تلفیقی از واقعیت و فانتزی
چشمهای سبز هیهوهاما داستانی فانتزی دربارهی پسر نوجوانی است که پس از آزار دادن افراطی گربهها، دُم درمیآورد. اما همهچیز همین جا تمام نمیشود. کتاب روی لبهی مرزی واقعیت و فانتزی راه میرود و به طور غیر مستقیم به مسائل مختلفی مثل مشکلات خانوادگی، دوستی با حیوانات، انگیزه و موفقیت و ندای وجدان هم میپردازد.
چشمهای سبز هیهوهاما
نویسنده: ریحانه جعفری
ناشر: شهرستان ادب
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۱۵۲
چشمهای سبز هیهوهاما داستانی فانتزی دربارهی پسر نوجوانی است که پس از آزار دادن افراطی گربهها، دُم درمیآورد. اما همهچیز همین جا تمام نمیشود. کتاب روی لبهی مرزی واقعیت و فانتزی راه میرود و به طور غیر مستقیم به مسائل مختلفی مثل مشکلات خانوادگی، دوستی با حیوانات، انگیزه و موفقیت و ندای وجدان هم میپردازد.
چشمهای سبز هیهوهاما
نویسنده: ریحانه جعفری
ناشر: شهرستان ادب
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۱۵۲
تلفیقی از واقعیت و فانتزی
چشمهای سبز هیهوهاما داستان پسر نوجوانی به اسم کیوان لولاگر است که وضعیت خانوادگی مناسبی ندارد. پدرش ورشکست شده، همهی داراییاش را از دست داده و حالا فراش یک مدرسه شده است؛ او حتی گاهی دستفروشی هم میکند. به همین دلیل مادر کیوان از خانه رفته و پیش مادربزرگ زندگی و خیاطی میکند. کیوان خواهری دارد که تا اواسط داستان رابطهی خوبی با او ندارد.
به همهی اینها مشکلات شخصی کیوان را هم اضافه کنید. گربهای مرغعشقهای او را خورده و همین باعث شده کیوان بخواهد از تمام گربههای دنیا انتقام بگیرد. اما این انتقامها بیجواب نمیماند. گربههای محل تصمیم میگیرند وردی بخوانند و او را جادو کنند که دم دربیاورد. حالا کیوان برای خلاص شدن از شر دمی که درآورده باید چهار خوان را پشت سر بگذارد. چهار خوانی که زمینهساز تغییرات بنیادینی در او میشوند.
یکی از نقاط قوت این کتاب شخصیتپردازی خوب کیوان لولاگر به عنوان یک نوجوان با ذهن مشوش است. ریحانه جعفری به عنوان یک نویسندهی زن به ساخت شخصیت نوجوانی از جنس مخالف پرداخته و در این کار موفق بوده است. کیوان نوجوانی است که به علت مشکلات مالی و وضعیت نابسامان روابط افراد خانواده، ذهن مشوشی دارد و این تشویش در رفتارهای او به خوبی نمایان است.
مخاطب به راحتی میتواند حدی از پرخاشگری را نیز در گفتار و رفتار شخصیت اصلی داستان مشاهده کند. دیالوگهای کیوان اغلب با حالتی از خشم، ناسزا و تکیه کلامهای مخصوص پسران نوجوان بیان میشود و رفتار کیوان (مخصوصاً با گربهها) هم همین خشم و خشونت را نشان میدهد. این ویژگی میتواند به طور غیرمحسوس نشانگر اهمیت محیط امن خانواده در روحیات و رفتار نوجوانان باشد.
دومین ویژگی مثبت این اثر موضوعی است که از اولین صفحه ذهن مخاطب را درگیر میکند: آزار حیوانات. این کتاب با توصیف آزار دادن گربهها توسط کیوان شروع میشود و همین شروع جنجالی مخاطب را دنبال خود میکشد تا ادامهی ماجرا را بخواند. ماجرای دم درآوردن کیوان که میتواند نمادی از وجدان او باشد، پیامد آزار حیوانات است و یکی از خوانهایی که کیوان باید پشت سر بگذارد تا از شر دم (یا همان ندای وجدانش) خلاص شود هم باز مرتبط با حیوانات و مهربانی با آنهاست.
از همین رو میتوان گفت این کتاب نه تنها ماجرای فانتزی، پرحادثه و نوجوانپسندی دارد، بلکه حامی محیط زیست و حیات حیوانات هم هست.
سومین نقطهی قوت چشمهای سبز هیهوهاما تناسب حجم و فصلبندی اثر با مخاطب آن یعنی نوجوان است. باتوجه به اینکه این کتاب برای گروه سنی نوجوان و حتی کودکان دورهی دوم دبستان میتواند مناسب باشد، وجود فصلهای کوتاه در آن (۲۸ فصل) و حجم نسبتاً کم (۱۵۲ صفحه) از ویژگیهایی است که خواندن آن را برای این گروه سنی آسانتر میکند و موجب خستگی چشم و کسلی آنان نمیشود.
در کنار همهی این ویژگیهای مثبت میتوان چند نکتهی قابل بحث را هم در مورد این کتاب مطرح کرد:
نخست آنکه ریحانه جعفری در واقع یک داستان فانتزی برای نوجوانان نوشته است. در این داستان پسر نوجوان دم درمیآورد، گربهها حرف میزنند، اتفاقهای جادویی میافتد و… اما از طرف دیگر خواننده داستان زندگی واقعی کیوان و خانوادهاش را هم میخواند. مشکلات مالی، بوی قرمهسبزی، حمام رفتن، مسابقهی شنا و خیلی چیزهای دیگر که در زندگی عادی هر نوجوانی میتواند اتفاق بیفتد.
مسئله اینجاست که در بعضی بخشها تلفیق دنیای واقعی و دنیای فانتزی به خوبی صورت نگرفته است و همین موضوع باعث باورپذیر نشدن برخی حوادث رمان میشود. به عنوان مثال نویسنده در زمان توصیف شرایط واقعی بسیار دقیق و ریزبینانه عمل کرده و گرسنگی کیوان یا درد او از یک زخم عمیق را به خوبی شرح داده است اما ترس او از لو رفتن ماجرای دُم یا واکنش دیگران به دیدن دُم را آنطور که باید و شاید، نشان نداده و همین موضوع باعث میشود گاهی خواننده با خودش فکر کند دنیای فانتزی به گونهای باورناپذیر به دنیای واقعی این داستان چسبانده شده است.
دومین ویژگی قابل بحث این اثر یکدست نبودن متن از نظر توصیف است. در برخی قسمتها نویسنده به طور کامل اتفاق را شرح داده است و مثلاً ماجرای گیر کردن کیوان در یک خرابه همراه چند گربهی سخنگو را ریز به ریز تعریف کرده است اما در بعضی قسمتهای دیگر صرفاً به گفتن جملهای بسنده کرده و از سر آن اتفاق گذشته است.
به عنوان مثال خواننده در طول کتاب چندین جا دربارهی نگرانی کیوان از شرکت کردن در مسابقهی شنا میخواند، اما زمان شرکت در مسابقهی شنا همهچیز خیلی سریع اتفاق میافتد و مخاطب متوجه نمیشود که چطور کیوان توانست با دُم از پس مسابقه بربیاید. شاید وجود توصیف بیشتر در چنین مواردی میتوانست به جذابیت بیشتر اثر کمک کند.
البته نامزد شدن این رمان در سی و ششمین دورهی جایزهی کتاب سال نشان میدهد که نویسنده در خلق یک کتاب ارزشمند برای گروه سنی نوجوان موفق بوده است. به طور کلی چشمهای سبز هیهوهاما رمانی فانتزی و پرماجرا برای نوجوانهایی است که از خواندن داستانهایی با اتفاقهای عجیب و غریب لذت میبرند. نباید نادیده گرفت که این کتاب به طور ضمنی در مورد آزار ندادن حیوانات، خوبی کردن به دیگران و شنیدن صدای وجدان نیز پیامهایی برای نوجوانان دارد.