تاریخ ارامنه منطقه فریدن
تاریخ مشترک ایرانیان و ارمنیان نزدیک ۲۸۰۰ سال قدمت دارد که باعث شده اشتراکات فرهنگی زیادی بین آنها به وجود بیاید. برای قرون متمادی ارامنه بخشی از امپراتوریهای ایرانی نظیر مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان بودند که باعث شد دین مشترک داشته باشند و نیز تاثیراتی در زبان ارمنی. البته بعد از مسیحی شدن ارمنستان و مسلمان شدن ایران این ارتباط ضعیفتر شد ولی ادامه یافت و تا امروز نیز وجود دارد. ضمناً این اولین باری است که کتابی به زبانی جز فارسی در بخش نقد کتاب وینش معرفی میشود.
تاریخ ارامنه منطقه فریدن
نویسنده: لوون میناسیان
ناشر: انجمن گورک ملیتینتسی
سال چاپ: ۱۹۷۱تعداد صفحات: ۴۹۰
تاریخ مشترک ایرانیان و ارمنیان نزدیک ۲۸۰۰ سال قدمت دارد که باعث شده اشتراکات فرهنگی زیادی بین آنها به وجود بیاید. برای قرون متمادی ارامنه بخشی از امپراتوریهای ایرانی نظیر مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان بودند که باعث شد دین مشترک داشته باشند و نیز تاثیراتی در زبان ارمنی. البته بعد از مسیحی شدن ارمنستان و مسلمان شدن ایران این ارتباط ضعیفتر شد ولی ادامه یافت و تا امروز نیز وجود دارد. ضمناً این اولین باری است که کتابی به زبانی جز فارسی در بخش نقد کتاب وینش معرفی میشود.
تاریخ ارامنه منطقه فریدن
نویسنده: لوون میناسیان
ناشر: انجمن گورک ملیتینتسی
سال چاپ: ۱۹۷۱تعداد صفحات: ۴۹۰
از نظر حضور ارامنه در مرزهای ایران مدرن میتوان به منطقه آتورپاتکان یا آذربایجان اشاره کرد که در آن نزدیک به ۲۰۰ کلیسای بزرگ و کوچک ارمنی وجود دارد. نخستین کلیساها در قرن چهارم میلادی بنا شدند که این نشانه حضور دیرین آنها در این منطقه است.
اما این کتاب درباره تاریخ بخشی از ارامنه ایران است که از دوره صفوی به بعد در ایران مستقر شدند. در زمان سلطنت شاه عباس اول و جنگهای وی با عثمانی برای به وجود آوردن زمین سوخته به خاطر جلوگیری از پیشروی سپاهیان عثمانی به داخل ایران و نیز بهره برداری از ارامنه به عنوان تاجر، صنعتگر و کشاورز نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر از ارامنه منطقه دشت آرارات که امروزه بین جمهوری ارمنستان و نخجوان تقسیم شده از رود ارس گذرانیده و در مناطق مختلف ایران اسکان داده شدند که مهمترین این مناطق اصفهان، شیراز، قزوین، اراک، رشت و مناطق روستایی دور تا دور آنها بود. در قسمتهای اول این کتاب درباره این مهاجرت به طور کامل توضیح داده شده است.
منطقه فریدن در فاصله ۱۵۰ کیلومتری اصفهان قرار دارد و کشاورزان ارمنی آنجا اسکان داده شدند. اشاره کنیم که وضعیت زندگی این کشاورزان شبیه بقیه مردمی بود که در منطقه میزیستند و تحت حاکمیت خانها و ارباب محلی بودند (پارسها، لرها، گرجیها و ترکها) بیشتر تمرکز شاه عباس و شاهان بعد از او بر تاجران ارمنی جلفا بود که در اصفهان در محلهی بهنام جلفای نو اسکان داده شده بودند و برای اقتصاد بینالمللی ایران مهم و موثر بودند. از نزدیک ۵۰۰ صفحه این کتاب ۲۰۰ صفحه به تاریخ منطقه فریدن اختصاص داده شده از زمان ورود ارامنه به این منطقه در سال ۱۶۰۶ میلادی زمان صفویان و در دورههای بعدی نظیر دوره اشغال ایران توسط افغانها، افشاریان، زندیه، قاجار و پهلوی تا سال ۱۹۵۶ میلادی.
در دوره صفوی در مناطقی که ارامنه اسکان داده شدند، کلیساهای متعددی بنا شدند. آنها به علت آزادی مذهبی مالیات نمیدادند به جز جزیهای که همه غیرمسلمانان موظف به پرداخت آن بودند. این کلیساها و روستاهایی که در آنها قرار داشتند همیشه در خطر حمله و غارت از طرف خانهای محلی، روستاهای دیگر و راهزنان بودند. یکی از مشکلاتی که برای ارامنه فریدن و مناطق دیگر به وجود آمد در زمان شاه سلیمان یکم صفوی، مسلمان شدن یک کشیش ارمنی بود و و این کشیش به شاه گفت که کلیساهای ارمنی ثروتهای زیادی جمع کردهاند که این باعث شد شاه سلیمان به علاوه جزیه گرفته شده، مالیات سنگینی بر سایر کلیساهای آن مناطق ارمنینشین وضع کند که این مالیات تا زمان سقوط اصفهان به دست افغانها و انقراض صفویه ادامه یافت.
در زمان اشغال ایران به دست افغانها، راهزنیها و حمله به روستاهای ارمنینشین کم نشد البته خود حکومت افغان با درخواست ارامنه از بعضی روستاهای ارمنینشین حمایت نظامی کرد که باعث شد ارمنیان را همدست افغانها بدانند بدون در نظر گرفتن اینکه آنها بودند که روستاهای ارمنینشین را بارها غارت و ویران کردند. در دوران سلسلههای بعدی به اتفاقات مختلفی در این منطقه اشاره شده مثل غارت یا حمله به روستاها، خانهای بزرگی که صاحب این منطقه شدند مثل ظلالسلطان قاجار و نیز دعواهای بین خانوادههای ارمنی سر زمین کشاورزی و چراگاهها.
بعد از پیروزی انقلاب مشروطه گروهی از جوانان ارمنی منطقه فریدن به نیروهای نظامی یپرم خان، رئیس بعدی نظمیه (پلیس) ایران، پیوستند. اشاره شود که ارامنه این منطقه نیز در قحطی بزرگ ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ هجری شمسی ضرر جانی و مالی زیادی متحمل شدند و گروهی از آنها به مناطق ارمنینشین که تحت کنترل روسیه تزاری بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمنچای در آمده بود و به نوعی همان منطقهای بود که شاه عباس اول ۳۰۰ سال پیش آنها را از آنجا کوچانده بود، مهاجرت کردند. در سال ۱۹۴۶ میلادی با اتمام جنگ جهانی دوم و باز شدن مرز با اتحاد جماهیر شوروی و نیز تبلیغات حکومت کمونیستی وقت ارمنستان، نزدیک به ۲۰ هزار ارمنی از کل ایران و ۲۴۰۰ نفر از ۱۲۰۰۰ نفر ارمنی ساکن در فریدن به ارمنستان مهاجرت کردند. این مهاجرتها از این منطقه به شهرهای بزرگی چون اصفهان، اراک و تهران و نیز خود ارمنستان تا امروز ادامه دارد.
بعد از خواندن تاریخ آن منطقه در سه و نیم قرن اخیر، بخشهای بعدی این کتاب به روستاهای ارمنینشین این منطقه به طور مفصل اشاره کرده که در طول تاریخ آنها یک عدد ثابتی نبودند به این علت که در این روستاها مردمی از قومهای مختلف زندگی کرده و همه روستاهای فریدن ارمنینشین نبودند و بعضی وقتها نیز یک گروه قومیتی یک روستا را ترک کرده و گروه دیگر در آنجا ساکن شده و تعدادی از روستاها جمعیت مختلط داشتند.
در ادامه به مدارس ارمنی این منطقه اشاره شده و اینکه در کدام روستاها دایر بودند. برای مدتی کوتاه نیز در زمان رضا شاه پهلوی آن مدارس ملی اعلام شده یعنی اجازه تدریس زبان ارمنی از آنها گرفته شد و در آن زمان ارامنه مجبور شدند در کلیساها و اجتماعهای خانگی زبان خود را یاد بگیرند. در سالهای بعدی باشگاههای فرهنگی به وجود آمدند که بیشترشان برای مدت کمی فعال بودند. اشارهای به ساخت اولین بیمارستان این منطقه توسط ارامنه در سال ۱۹۴۲ شده که برای عموم باز بود. اشاره شده به محلهای زیارتی منطقه، به معجزههایی که گفته شده در آنجا اتفاق افتادند، نوع لباسهای پوشیده شده، لهجههای محلی، رفتار و اخلاق مردم، آهنگسازان و خوانندهها، نقش خلیفهگری ارامنه اصفهان در زندگی ارامنه فریدن، کشتیگیرهای محلی، معدنهای موجود در منطقه و نمودارهای جمعیتی منطقه از ۱۸۵۱ تا ۱۹۶۶میلادی.