سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

بیچاره‌های هیچ‌کاره و همه‌کاره

بیچاره‌های هیچ‌کاره و همه‌کاره

 

هر چهار کتاب مجموعه‌ی من بیچاره زبان طنز دارند و علاوه بر نکات آموزشی‌ای که در هر کدام نهفته است، کتاب‌های مناسبی برای سرگرم کردن کودکان و خندیدن به موقعیت‌هایی است که راوی هر جلد به وجود می‌آورد. تصویرگری‌های هیلدگارت مولر که در هر جلدی نقش اساسی بازی می‌کنند، هم به خواندنی شدن داستان کمک کرده‌اند و هم فضای طنز داستان‌ها را پررنگ‌ کرده‌اند.

هر چهار کتاب مجموعه‌ی من بیچاره زبان طنز دارند و علاوه بر نکات آموزشی‌ای که در هر کدام نهفته است، کتاب‌های مناسبی برای سرگرم کردن کودکان و خندیدن به موقعیت‌هایی است که راوی هر جلد به وجود می‌آورد. تصویرگری‌های هیلدگارت مولر که در هر جلدی نقش اساسی بازی می‌کنند، هم به خواندنی شدن داستان کمک کرده‌اند و هم فضای طنز داستان‌ها را پررنگ‌ کرده‌اند.

 

 

تصور کنید هر کاری می‌کنید صدای‌تان به هیچ‌جایی نمی‌رسد ولی عواقب کار دیگران هم روی دوش شما می‌افتد. کسی حرفتان را نمی‌فهمد و صحبت کردن مثل آب در هاون کوبیدن است. رفتار آدم‌ها را با خودتان نمی‌فهمید و در بیشتر موقعیت‌ها از بازخورد آدم‌ها گیج و خسته می‌شوید. شاید همیشه برای‌تان این اتفاق نیفتد ولی در طول زندگی حتماً یکی دوبار شده است که فکر کنید هیچ‌کسی شما را نمی‌فهمد.

مجموعه‌ی منِ بیچاره روایت همین نافهمی‌ها از زبان کسانی است که حرف‌های‌شان نادیده گرفته می‌شود. این مجموعه‌ی چهار جلدی در هر جلدش راوی متفاوتی دارد که این راوی‌ها از ندیده‌شدن‌هاشان حرف می‌زنند. وجه اشتراک همه‌ی جلدهای این مجموعه برخلاف بیشتر مجموعه‌هایی که یک نویسنده‌ آن را به هم وصل می‌کند، تصویرگر کتاب‌هاست. این کتاب‌ها با تصویرگری هیلدگارد مولر به هم متصل شده‌اند.

جلد اول این کتاب من بیچاره بچه‌ام و هیچ کاره، از زبان دختری است که پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند و او با مادرش و پدرناتنی‌اش زندگی می‌کند. هانا احساس می‌کند مادرش او را نمی‌بیند، به جای او تصمیم می‌گیرد و حتی در مواقعی هم به جای او عمل می‌کند. او دوست دارد در تصمیمات خانواده شریک باشد، از دور آدم عجیبی به نظر نرسد و روابط سالمی با دوستانش داشته باشد، اما همیشه اتفاقاتی می‌افتد که او تقصیرکار می‌شود و کسی نیست که بخواهد حرف‌ها و توضیحاتش را بشنود.

من بیچاره
کتاب من بیچاره بچه‌ام و هیچ کاره

 

 

داستان حرف دل بچه‌ها را می‌زند! مخصوصاً آن قسمت‌هایی که تاکید دارد خانواده‌ها هنوز باور نکرده‌اند فرزندشان هم می‌تواند نظر بدهد و تصمیم‌گیری کند. مثلاً در این داستان مادر خانواده به جای دخترش اتاق او را طراحی می‌کند و می‌چیند و انگار نه انگار که اتاق برای دختر است. هانا خودش را تنها می‌داند. کسی او را نمی‌بیند. در مدرسه، در خانه، پیش مادربزرگش همه و همه روندی را پیش می‌گیرند که هانا مجبور است برای دیده شدن کارهایی بکند که تهش این جمله را به کار ببرد: من بیچاره بچه‌ام و هیچ‌کاره.

 کتاب برای کودکانی که احساس تنهایی و دوری از خانواده و مدرسه می‌کنند بسیار مناسب است. اتفاقاتی که هانا در این کتاب برای ما روایت می‌کند، نشان می‌دهد که چقدر از رفتارهای کودکان که بزرگ‌ترها از آن کلافه هستند، از رفتار نابه‌جای بزرگ‌ترها و درک نکردن کوچک‌ترها نشئت می‌گیرد‌. نقطه‌ی اوج داستان آن‌جاست که مادرش متوجه این موضوع می‌شود و از او در ماجرای دعوایی که در مدرسه اتفاق افتاده است، حمایت می‌کند. این تعادل در داستان باعث می‌شود هم مادر درک بهتری از فرزندش پیدا کند و هم هانا کمی از آن حال و هوای دیده‌نشدن در بیاید.

همچنین این جلد از مجموعه برای کودکانی که والدین‌شان از هم جدا شده‌اند و زندگی جدیدی را بدون یکی از والدین زیستی خود شروع کرده‌اند، مناسب است. منِ بیچاره بچه‌ام و هیچ کاره را یوتا ریشتر نوشته است. او به خوبی از زبان کودکان دغدغه‌های‌شان را روایت کرده است و تصویرگری‌های مولر هم به فضاسازی بهتر کتاب کمک کرده است.

من بیچاره
کتاب من بیچاره همسترم و هیچ کاره

 

 

از جلد دوم کتاب راوی دیگر کودک نیست. حالا راوی‌ها نوع دیگری از موجودات هستند! در جلد دوم گربه، جلد سوم کره اسب و جلد چهارم یک همستر داستان نادیده‌گرفته‌شدن‌شان را تعریف می‌کنند. داستان در این سه جلد سویه‌ی محیط‌زیستی هم دارد. کمتر در کتاب‌ها از زبان حیوان خانگی مصیبت‌ها و اتفاقاتی را که از ما انسان‌ها به آن‌ها می‌رسد، می‌خوانیم.

من بیچاره گربه‌ام و هیچ‌کاره درباره‌ی گربه‌ی پر حرفی است که هفت سال با خانواده‌ای زندگی می‌کند که فکر می‌کند او را نمی‌فهمند و نادیده‌اش گرفته‌اند، البته به جز سال اول که همه چیز در محوریت ایشان می‌گذشته است. این گربه‌ی پر حرف هر سال را به امید تکرار سال اول می‌گذراند، اما چیزی که نصیبش نمی‌شود خوشی‌ها و توجه‌های آن روز است.

واقعیت این است که ما بدون این‌که زبان گربه را بدانیم داریم از زبان هانا یوهانزن نویسنده‌ی کتاب مصیبت‌های این گربه‌ی پر حرف و غرغرو را می‌خوانیم. خیلی جاها به گربه حق می‌دهیم و بعضی جاها از اینکه گربه درکی از روابط خانوادگی ندارد، عصبی می‌شویم. البته گربه‌ی بیچاره واقعاً هیچ‌کاره است!

وقتی خانواده حیوان خانگی جدیدی مثل یک سگ بسیار بازیگوش و بانمک می‌آورد واقعاً توقع دارند که گربه ساکت بنشیند و دایره‌ی حکمرانی‌اش را با یک سگ تازه‌وارد تقسیم کند؟ هر چند به مرور قلق سگ دستش می‌آید؛ اما تا یک مسئله‌ای را حل می‌کند، مسئله‌ی بعدی از راه می‌رسد. او حالا باید با توجه بیش از اندازه‌ی افراد خانواده به نی‌نی جدید مبارزه کند. برای گربه سوال است که چطور او که در سال اول همه چیز این خانواده بود حالا باید به خاطر یک بچه‌ای که نه حرفی می‌زند نه راهی می‌رود نه حتی بامزه است، عقب‌نشینی کند؟

ماجرا تا آنجایی پیش می‌رود که گربه‌ی بیچاره در مواقعی احساس می‌کند، بی‌خانواده بودن بهتر از داشتن خانواده‌ای است که به او توجهی می‌کنند.

این کتاب و دو جلد دیگر این مجموعه برای کودکانی که حیوانات را دوست دارند و به نگهداری حیوان خانگی علاقه دارند بسیار مناسب است. توصیف رابطه کودک با حیوانات، مسئولیت‌پذیری در ارتباط با نگهداری حیوانات و تاکید روی مسئله عواطف و احساسات حیوانات از نکاتی است که در این سه جلد به خوبی به آن پرداخته شده است. مخصوصاً در جلد سه که به این می‌پردازد که گاهی حیوان‌دوستی با اسارت گرفتن حیوان خلط می‌شود.

من بیچاره
کتاب من بیچاره کره اسبم و هیچ کاره

 

 

کره اسبی که عاشق دویدن و پریدن و یورتمه رفتن در فضای آزاد است، چند سالی است در اصطبلی کره اسب آموزشی شده است.

در منِ بیچاره کره اسبم و هیچ‌کاره ما با دو انسان متضاد روبه‌رو می‌شویم. انسانی که مدیر اصطبل است و کره اسب‌ها را برای آموزش تربیت کرده است و پسر بچه‌ای که به کره اسب داستان شجاعت دویدن و عبور از پرچین‌های مزرعه‌ را می‌دهد. هرچند کره اسب داستان در ظاهر مشکلی با رفتار انسان‌ها و کلاس اسب‌سواری ندارد؛ اما دلش می‌خواهد انسان‌ها این درک را داشته باشند که او کره‌اسب است و نیاز چیزهایی دارد که در اصطبل و کلاس آموزشی اسب‌سواری مرتفع نمی‌شود.

فریدبرت اشتونر نویسنده‌ی این جلد از مجموعه روایت هیجان‌انگیز و پرکششی را از زبانِ گیلیان کره‌اسب داستان روایت می‌کند. البته این داستان از وجوه مختلف روایت می‌شود؛ یکی از نگاه گیلیان که او را سویتی صدا می‌زنند یکی از نگاه گربه اصطبل و دیگری از نگاه کره اسب قوی هیکل اصطبل که دوست گیلیان هم هست. روزهای هیجان‌‌انگیز ساکنان اصطبل با زبان طنز اشتونر و تصویرگری‌های مولر خواندنی شده است.

و اما داستان رمزآلود منِ بیچاره همسترم و هیچ‌کاره آخرین جلد از مجموعه چهار جلدی منِ بیچاره است که فریدبرت اشتونر آن را روایت می‌کند. الگ همستر خانواده کنمان است. او از این‌که همه همسترها را حیوان خانگی کم‌دردسری می‌دانند و به آن‌ها بی‌توجهی می‌کنند عصبانی است و وقتی یاد گفت‌وگوی خانواده‌ی کنمان برای خرید خودش می‌افتد که آن‌ها هم به‌خاطر کم‌دردسر بودن همستر او را خریده‌اند، عصبانی‌تر هم می‌شود.

 

الگ اما برگ برنده‌ای در دست دارد که هیچ‌گاه خانواده کنمان متوجه آن نمی‌شوند. او یک راز بزرگ دارد. راز بزرگی که همه‌ی همسترها دارند و انسان‌ها از فهم و درک آن عاجزند.

این جلد از کتاب من بیچاره به خوبی به وجوه مختلف نگه‌داری حیوان خانگی پرداخته است؛ از اینکه آیا هر خانواده‌ای می‌تواند هر حیوانی را نگه‌داری کند و چه شرایطی نیاز است تا بتوانیم حیوان خانگی داشته باشم، تا این‌که مسئولیت‌پذیری در نگه‌داری از حیوانات خانگی حرف اول را می‌زند.

در این داستان مخاطب با حیوانات خانگی دوستان فرزندان خانواده کنمان هم آشنا می‌شوند. یکی گربه دارد و دیگری میمون! و ارتباط این حیوان‌ها وقتی در یک خانه با هم قرار می‌گیرند، تصویری می‌دهد که درک نکردن حیوانات از سمت انسان‌ها به خوبی مشخص می‌شود. الگ هم مثل دیگر موجودات این مجموعه از ندیده شدن و مورد توجه قرار نگرفتن شاکی است و از اینکه فرزندان خانواده کنمان با او مثل یک اسبا‌ب‌بازی برخورد می‌کنند دلخور است.

هر چهار کتاب من بیچاره زبان طنز دارند و علاوه بر نکات آموزشی‌ای که در هر کدام نهفته است، کتاب‌های مناسبی برای سرگرم کردن کودکان و خندیدن به موقعیت‌هایی است که راوی هر جلدی به وجود می‌آورد. تصویرگرهای  هیلدگارت مولر در هر جلدی نقش اساسی بازی می‌کند و هم به خواندنی شدن داستان کمک کرده‌اند و هم فضای طنز داستان‌ها را پررنگ‌ کرده است. تصویرها ساده و سیاه‌ و سفیداند.

این چهار جلد را کتایون سلطانی از زبان آلمانی ترجمه کرده است، ترجمه‌ای روان که به درک بهتر داستان‌ها کمک کرده است. این کتاب‌ها را نشر فندق واحد کودک نشر افق منتشر و روانه‌ی بازار کرده است.

بیچاره‌های هیچ‌کاره و همه‌کاره

  این مقاله را ۲۵ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *