طعمهی رازآلود
در ابتدایِ داستان من پنیرم واگویههای پسر نوجوانی را میخوانیم که سوار دوچرخهاش شده و میخواهد هدیهای را که برای پدرش گرفته به دستش برساند. او مسیر طولانیای در پیش دارد و ما در کل داستان با او هممسیریم. کمی که داستان پیش میرود، کمکم با اتفاق عجیبتری روبهرو میشویم. صدای کسی دارد ضبط میشود، از کسی دارد سوالهایی پرسیده میشود که ما از آن سر در نمیآوریم. جریان چیست؟ نقطهی عطف داستان همین است! رازی در این کتاب سربسته مانده است که خواننده رکاب به رکاب به آن پی میبرد.
من پنیرم
نویسنده: رابرت کورمیه
مترجم: رویا زنده بودی
ناشر: آفرینگان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۰۷
تعداد صفحات: ۲۴۵
شابک: ۹۷۸۶۰۰۳۹۱۰۴۳۰
در ابتدایِ داستان من پنیرم واگویههای پسر نوجوانی را میخوانیم که سوار دوچرخهاش شده و میخواهد هدیهای را که برای پدرش گرفته به دستش برساند. او مسیر طولانیای در پیش دارد و ما در کل داستان با او هممسیریم. کمی که داستان پیش میرود، کمکم با اتفاق عجیبتری روبهرو میشویم. صدای کسی دارد ضبط میشود، از کسی دارد سوالهایی پرسیده میشود که ما از آن سر در نمیآوریم. جریان چیست؟ نقطهی عطف داستان همین است! رازی در این کتاب سربسته مانده است که خواننده رکاب به رکاب به آن پی میبرد.
من پنیرم
نویسنده: رابرت کورمیه
مترجم: رویا زنده بودی
ناشر: آفرینگان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۰۷
تعداد صفحات: ۲۴۵
شابک: ۹۷۸۶۰۰۳۹۱۰۴۳۰
بعضی از نوجوانها مقاومت عجیبی در برابر خواندن کتابهای نوجوان دارند. بهنظرشان خیلی سطحی و به دور از هیجان هستند. پیچیدگی لازم را ندارند و موضوعات این کتابها بچگانه هستند. کتاب من پنیرم هم در نگاه اول شاید جز این کتابها بیاید. با اینکه طرح جلد خوبی دارد و جایی از روی جلد هم به ردهی سنی کتاب اشاره نشده است، اما اسمش به نظر بچگانه میآید.
با اسم کتاب یاد موش و گربه و دزدیدن پنیر میافتیم، اما کافی است شروع کنید به خواندن کتاب. بهتان قول میدهم بدجور اسیر روایت و پیچیدگی و موضوع کتاب من پنیرم شوید. بله! در این کتاب با داستانی هیجانانگیز و با موضوعی کمتر پرداخته شده، روبهروایم.
داستان چیست؟ ما در ابتدایِ داستان واگویههای پسر نوجوانی را میخوانیم که سوار دوچرخهاش شده است و میخواهد هدیهای را که برای پدرش گرفته است به دستش برساند. او مسیر طولانیای در پیش دارد و ما کل داستان با او هممسیریم. اما موضوع اصلی این دوچرخه سواری چیست؟
چرا آدام باید سوار دوچرخه شود و این همه شهر را از سر بگذراند تا به پدرش برسد؟ کمی که داستان پیش میرود، ما کمکم با اتفاق عجیبتری روبهرو میشویم. صدای کسی دارد ضبط میشود، از کسی دارد سوالهایی پرسیده میشود که ما از آن سر در نمیآوریم. جریان چیست؟ در ادارهی پلیس افتادیم؟ در بیمارستانیم؟ اسیر یک گروه مافیایی شدهایم؟ آدام کجاست؟ اصلا آدام کیست؟
نقطه عطف داستان همین است! آدام آیا همان نوجوان سادهای است که ژاکت ارتشی و کلاه بافتنی پدرش را تن و سرش کرده و با دوچرخهی قدیمیاش به دل جاده زده است؟ یا کسی است که از خیلی ماجراها و مسائل مهم مملکتی خبر دارد؟ رازی در این کتاب سربسته مانده است. قدم به قدم و شاید بهتر است بگویم رکاب به رکاب به راز آدام پی میبریم.
آدام فارمر پسر نوجوان خجالتی است که در مانیومنت ماساچوست با پدر و مادرش زندگی میکند. زندگی عادی و معمولی با خاطره محوی از کودکی در شهری که چیزی از آن به یاد ندارد. آدام فارمر مانند پدرش عاشق ادبیات و نوشتن است.
با اینکه پدرش را کارمند سادهی بیمه میداند، اما ذوق ادبیات و نوشتن را از او گرفته است. داستان زندگی فارمر در اوایل داستان زندگی سادهای است، همانطور که خودش میداند، همانطور که ما میدانیم. با ایمی دختری که در کتابخانه باهم آشنا شدهاند مراوده دارد و فقط ایمی است که او را از استرس و خجالت رها میکند. اما همین ایمی سرآغاز ماجرایی میشود که آدام زندگیاش تغییر میدهد.
همه چیز از تلفن ایمی شروع شد. تلفنی که از آدام دربارهی شهری که از آن آمدهاند پرسید و یکی از دوستان پدر ایمی از آن شهر آمده است که آدام و خانوادهی او را نمیشناسد! آدام برای اولین بار به ایمی بدون آنکه بداند چرا، و فقط از روی غریزه دروغی میگوید. ایمی مجاب میشود ولی خود آدام نه! برایش تازه سوال پیش میآید، چرا ما را نمیشناسند؟
مگر پدر نگفته بود من آنجا به دنیا آمدهام؟ یاد شناسنامهاش میافتد و اسنادی که پدر در کشوی میزش قایم کرده است. حالا آدام به پدر و مادرش شک کرده است. احساس میکند پازل خانوادگیشان درست چیده نشده است. یاد تلفنهای روز سهشنبه مادرش میافتد. چرا مادر روزهای خاصی را در اتاق در بسته با کسی صحبت میکند که بقیهی خانواده نباید دربارهی آن پرسوجو کنند؟
مگر پدرش نگفته بود همه اعضای خانواده جانشان را از دست دادهاند و هیچ خویشاوند نزدیکی ندارند؟ مادر هم که از خانه هیچوقت بیرون نمیرود و با کسی ارتباطی ندارد. پس ماجرا از چه قرار است؟ آدام با اینکه دلش نمیخواهد مجبور میشود مخفیانه در کار پدر و مادرش سرک بکشد. این سرک کشیدنها بالاخره جواب میدهد و آدام به جوابی که میخواهد میرسد! جوابی که عاقبت خوشی ندارد و آدام را تنهای تنها میکند. آدام یک پنیر است. طعمهای رازآلود که اتفاقات عجیبی را از سر میگذراند!
آدام طعمهی سوالکنندهای است که ما او را نمیشناسیم و تا پایان داستان در حال کلنجار رفتن با خوب و بد بودن او هستیم. تا آخر داستان مخاطب هم مانند آدام درگیر اعتماد کردن به سوالکننده است. آیا آدام باید هر چیزی را که میداند بگوید؟ او با حرف زدنش به پدر و مادرش خیانت نمیکند؟
کتاب من پنیرم روایت جذاب و پیچیدهای دارد. تا لحظهی آخر تعلیق دانستن راز همراه شماست. روایتش رفت و برگشتی است و ما در جریان گذشته و حال آدام فارمر و خانوادهاش هستیم. از سه منظر هم روایت را دنبال میکنیم. هم از زبان خود آدام داستان را پی میگیریم، هم از نوارهای ضبط شدهی سوالکننده و هم از نگاه سوم شخصی که کل داستان را برای ما روایت میکند. خواندن کتاب “من پنیرم» مثل کشف کردن معمایی جذاب، هیجان به همراه خود دارد. لایه لایه داستان را باز میکند و از قصهای عجیب حرف به میان میآورد.
رابرت ادموند کورمیه نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی کتاب من پنیرم را نوشته است. او کتابهای زیادی با مضامینی چون خشونت، بیماران روانی، انتقام، خیانت و … نوشته است. معمولا در رمانهای او شخصیت اصلی قهرمان نیست و پیروزیای کسب نمیکند. علاوه بر کتاب من پنیرم کتاب جنگ شکلات هم جز کتابهای مهم اوست که به فارسی نیز برگردان شده است.
من پنیرم را رویا زندهبودی به فارسی برگردانده و انتشارات آفرینگان آن را به چاپ رسانده است. قبل از این زهره شادرو در سال ۱۳۶۹ این کتاب را با عنوان طعمه ترجمه کرده و انتشارات فکر روز به چاپ رسانده بود. این کتاب تقدیر شدهی اتحادیهی کتابخانهی امریکاست و جوایز بهترین کتاب سال کتابخانهی کنگرهی کتاب کودکان، بهترین کتاب سال به انتخاب مجلهی اسکول لایبرری را کسب کرده است. همچنین کتاب برگزیدهی مجله هرن بوک نیز شده است.
من پنیرم در ایران هم مورد توجه قرار گرفته است و در فهرست نامزدهای کتاب سال لاکپشت پرنده در سال ۹۸ هم نیز بوده است.
طعمهی رازآلود