سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

سازمان دوسوتوان، لطفا یک بام و دو هوا باشید

سازمان دوسوتوان، لطفا یک بام و دو هوا باشید

 

تهیه این کتاب

سازمان دوسوتوان که معادل ambidextrous organization گرفته‌شده است، اصطلاحی است که از سال ۱۹۹۶ مطرح‌شده است. دوسوتوانی که مفهومی جدید در سازمان‌های ایرانی است چند نیازمندی مهم برای پیاده‌سازی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها تیم‌ها و مدیران دوسوتوان است. دوسوتوانی مانند آن است که بخواهیم با هر دو دستمان شروع به نوشتن کنیم. چه کسانی و تا چه حد در این کار موفق می‌شوند؟ سازمان‌هایمان چطور؟  

سازمان دوسوتوان که معادل ambidextrous organization گرفته‌شده است، اصطلاحی است که از سال ۱۹۹۶ مطرح‌شده است. دوسوتوانی که مفهومی جدید در سازمان‌های ایرانی است چند نیازمندی مهم برای پیاده‌سازی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها تیم‌ها و مدیران دوسوتوان است. دوسوتوانی مانند آن است که بخواهیم با هر دو دستمان شروع به نوشتن کنیم. چه کسانی و تا چه حد در این کار موفق می‌شوند؟ سازمان‌هایمان چطور؟  

 

 

تهیه این کتاب

دوسوتوانی به‌عنوان یک ظرفیت مدیریتی منحصربه‌فرد برای حفظ تعادل بین بهینه‌سازی عملکرد کوتاه‌مدت و آمادگی برای بقای بلندمدت است. درنتیجه به‌سرعت توجه تئوری‌های مدیریتی را به خود جلب کرد. سازمان‌ها براساس این دیدگاه باید به‌طور کامل و کارآمد روی مهارت‌ها و شایستگی‌های خود سرمایه‌گذاری کنند و درعین‌حال انعطاف‌پذیری خود را برای انطباق مؤثر با تغییرات در محیط کسب‌وکار حفظ نمایند. بیشتر مطالعات موجود درباره دوسوتوانی بر موانع سازمانی اجرای هم‌زمان اکتشاف و بهره‌برداری تمرکز کرده و راه‌حل‌های احتمالی را برای اصطکاک‌های ذاتی بین آن‌ها پیشنهاد کرده‌اند.

اجرای یک استراتژی دوسوتوانی تقریباً یک فرآیند دوقطبی است، زیرا اکتشاف و بهره‌برداری فرآیندهایی بسیار متفاوت هستند و تقاضاهای متضاد با هم را در یک سازمان مطرح می‌کنند. ماهیت تقویت‌کننده متقابل آن‌ها تابع رابطه جایگزینی قوی ناشی از محدودیت‌های منابع، ویژگی‌های مختلف آن‌ها، توانمندی‌های مدیریتی محدود و ویژگی‌های خودتقویت‌کنندگی آن‌هاست.

دوسوتوانی که مفهومی جدید در سازمان‌های ایرانی است چند نیازمندی مهم برای پیاده‌سازی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها تیم‌ها و مدیران دوسوتوان است. مدیرانی که توان شناخت و درک نیازهای اکتشاف و بهره‌برداری در سازمان‌های یادگیرنده را داشته باشد. یعنی شرط لازم دوسوتوان بودن سازمان،‌ یادگیرنده بودن آن است. یکی از شروط کافی هم وجود توان مدیریتی سازمان است. مدیران سازمان باید آمیزه‌ای باشند از سخت‌گیری نسبت به هزینه‌ها و کارآفرینانی آزادفکر و دارای واقع‌بینی لازم برای جرح‌وتعدیل و مبادله هزینه-منفعت. این مدیران البته کمیاب‌اند ولی برای اداره کردن سازمان‌های یادگیرنده وجودشان لازم است؛ مدیرانی که به تعبیر یکی از آن‌ها، «به‌طور مستمر در تضاد» هستند.

مدیران راهبردی نقش کلیدی در آغاز تلاش‌ها برای رسیدن به سازمان دوسوتوان ایفا می‌کنند. با تعامل خوب و مؤثر دو بخش اکتشاف و بهره‌برداری و تلفیق نتایج عملکرد آن‌ها که به‌طور بنیادی دارای مجموعه مهارت‌های مختلفی هستند، سازمان‌های یادگیرنده می‌توانند سطح عملکرد خود را افزایش دهند.

کتاب سازمان دوسوتوان کتابی پیشرفته در این موضوع به شمار می‌آید و برای افرادی که آشنایی مقدماتی با مبانی یادگیری اکتشافی و بهره‌بردارانه و مباحث دوسوتوانی دارند مناسب است. این کتاب متشکل از یک مقدمه و یک نتیجه‌گیری و دو بخش اصلی شامل چالش‌ها و راه‌حل‌های دوسوتوانی در سازمان است.

در مقدمه کتاب، بر مبنای یک مطالعه موردی به تشریح شرایط برای راهبران دوسوتوان و سازمان‌های دوسوتوان می‌پردازد. در چهار فصل نخست کتاب به تشریح چالش‌ها و در چهار فصل بعدی به تبیین راه‌حل‌ها پرداخته‌شده است. درنتیجه هم با تشریح کلان‌روندها و فرصت‌های ناشی از آن‌ها، یک سؤال مهم و اساسی مطرح می‌شود و آن این است که: چه کسی می‌تواند از این فرصت‌ها بهره‌برداری نماید و آن کلان‌روندها و فرصت‌ها چه ریسکی را برای کسب‌وکارهای اصلی صنایع مختلف ایجاد می‌کنند. این کتاب تلاش کرده است تا به پرسش‌های نظری و تجربی بسیاری که در حوزه سازمان‌های دوسوتوان بدون پاسخ مانده است پاسخ دهد و مبانی بنیادی این حوزه را روشن نماید.

با نگاهی به فصل اول می‌بینیم که تبیین چارچوب‌های تئوریک موردنیاز از دیدگاه راهبردی برای درک و بحث در خصوص دوسوتوانی را شامل می‌شود. فصل دوم و سوم شامل چالش‌های رهبری از دیدگاه افراد درگیر و چالش‌های فرآیندی است. فصل چهارم کتاب به چالش‌های ذهنی در خصوص دوسوتوانی و اینکه چطور یک نفر به‌راحتی قربانی باورها و تعصبات خود می‌شود، پرداخته‌شده است.

فصول بعدی کتاب به راهکارها اختصاص دارد. فصل پنجم به تشریح دوسوتوانی از دو دیدگاه سازمانی و راهبردی پرداخته و رویکردهایی که فرصت‌های توسعه افراد را به توسعه ‌سازمانی متصل می‌کند بررسی‌شده است. در فصل ششم به تشریح دیده‌بانی و هوشمندی به‌عنوان پیشرانه‌های فرآیند اکتشاف و ایده پردازی اشاره می‌شود.

فصل هفتم و هشتم کتاب نیز به تبیین همگرایی بین صنایع و ارائه یک معماری منسجم سازمانی به‌منظور کاهش ریسک در سازمان‌های دوسوتوان پرداخته‌شده است.

از آنجایی که سطح کتاب از متوسط بالاتر است، مطالعه آن بیشتر برای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا و همچنین مدیران ارشد سازمان‌ها و مدیران فناوری و مدیریت نوآوری مفید است و می‌تواند دیدگاه جدید را به آنان بدهد.

در روزگاری به می‌رود ویروس کرونا و همه‌گیری آن بسیاری از روش‌های مدیریت سازمانی ایران و جهان را متحول و دگرگون سازد، دوسوتوانی می‌تواند راهی نو برای مدیریت پیش پای ما بگذارد. دوسوتوانی مانند آن است که بخواهیم با هر دو دستمان شروع به نوشتن کنیم. چه کسانی و تا چه حد در این کار موفق می‌شوند؟ سازمان‌هایمان چطور؟

 

  این مقاله را ۴۰ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *