سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

تنهایی چگونه آگاهی ما از خودمان را تغییر می‌دهد؟

تنهایی چگونه آگاهی ما از خودمان را تغییر می‌دهد؟


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

احمدی داستانِ تکه‌ی ابر، شاخه‌ی نرگس را به همان سبکِ آشنای خودش نوشته است و با شگردهای زبانی و ادبیِ ویژه‌اش جهانی رؤیایی و شاعرانه خلق کرده که دورهمیِ بی‌مانندِ رنگ و نور، امید و کلمه است. احمدرضا احمدی با بهره‌گیری از تمثیل سفر در این داستان، مخاطب را به حرکت و تغییر دعوت می‌کند؛ سفری لذت‌بخش که با نثر شاعرانه و خیال‌پردازی‌های کودکانه‌ و نمادهایی مانند رنگ‌ها و عناصر طبیعت از گم‌شده‌ای بزرگ می‌گوید، از صلح.

تکه‌ی ابر، شاخه‌ی نرگس

نویسنده: احمدرضا احمدی / تصویرگر: نوشین خائفی‌ اشکذری

رده بندی سنی کتاب: 7+

ناشر: کتاب‌های پرنده‌ی آبی (گروه کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی)

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۳۰

شابک: ۹۷۸۶۰۰۴۳۶۷۲۲۶

احمدی داستانِ تکه‌ی ابر، شاخه‌ی نرگس را به همان سبکِ آشنای خودش نوشته است و با شگردهای زبانی و ادبیِ ویژه‌اش جهانی رؤیایی و شاعرانه خلق کرده که دورهمیِ بی‌مانندِ رنگ و نور، امید و کلمه است. احمدرضا احمدی با بهره‌گیری از تمثیل سفر در این داستان، مخاطب را به حرکت و تغییر دعوت می‌کند؛ سفری لذت‌بخش که با نثر شاعرانه و خیال‌پردازی‌های کودکانه‌ و نمادهایی مانند رنگ‌ها و عناصر طبیعت از گم‌شده‌ای بزرگ می‌گوید، از صلح.

تکه‌ی ابر، شاخه‌ی نرگس

نویسنده: احمدرضا احمدی / تصویرگر: نوشین خائفی‌ اشکذری

رده بندی سنی کتاب: 7+

ناشر: کتاب‌های پرنده‌ی آبی (گروه کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی)

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۳۰

شابک: ۹۷۸۶۰۰۴۳۶۷۲۲۶

 


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

همه‌چیز با تنهایی شروع می‌شود. تکه‌ی ابر، شاخه‌ی نرگس داستانی تصویری درباره‌ی پسرکی است که پدرش به سفر رفته و تنها مانده. حدس می‌زنید پسرک با تنهایی‌اش چه می‌کند؟ شما با تنهایی‌هایتان چه می‌کنید؟

همه‌ی ما در زندگی‌مان احساس تنهایی و یا تنها ماندن را تجربه می‌کنیم. تجربه‌ای مشترک که هر کسی به شیوه‌ای منحصربه‌فرد آن را می‌گذراند. گاهی احساس تنهایی می‌کنیم و گاهی تنها می‌مانیم و در برابر تنهایی چه چاره‌ای داریم؟ یا در آن غرق می‌شویم و یا تلاش می‌کنیم از آن دور شویم و یا…

حقیقت این است که در تنهایی و در رویارویی با تنهایی هیچ‌کدام از ما شرایط و شیوه‌ی یکسان و مشابهی را نمی‌گذرانیم.

پسرکِ این داستان نیز از خانه به کوچه می‌آید و با تکه‌ی ابر، شاخه‌ی نرگس و پرنده‌ی آبی ملاقات می‌کند، با آن‌ها دوست می‌شود و سفری را آغاز می‌کند که منجر به شناخت بیشترِ خودش می‌شود.

این کتاب را احمدرضا احمدی نوشته و انتشارات کتاب‌های پرنده‌ی آبی (گروه کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی) با تصویرگری نوشین خائفی‌اشکذری در مجموعه‌ی داستان‌های صلح و دوستی منتشر کرده است.

 

احمدی داستانِ تکه‌ی ابر، شاخه‌ی نرگس را به همان سبکِ آشنای خودش نوشته است و با شگردهای زبانی و ادبیِ ویژه‌اش جهانی رؤیایی و شاعرانه خلق کرده که دورهمیِ بی‌مانندِ رنگ و نور، امید و کلمه است.

او قصه‌ را از خانه و با طرح یک رنج یعنی فقدان پدر آغاز می‌‌کند و بعد، تنهایی را عاملی درنظر می‌گیرد که قهرمان را ترغیب می‌کند برای سفر… برای ورود به دنیایی تخیلی… تخیلی که واقعیت را به هم می‌ریزد و آشنایی‌زدایی می‌کند.

احمدرضا احمدی با بهره‌گیری از تمثیل سفر در این داستان، مخاطب را به حرکت و تغییر دعوت می‌کند؛ سفری لذت‌بخش که با نثر شاعرانه و خیال‌پردازی‌های کودکانه‌ و نمادهایی مانند رنگ‌ها و عناصر طبیعت از گم‌شده‌ای بزرگ می‌گوید، از صلح.

صلح فقط فقدان جنگ نیست. صلح یعنی دوستی، همدلی و قدردانی نسبت به دیگران و طبیعت. صلح یعنی آرامشِ درون و پذیرشِ خویشتن که شادی و امید می‌آورد.

هنگامی‌که مسافرِ کوچکِ کتاب با همراهی تکه‌ی ابر و شاخه‌ی نرگس و پرنده‌ی آبی عازم سفر می‌شود، قدم به یک آزمون بزرگ می‌گذارد که صبر و مهربانی، همکاری و بخشش، درایت و قدرتِ تفکرِ او و همسفرهایش را محک می‌زند. 

 

تکه ابر، شاخه نرگس ، تنهایی

 

 

در این مسیر، آن‌ها ابتدا با صاحب نارنجستان برخورد می‌کنند که مردی غمگین است. مردی که برای برطرف کردنِ تشنگی درخت‌های نارنج چاره‌ای ندارد و در آرزوی باران است. چه کسی می‌تواند به مرد و نارنجستانِ او کمک کند و رنگ و شادی را به باغ و صاحبش بازگرداند؟ تکه‌ی ابر تصمیمِ خودش را می‌گیرد. او به آسمان می‌رود و ابرها را بسیج می‌کند تا ببارند و نارنجستان را سیراب کنند.

باران می‌بارد و آرزوی مرد برآورده می‌شود و او برای قدردانی به پسرک و دوستانش هدیه‌ می‌دهد؛ کالسکه‌ای با دو اسب سفید، اسب‌هایی که در هر موقعیت و مرحله به رنگی درمی‌آیند؛ زرد، قرمز، آبی، صورتی، ارغوانی و….

وقتی پسرک و گروه دوستانش با کالسکه حرکت می‌کنند، اسب‌ها زرد می‌شوند و به دشتی می‌رسند که در زمینش شمع‌های روشن روییده است.

کشف معنا و مفهوم نمادها کمک می‌‌کند تا جهانِ داستان گسترده‌تر و مفاهیم عمیق‌تر شود. نارنج نماد طراوت، امید و رویش و رنگ زرد نماد نوآوری، خلاقیت و حکمت است. پسرک شمع می‌چیند. شمع بر امید، نور و دانایی دلالت می‌کند. او با نوری در دست دوباره کالسکه را به حرکت درمی‌آورد.‌ این‌بار، اسب‌ها قرمز می‌شوند و به باغی می‌رسند که با آب و رنگ نقاشی شده است.

تکه‌ی ابر دوباره به آسمان می‌رود و ابرها می‌بارند و رنگ‌ها را می‌شویند و بعد، باغ به بیابان تبدیل می‌شود. در نتیجه‌ی این اتفاق، پرنده‌ی آبی آواز خواندن را فراموش می‌کند.

 

پسرک بار ‌دیگر کالسکه را به حرکت درمی‌آورد. اسب‌ها آبی می‌شوند. رنگِ آبی اسب‌ها و عطر نرگس‌ها باعث می‌شود پرنده‌ی آبی دوباره قدرت آواز خواندن را به دست آورد و بعد، کالسکه به اتاقی کنار رودخانه می‌رسد. اتاقی تاریک و ساکت که پر از کبوتر و قمری و قرقاول و خرگوش سفید و فرشته‌های بالدار است که آنجا به خواب رفته‌اند. پرنده‌ی آبی به شیشه نوک می‌زند و همه را بیدار می‌کند.

نور در اتاق پخش می‌شود. همه بیدار می‌شوند و پسرک فرشته‌ها و خرگوش‌ها را سوار کالسکه می‌کند و به کنار دریا می‌روند. فرشته‌ها به رنگ آبی درمی‌آیند و با دریا یکی می‌شوند. خرگوش‌های سفید هم به رنگ سبز درمی‌آیند و پسرک آن‌ها را در جنگل رها می‌کند تا با جنگل یکی شوند.

پسرک و گروه دوستانش پیام‌آورِ شادی، خوشبختی و تحول هستند. آن‌ها حرکت می‌کنند، تاریکی و تنهایی، سکوت و سکون را برهم می‌زنند و جهان را تغییر می‌دهند.

در ادامه‌ی این مسیر، اسب‌ها صورتی می‌شوند و به رستوران می‌رسند که بشقاب‌های صورتی در آنجا پر از ماه و ستاره و خورشید و سکوت و انگور و گندم است و در هر کدام گل سرخ و زیتون می‌روید.

گل سرخ یکی از نمادهای مهم در نقوش آثار هنری ایرانی است و در باورهای اساطیری هم معنای نمادین دارد. در این داستان، پسرک گل‌های سرخِ توی بشقاب را می‌چیند و به جای آن‌ها شمع می‌گذارد. گل سرخ نماد عشق و زیبایی است که پسرک را به نامه‌های عاشقانه‌ی پدر و مادرش می‌رساند.

 

سفر با گذر از روستایی پر از درخت آلبالو و گیلاس، عبور از کنار شکارچیان در جنگل و قبرستان اتومبیل‌های کهنه ادامه پیدا می‌کند تا کالسکه به شیرخوارگاه می‌رسد و بعد، به کوچه‌ای که در آنجا جشنی برپاست؛ جشن تولد یک نوزاد.

تا این که یک روز تعطیل، پرنده‌ی آبی سوار تکه‌ی ابر می‌شود برای همیشه به آسمان می‌رود. پسرک گل‌های نرگس و اسب‌ها را هم به باغ و مزرعه‌ی پرورش آن‌ها پس می‌دهد و دوباره تنهای تنها می‌شود. او مدام دو اسب، تکه‌ی ابر و گل‌های نرگس را در خواب می‌‌بیند و خواب‌هایش را می‌‌نویسد و تصویرشان را نقاشی می‌کند. چون کسی را ندارد که خواب‌هایش را برای او بگوید.

خواب نشانه‌ی عبور از مرحله‌ی ناآگاهی به سمت آگاهی است و عاقبت، یک روز صبح که همه‌ی شهر در خواب هستند، پسرک از تنهایی در آینه نگاه می‌کند. او در آینه می‌بیند که نارنجستان در دریا سقوط کرده و درختان نارنج از دریا سر بیرون آورده‌اند.

آینه بازنمای واقعیات و نشان‌دهنده‌ی احساسات و عواطف است و نگاه کردن به آینه نمادی است از آینده‌نگری، امیدواری و عشق.

پسرک با پرنده و گل و یا با نوشتن و نقاشیِ خواب‌هایش به جهانی تخیلی وارد می‌شود که تنها چاره‌ی او برای رهایی از تنهایی است و زمانی‌که صاحب نارنجستان یک سبد نارنج را از آینه برای پسرک می‌فرستد، آیا این امید را می‌دهد که نیک‌بختی نزدیک است؟

جهانی که احمدرضا احمدی در این کتاب می‌سازد و قصه‌ای که درباره‌ی پسرک تعریف می‌کند، در ذهن هر مخاطب، چه کودک و چه بزرگسال، می‌تواند دری به دنیایی متفاوت باز کند. کودکان از خیال‌پردازی‌های بی‌مانند در این داستان لذت می‌برند و توصیف‌ها و تصویرسازی‌ها هم دایره‌ی واژگان آن‌ها را غنی می‌کند و هم سواد بصری‌شان را تقویت می‌کند. علاوه‌براین، مخاطبان با قرائت شاعرانه‌ی زندگی و جهان آشنا می‌شوند، وقتی چاره‌ای برای رهایی از رنج و غم و تنهایی نمانده است.

 

 

 

 

  این مقاله را ۴۸ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *