردستان عراق نوشته شد.
مانیفست گروه روانگه (به معنی دیدگاه) با موضوع فراخوان روانگه و با عنوان «فراخوانی از دیدگاه ادبیات جدید ما»، نخستین بار در روزنامهی هاوکاری، شمارهی پانزدهم، سال اول (۲۵/۴/۱۹۷۰) در شهر سلیمانیه منتشر شد. مانیفست روانگه با شعار «گفتار نو، پندار نو، کردار نو» و با امضای شیرکو بیکس، حسین عارف، جمال شارباژاری، جلال میرزا کریم و مم بوتان، موجی از شعر نوی پساگورانی ، نقد ادبی و تحقیق ادبی را در ادبیات کردستان به وجود آورد و حجم کثیری از مخاطبین را به خود جذب کرد.
شیرکو بیکس از شاعران پیشرو این جریان میگوید: «بعد از نشر مانیفست روانگه در روزنامهی هاوکاری، مردم برای خواندن این روزنامه صف میکشیدند.»
به طور کلی میتوان تلاشهای شعری روانگه را در موارد زیر خلاصه کرد: ادبیات بدون مرز ، فراخوانی برای ادبیات کُردی و مدرن کردن آن، برجسته کردن اندیشهی ملیگرایی، باورمندی به انواع ادبی، ادبیات خارج از تاریخ و مستقل بر مفاهیم خود، وارد کردن مفاهیم رمزی و سمبلیک به ساحتِ زبانی شعر، دوری گزیدن از تقلید زبان شعر قبل از خود، و وارد کردن تصاویر نو به ساحت شعر.
واضح است که این مفاهیم بیشتر در ساحت زبانی شعر است که خود را نشان میدهد، از این رو شاعران روانگه تفاوت برجستهی خود را در «زبانِ شعر» با نسل عبدالله گوران میدیدند.
شیرکو بیکس در این مورد میگوید: «روانگه ناقوسی در زبان بود یا شوکی در آن جسم، فریادی بود برای نوشدن.» شاعران روانگه توانستند -جدای از به کاربردن بهتر زبان کُردی و استفادهی کمتر آنان از واژههای بیگانه-، روحی نو در کلبد بیجان شعر کُردی بدمند و موجی از متون و دیدگاهای جدید را به ادبیات کُردی اضافه کنند. جهانی از امکانات شعری را خلق کردند که بعدها -و حتی امروزه نیز- راهکاری برای کشف فرم و بیانی جدید فراهم آورد.
در سالهای دههی شصت قرن بیستم گروهی از جوانان مستعد، در شهر کفری پیدا شدند که بیشتر سرگرم مطالعه و نوشتن بودند تا دغدغهی سیاسی – به نسبت شاعران روانگه-. این گروه از این جوانان بعدها به نام گروه کفری در فضای ادبیات شناخته شدند و نقش بسزایی را در نوگرایی پساگورانی ایفا کردند.
هرچند این دسته تاریخ تشکیل گروه کفری را قبل از سالهای ابتدایی دههی هفتاد میدانند اما مانیفست آنان در تاریخ (۱۴/۷/۱۹۷۱) در دومین کنگرهی نویسندگان کُرد در شهر اربیل و با امضای لطیف هلمت و فرهاد شاکلی منتشر شد. نشر مانیفست کفری در روز برگزاری کنگره موجی از اعتراض به آنان برانگیخت و با مخالفتهایی حتی از جانب پلیس روبرو شدند. لطیف هلمت در مورد تاریخ تشکیل گروه کفری میگوید: «روز هشتم شباط ۱۹۶۵ گروه کفری را در شهر کفری بنیان نهادیم»
اگرچه مانیفست کفری امضای دو نفر از آنان را دارد اما در واقع پنج نفر در تشکیل این گروه ادبی دست داشتند. شاکلی و هلمت بر این مورد صحه میگذارند که گروه کفری توسط لطیف حامد، سلام داماو، احمد شاکلی، فرهاد شاکلی و لطیف هلمت تشکیل شد. هلمت در مورد چگونگی نشر مانیفست میگوید:
«من و فرهاد شاکلی مانیفست دستنوشتهای را در صد نسخه بین حاضرین در دومین کنفرانس نویسندگان کُرد در اربیل پخش کردیم، اما هیچ مجله و روزنامهای حاضر نشد مانیفست ما را انتشار دهد، چون هم خودمان و هم مانیفستمان را به شورشگر و اخلالگر میشناختند.»
مانیفست کفری در سالهای بعد و در چندین مجله با عنوان (دیوانگان/ توجه/ اقدام/ پروژه) منتشر شد. کفریها ادعا داشتند، ادبیات کُردی تاکنون در همان کلبد کودکی خود گرفتار است و هم اکنون باید روحی تازه در این کلبد دمیده شود، و آن قانون و دستوراتی که دستان ادبیات را در نوآوری بسته است، باید دور بریزیم. در آن دوره بیشتر نقدهایی که به مانیفست کفری میشد اشاره به یکی از بندهای آن دارد که حکایت از منسوخ دانستن تمامی ادبیاتی است که قبل از آنها وجود داشته و خود را چون سرآغازی در ادبیات میپنداشت.
«پس باید بدون ترس، اذعان کنیم هرچیزی که –از ادبیات- داریم، تنها تلاشی بدون موفقیت است، از این رو ما تمام موجبات سرایش پیشین خود را پشت سر میگذاریم و بدان توجهی نمیکنیم و رهایش میداریم.»
هلمت در توضیح این بند از مانیفست میگوید: «ما باور داشتیم که ادبیات کُردی چیزی ندارد و باید از ما شروع کند.» اینجا لازم است اشاره کنم که در سالهای دههی شصت قرن بیست و قبل نشر مانیفست روانگه، لطیف هلمت کتابی شعری به نام خوا و شاره بچکولهکهمان -خدا و شهر کوچک ما- را منتشر کرد که با فضای شعر نسل نخست-عبدالله گوران- کاملا متفاوت است. از این رو شاعران کفری خود را اولین موج پساگورانی شعر نو کُردی میدانند، موردی که حتی شاعران گروه روانگه نیز بر آن صحه میگذارند.
بعد از جنبش شعبانیه عراق (۱۹۹۱) (به کُردی: راپهرین) از التهابات سیاسی کاسته میشود و شرایط برای بازگشت قشری از تحصیلکردگان و پناهندگان کُرد از اروپا به کُردستان فراهم میآید. بازگشت این قشر و شروع موجی از ترجمهی ادبیات اروپایی، تجریههای از ادبیات پستمدرنیستی را به ادبیات کُردی وارد میکند. در سالهای این دهه، فرهاد پیربال با تنی چند از شاعران اربیل مانیفست «شعر ویران» را مینویسند و مجلهای نیز با عنوان «ویران» در نشر این دیدگاه شعری منتشر میکنند.
در سه شمارهی مجلهی ویران با شیوهی جدیدی از شعر کُردی آشنا میشویم که متفاوت از شعر نسل دوم –و به تبع نسل اول- نیز است. فرهاد پیربال از شاعران نام آشنای این نسل سال ۱۹۹۹ مجموعه شعر مانیفست دوم ویران را منتشر میکند. ابداع فرم جدید در پرداخت شعر و به عباراتی تخریب عادتوارههای ماندگار شعر کُردی با تکیه بر فرمگرایی، اجرای تکنیکهای تازه و بازیهای زبانی از تلاشهای ادبی فرهاد پیربال در این مجموعه است.
موج سوم نوگرایی شعر کُردی که بیشتر تحت تاثیر رهیافتهای پست مدرنیستی به ادبیات و تاثیر مستقیم از فضای سورئالیسم ادبیات غرب، جریانهای متعددی را در شعر کُردی بوجود آورد. هاشم سراج که خود مدتی از جملهی شاعران شعر ویران بود، سالها بعد سه مانیفست شعری به نام زناک منتشر میکند و سعی دارد از فضای شعری قبل از خود در ساحت فرم و زبان فاصله بگیرد.
از گروههای ادبی متاخر نیز میتوان به گروه ادبی در منطقهی بادینان با شعار «نوگرایی مستمر» یا «نوگرایی همیشه و همیشه» اشاره کرد. استفاده از زبانی شیزوفرنیک، گره زدن تجربیات فردی با ساحت شعر ، وارد کردن موتیفهایی از زندگی روزمره، تخریب بلاغت زبانی و سعی در آفرینش چند معنایی، از تلاشهای شاعران جوان این نسل است. تلاشهایی که گاه از فضای شعر فاصله میگیرد و صرفا به متنی دست چندم تقلیل مییاید.
اما جدای از آب در هاون کوبیدنهای جمعی از شاعران جوان، هنوز شاعران و شعری در ادبیات کُردستان عراق موجود است که مدام خود را معطوف به سرودن ناب شعر و ساخت ادبیت متن میکند. عبدالله پَشیو، لطیف هلمت، محمد عمر عثمان، هیوا قادر، ماردین ابراهیم، رفیق سابیر و…. از این دست شاعرانی هستند که جدایی از زبان و لحنی منسجم در شعر، پشتوانهی نظری قابل توجهی نیز در ادبیات دارند.
شرح عکس: اولین عکس مزار شیرکو بیکس در پارک آزادی شهر سلیمانیه اقلیم کردستان عراق است. دومین عکس لطیف هلمت را و سومین عکس شیرکو بیکس را در کنار احمد شاملو نشان میدهد.
2 دیدگاه در “فرازهای شعر نو کُردی در کُردستان عراق”
بژی
خیلی مقاله خوبیه. ممنون واسه انتشار. حتما تو پایان نامه ام ازش استفاده می کنم…….عالی بود. گیر همچین چیزی بودم