سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

جایگاه دریابندری و سودای تغییر زبان

جایگاه دریابندری و سودای تغییر زبان

 

نجف دریابندری افرادی را برای اولین به مخاطب فارسی زبان معرفی کرد که به جای سودای تغییر جهان، سودای تغییر زبان را در سر داشتند. چیزی که کم و بیش نجف هم در جهان زبان فارسی دنبال آن بود و برای این مهم ترجمه را انتخاب کرده بود. ترجمه‌هایی که در زمانه خود و حتی امروز انقلابی در ترجمه‌های فارسی آثار ادبی به شمار می‌روند.

نجف دریابندری افرادی را برای اولین به مخاطب فارسی زبان معرفی کرد که به جای سودای تغییر جهان، سودای تغییر زبان را در سر داشتند. چیزی که کم و بیش نجف هم در جهان زبان فارسی دنبال آن بود و برای این مهم ترجمه را انتخاب کرده بود. ترجمه‌هایی که در زمانه خود و حتی امروز انقلابی در ترجمه‌های فارسی آثار ادبی به شمار می‌روند.

 

 

نجف دریابندری مثل خیلی دیگر از روشنفکران معاصر پایش با حزب توده ایران به دنیای ادبیات و ترجمه باز شد. نجفِ خودآموخته هیچ‌گاه تربیت آکادمیک دانشگاهی نداشت اما یک تفاوت عمده با خیلی از روشنفکران هم‌عصرش داشت. نجف مارکسیستی بود که هیچ‌گاه حتی در اوج محبوبیت چپ در ایران مارکسیستی مثل باقی نشد.

برای این مدعا می‌توان به ترجمه‌های اولیه‌اش در دوران اوج حکمرانی حزب توده بر فضای هنری و ادبی دهه ٢٠ اشاره کرد و البته مشارکت بعدی‌اش در موسسه فرانکلین به عنوان سرویراستار، گرچه در سال‌های دهه ۶٠ و در حاشیه انتشار ترجمه‌ی ظلمت در نیمروز طی جدال قلمی با #عباس-میلانی ارادت دوباره خودش به آرمانشهر کمونیستی را زیرجلکی نشان داده بود، اما این ارادت هیچ‌گاه شکل بندگی به خود نگرفت.

در سال‌های اوج گسترش مارکسیسم نجف بر خلاف دیگران سراغ کتب مقدس مارکسیستی مثل نوشته‌های رومن رولان، برنارد شاو یا ماکسیم گورکی نرفت. حتی بین آمریکایی‌ها هم انتخابش دوس پاسوس یا اشتاین‌بک نبود. ترجمه را با ویلیام فاکنر و‌ البته ارنست همینگوی شروع کرد. او افرادی را برای اولین به مخاطب فارسی زبان معرفی کرد که به جای سودای تغییر جهان، سودای تغییر زبان را در سر داشتند.

 

چیزی که کم و بیش نجف هم در جهان زبان فارسی دنبال آن بود و برای این مهم ترجمه را انتخاب کرده بود. ترجمه‌هایی که در زمانه خود و حتی امروز انقلابی در ترجمه‌های فارسی آثار ادبی به شمار می‌روند. نوآوری‌هایی مثل استفاده از لحن مناسب متن مانند آن ترفند بی‌مانندی که در بازمانده روز برای پیش‌خدمت سرای دارلینگتن به کار گرفته بود یا استفاده از لغات کم شناخته شده لهجه و گویش‌های جنوب کشور برای «درآوردن» زبان متن پیرمرد و دریا. اما اگر کسی نظر من را بخواهد، شاخص‌ترین نوشته‌های نجف را باید در مقدمه‌هایی خواند که بر آثار ترجمه شده‌اش می‌نوشت.

گاهی آن‌ قدر اطلاعات جالبی در مورد داستان، نمایشنامه یا حتی آشپزی در این مقدمه‌ها می‌نوشت که اگر اصل کتاب را هم نمی‌خواندی چیز زیادی از دست نمی‌دادی و اگر باز هم نظر من را بخواهید بهترین این مقدمه‌ها را برای پیرمرد و دریا و کتاب مستطاب آشپزی نوشته بود؛ کامل، جامع و البته موجز.

نجف آقای دریابندری ما که سال‌ها بود دیگر ترجمه نمی‌کرد رفت ‌و حسرت خواندن داستان‌های کوتاه همینگوی با ترجمه‌ی شیرینش را به دل ما گذاشت. اما از رفتنش دردناک‌تر این بود که در همه‌ی این سال‌ها کسی راهش را دنبال نکرد، نه از راه غنا بخشیدن به زبان فارسی به وسیله ترجمه و نه از راه نوشتن مقدمه‌های آن‌چنانی بر ترجمه‌ها. نجف دریابندری را از هر سمت و سویی که نگاه کنی یگانه بود و رفتنش خسران.

 

جایگاه دریابندری و سودای تغییر زبان

  این مقاله را ۹۳ نفر پسندیده اند

2 دیدگاه در “جایگاه دریابندری و سودای تغییر زبان

  1. مهرداد رضایی شیراز می گوید:

    درود آقای دکتر بابک یزدانی
    نوشته ارزشمند شما را در باره نویسنده و مترجم بزرگ ایران زمین خواندم و لذت بردم مخصوصا اینکه فرمودید شاخص ترین نوشته های ایشان در مقدمه هایی است که بر آثار ترجمه شده اش می نوشت.
    موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *