خسرو سینایی از دنیا رفت
چه عنوان خوبی است عنوان کتابی که همایون امامی دربارهی خسرو سینایی، فیلمساز و هنرمند بزرگ کشورمان انتخاب کرده است. خسرو سینایی که دیروز به خاطر ابتلا به بیماری کرونا از دنیا رفت. اگر میخواهید دربارهی خسرو سینایی و کاری که کرد بیشتر بدانید، کتاب یک عمر، یک راه، یک عشق را بخوانید دربارهی بیش از نیم قرن حضور این هنرمند خستگیناپذیر در عرصهی سینما و هنر ایران. سینایی بیش از همه به فیلمهای مستندش مشهور است، اما در هنرهای تجسمی و موسیقی و معماری هم دستی داشت و از این رو عنوان «هنرمند» برازندهی اوست.
یک عمر، یک راه، یک عشق؛ خسرو سینایی
نویسنده: همایون امامی
ناشر: ساقی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۰۶
تعداد صفحات: ۶۰۰
شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۱۲۸۸۲۵
چه عنوان خوبی است عنوان کتابی که همایون امامی دربارهی خسرو سینایی، فیلمساز و هنرمند بزرگ کشورمان انتخاب کرده است. خسرو سینایی که دیروز به خاطر ابتلا به بیماری کرونا از دنیا رفت. اگر میخواهید دربارهی خسرو سینایی و کاری که کرد بیشتر بدانید، کتاب یک عمر، یک راه، یک عشق را بخوانید دربارهی بیش از نیم قرن حضور این هنرمند خستگیناپذیر در عرصهی سینما و هنر ایران. سینایی بیش از همه به فیلمهای مستندش مشهور است، اما در هنرهای تجسمی و موسیقی و معماری هم دستی داشت و از این رو عنوان «هنرمند» برازندهی اوست.
یک عمر، یک راه، یک عشق؛ خسرو سینایی
نویسنده: همایون امامی
ناشر: ساقی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۰۶
تعداد صفحات: ۶۰۰
شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۱۲۸۸۲۵
کتاب یک عمر، یک راه، یک عشق را همایون امامی نوشته که خود حقیقتاً عاشق سینمای مستند و همهی کسانی است که در این عرصه گام زده و فیلم ساختهاند. کمتر کسی به اندازهی امامی به زیروبم تاریخ سینمای مستندمان آشناست و برای نوشتن کتابی در معرفی خسرو سینایی مناسبتر از او نمیشد یافت.
کتاب سه بخش دارد. بخش اول «سینایی به روایت فیلمهایش» نام دارد. در این بخش نویسنده فیلمهای سینایی را یکبهیک معرفی و نقد کرده است. امامی با وجود لحن ستایشآمیزی که در تشریح فیلمها دارد، هرجا لازم دیده به کاستیهای آنها هم اشاره کرده است تا کار وجه منتقدانه و محققانهی خود را از دست ندهد.
بخش دوم تحت عنوان «سینایی به روایت خودش» مصاحبهای است ۳۶۰ صفحهای دربارهی زندگی و آثار فیلمساز. پرسشها را کسی میپرسد که تمام فیلمها را دیده و به دوران گوناگون زندگی سینایی آشناست.
حاصل کار نه تنها یک زندگینامهی جالب، بلکه سند مهمی است برای شناخت تاریخ سینمای مستند ایران. برای نمونه، در بیست صفحهای که به فیلم مرثیهی گمشده (فیلمی که سینایی دربارهی زندگی مهاجران لهستانی ایران در زمان جنگ جهانی نخست ساخته) اختصاص یافته است، متوجه میشویم که او از سال ۱۳۴۹ چندین سال در پی ساخت این فیلم بوده اما تلویزیون و سایر نهادهای دولتی حاضر نبودند روی آن سرمایهگذاری کنند.
در حوالی سال ۱۳۵۳ شاه سفری به زلاندنو میکند و آنجا در مراسم استقبال با گروه سرودی متشکل از کودکان لهستانی آشنا میشود و بعد از پرسوجو متوجه میشود که اینها فرزندان مهاجران لهستانی ایراناند که والدینشان از ایران به زلاندنو رفتهاند.
این اتفاق زمینهی مناسبی فراهم میکند که سینایی کار ساخت فیلمش را شروع کند. بعد انقلاب پیش میآید و ساخت فیلم رها میشود تا باز در سال ۱۳۶۲ فرصتی فراهم میشود برای ادامهی کار و حالا نگاتیوهای فیلم در آرشیو تلویزیون گم شدهاند.
سینایی یک ماه توی جعبههای نگاتیو تلانبار شده در انبار تلویزیون میگردد تا سرانجام جز یک حلقه باقی نگاتیوها را پیدا میکند. همهی اینها شرایط کار مستندسازان حرفهایمان را که در تلویزیون و سایر نهادهای دولتی کار میکردند به خوبی روشن میکند. مصاحبه پر است از این گونه اطلاعات که به زبانی ساده به زبان آمدهاند برای محققی که در صدد نگارش تاریخ سینمای مستند ایران باشد، بسیار ذیقیمتاند.
مصاحبه با این جملات سینایی تمام میشود:
من واقعاً با سینما خوب زندگی کردهام و خوشحال بودهام. از فیلم ساختن لذت بردهام و میبرم، فقط حسرت کارهایی را میخورم که میتوانستم بکنم و نشد. دیگر دلم نمیخواهد با سینمای بیرون کاری داشته باشم. میخواهم فیلم بسازم و دوستانم را دعوت کنم به خانه و با هم فیلم نگاه کنیم. جنس نگاه من با آنها که میخواهند مرا عوض کنند نمیخواند. من نتوانستم نگاه آنها را عوض کنم، ولی آنها هم نمیتوانند من را عوض کنند چون من به کم قانعم.
این حس خستگی البته بعد از ساخت ۵۸ فیلم که فهرست کاملشان در پایان کتاب آمده است بر فیلمساز چیره شده است؛ و البته پس از سالها کلنجار شدن با انواعِ «آن»ها.
بخش سوم کتاب «سینایی به روایت دیگران» نام دارد و شامل یادداشتهایی است که دیگران دربارهی آثار سینایی یک کلیت فعالیت سینمایی و هنری او نوشتهاند. محمدسعید محصی، عباس بهارلو و سعید عقیقی از کسانی هستند که نوشتههایشان در این قسمت آمده است و همین طور نوشتههایی از کسانی چون منوچهر طیاب (مستندساز همدورهی سینایی)، ژازه تباتبایی (هنرمندی که سینایی دو فیلم دربارهاش ساخته)، علی لقمانی (فیلمبردار بسیاری از کارهای او) که هریک از منظر مناسبات خود به شخصیت سینایی نگریستهاند.
خسرو سینایی در سال ۱۳۱۹ در ساری به دنیا آمد. پدرش پزشک شناخته شدهای در این شهر بود. در دبیرستان البرز تهران درس خواند و سپس برای ادامهی تحصیل راهی اتریش شد. در جوانی به موسیقی و شعر علاقهمند بود؛ آکاردئون مینواخت و شعر میگفت. در سال ۱۳۴۶ به ایران برگشت و به قصد فیلمسازی به وزارت فرهنگ و هنر رفت.
نخستین فیلمهای مستندی که ساخت در جشنوارهها موفقیتهایی به دست آوردند و جایگاه او را به عنوان یکی از مستندسازان هنرمند کشور تثبیت کردند. از آن پس دمی از فعالیت و فیلمسازی باز نماند و حاصل چندین دهه فعالیتش، دهها کار کوتاه و بلند برای سینمای کشور بود.
یک دیدگاه در “خسرو سینایی از دنیا رفت”
ای کاش کسانی که دوستشون داریم همیشه پیش ما می موندن