شادی بدون قید و شرط
ما در مربع قرمز، با مربعی روبرو میشویم که بهنوعی قهرمان داستان خودش است. مربعی که اگر کامل باشد خوشحال است و حتی اگر بنا به هردلیلی تکهتکه یا سوراخسوراخ شود، باز هم خوشحال است. هال در این داستان میخواهد به مخاطب بگوید همینطور که روزهای آرام و بدون سختی هست، روزهایی هم وجود دارد که به تو ذرهذره رنج دهد و از تو چیزی بسازد که خودت انتظارش را نداری. اما تو قرار است از دل این رنج چه چیزی بسازی؟
ما در مربع قرمز، با مربعی روبرو میشویم که بهنوعی قهرمان داستان خودش است. مربعی که اگر کامل باشد خوشحال است و حتی اگر بنا به هردلیلی تکهتکه یا سوراخسوراخ شود، باز هم خوشحال است. هال در این داستان میخواهد به مخاطب بگوید همینطور که روزهای آرام و بدون سختی هست، روزهایی هم وجود دارد که به تو ذرهذره رنج دهد و از تو چیزی بسازد که خودت انتظارش را نداری. اما تو قرار است از دل این رنج چه چیزی بسازی؟
سهراب سپهری عقیده داشت که هر رنجی آدمی را بیناتر میکند. این اصل بهظاهر فلسفی در حرفهای خیلی از روانشناسان، فیلسوفان و عرفا هم دیده میشود. اما مایکل هال همین کلید واژهی «گنج در رنج» را بهصورت سمبلیک و مخفی در کتاب مربع خوشحال وارد کرده است. او در کتاب «دریا قرمز نیست» که نشر پرتقال ترجمهی فارسی آن را منتشر کرده، توانست با استفاده از سمبل رنگ، تفاوتها را نشان دهد و این بار در مربع خوشحال با استفاده از یک شکل هندسی، شادی و پذیرش پیچ و تابهای زندگی انسان را به تصویر کشانده است.
ما در مربع قرمز، با مربعی روبرو میشویم که بهنوعی قهرمان داستان خودش است. مربعی که اگر کامل باشد خوشحال است و حتی اگر بنا به هردلیلی تکهتکه یا سوراخسوراخ شود، تسلیم شرایط نمیشود و از دل تغییرات برای خودش شادی میسازد. هال در این داستان میخواهد به مخاطب بگوید که زندگی در یک مدار نمیچرخد.
همینطور که روزهای آرام و بدون سختی هست، روزهایی هم وجود دارد که به تو ذرهذره رنج دهد و از تو چیزی بسازد که خودت انتظارش را نداری. انسان کامل، وجود ندارد. همانطور که زندگی بدون رنج وجود ندارد. اما تو قرار است از دل این رنج چه چیزی بسازی؟
«توانایی حل مسئله» نکته دیگری است که هال در کتاب مربع خوشحال به آن اشاره کرده است. مربع داستان، کامل است، چهار زاویه و ضلعش هماندازه است و همین باعث شده است که او لبخند بزند. روز بعد مربع از کامل بودن در میآید و حتی تغییر رنگ میدهد. سوراخ سوراخ و تکهتکه میشود. روز بعدتر هم همینطور.
او در طول هفته تکهتکه، ریشریش، خرد و خاکشیر، بریده بریده و مچاله میشود. اما تسلیم شرایط نمیشود و با سوراخها، تکهها و بریدههایش شروع به ساخت اشکال مختلف میکند. انگار که مربع میداند در هر صورت مسئلهای یک جواب نهفته است و آن جواب این است که تو در هر شرایطی میتوانی منعطف شوی و به قولی مشکلات را به شکلات تبدیل کنی.
کتاب مربع خوشحال با بیانی ساده و تصاویری سادهتر این نوید را به خواننده میدهد که تواناییهایش را دست کم نگیرد. آدمی در هر شرایطی میتواند سازنده و منعطف باشد. میتواند با کمرنگ کردن کمالگرایی در خود، از خوشحالیاش مراقبت کند و تحت هر شرایطی از زندگی لذت ببرد.
پایان داستان، غافلگیر کننده است. مربع که در طول هفته به هر شکل و رنگی درآمده، در روز جمعه منتظر است تا ببیند قرار است چه اتفاق دیگری برایش بیفتد. اما در کمال تعجب هیچ اتفاقی برایش نمیافتد: «او صبر کرد و صبر کرد . اما هیچ اتفاقی نیفتاد.» او از این عدم تغییر ناراضی و ناراحت است. چراکه مربع کوچک قرمز معتقد است عدم تغییر به منزلهی زندانی شدن است و در یک جا ماندن، سازنده نبودن و کلیشهای زندگی کردن جایش را تنگ میکند و او را آزار میدهد. برای همین خودش دست به تغییر میزند و میخواهد، دریچهی جدید دیگری از زندگی را ببیند.
این کتاب تصویری که قصهاش را با هماهنگی جملاتی کوتاه و تصاویر جلو میبرد، به مخاطب خود فرصت میدهد تا علاوه بر آشنایی با شکلها مفاهیم تازهای را کشف کند.