این سمت پل، آن سمت پل

این سمت پل، آن سمت پل

 وقتی ریشه‌ی اختلاف‌ها میان انسان‌ها را بررسی کنیم، ممکن است دلیل آن‌ها خیلی ساده و پیش پاافتاده به‌نظر بیاید. دلیل بسیاری از اختلاف‌ها بر سر منافع شخصی است. بارلی بادکنک‌فروش و ژنرال‌های کوتوله هم داستان یک اختلاف بچگانه و عجیب بین دو بزرگ‌سال را روایت می‌کند.

ماجرا از این قرار است که یک روز ژنرال پوپول و قیفی بوگندو روی پل قدم می‌زدند. ژنرال پوپول چشمش به بادکنک آبی گنده می‌افتد و می‌گوید آن را می‌خواهد. قیفی بوگندو هم بادکنک را برایش از بارلی بادبادک فروش می‌خرد. این طرف پل دهکده اکالیپتوس است و آن طرف پل دهکده ارکیده.

ژنرال پوس پوس در دهکده اکالیپتوس با دوربین شکاری‌اش پل را نگاه می‌کند و برای یاردان غولی ماجرای بادبادک خریدن ژنرال دهکده‌ی مجاور را تعریف می‌کند. بعد با هم به دهکده‌ی ارکیده می‌روند تا بادبادک را از ژنرال پوپول بگیرند.

در داستان بارلی بادکنک‌فروش و ژنرال‌های کوتوله بزرگ‌ترها به‌خاطر زیاده‌خواهی خود با یکدیگر دشمن می‌شوند، شاید مهم نباشد چه کسی دعوا را شروع می‌کند اما مهم است چه کسی بالغانه رفتار می‌کند و سعی دارد اختلاف حل شود. در این کتاب شخصیت‌ها به‌ظاهر بزرگ‌سال هستند اما در رفتارشان نشانی از بلوغ فکری و پختگی وجود ندارد. اما بارلی، دختر بادبادک‌فروش داستان، با اینکه می‌تواند خودش را در اتفاقات دخیل نکند، بیشتر از بزرگ‌ترها به فکر پیدا کردن راهی برای حل تنش‌هاست.

بادکنک می‌تواند نمادی از یک شیء خواستنی باشد که با وارد کردن یک سوزن به‌سرعت از بین می‌رود، اما آن‌چه باقی می‌ماند و آن‌چه جهان را شکل می‌دهد دوستی و صلح و محبت است. این داستان به شکل غیرمستقیم سطحی بودن و موقتی بودن خواسته‌های انسان‌ها را نشان می‌دهد، یک بادکنک و یا هر موردی که بر سر آن اختلاف وجود دارد ماندگار نیست اما رفتار و برخورد انسان‌ها بر اساس آن‌چه می‌خواهند به ناحق داشته باشند، تاثیرات مخربی در جهان انسانی دارد.

خودخواهی و پایان نیافتن آن باعث می‌شود تا اول از همه خود فرد داخل یک چرخه‌ی معیوب قرار بگیرد، چرخه‌ای که ممکن است مانند بسیاری از جنگ‌ها در دنیا مدت زیادی به طول بیانجامد.

سیدنوید سیدعلی‌اکبر با آثارش نشان داده که به دور از آموزش و پیام مستقیم می‌خواهد داستان بگوید، داستانی که در وهله‌ی اول برای کودکان سرگرم‌کننده است. در داستان بارلی بادکنک‌فروش و ژنرال‌های کوتوله هم پیش از هر پیامی مخاطب با قصه همراه می‌شود. شخصیت‌ها از جهتی تازگی دارند، اینجا با بادبادک‌فروشی روبرو می‌شویم که بر خلاف تصور عموم مرد نیست.

با اینکه جایگاه اجتماعی بارلی هم‌ردیف ژنرال‌ها و … نیست، خوب می‌داند که در چنین شرایطی باید چه‌کار کرد. ژنرال‌ها در مقام بالایی قرار دارند اما به جای آن‌که کار اصلی خودشان را انجام بدهند دغدغه‌ی پیش‌پاافتاده‌ای دارند. آن‌ها به‌ظاهر کوتوله هستند و طرز فکرشان هم در حد پایینی قرار دارد.

تصویرگری‌ها در میانه‌ی داستان نقش در روایت‌گری پررنگ‌تر می‌شود. تصاویر کتاب توانسته حال و هوای اتفاقات را به‌خوبی منتقل کند، حس‌هایی مانند انتقام‌جویی و جنگ. هرچند تصاویر چندان شادی نیست، رنگ‌های سرد و تیره در آن بیشتر به کار رفته و روی چهره‌ی شخصیت‌ها لبخند دیده نمی‌شود. با توجه به پایان خوش کتاب و علی‌رغم وجود گل‌ها بهتر بود مخاطب کودک تصاویر شادتری را تماشا می‌کرد، تصاویری که به صلح و دوستی بیشتر مرتبط می‌شود و آن‌ها را بیشتر به فکر کردن در مورد این مفهوم تشویق می‌کند.

کتاب بارلی بادکنک‌فروش و ژنرال‌های کوتوله در «مجموعه‌ی داستان‌های صلح و دوستی» قرار دارد. قطعا زیستن کودکان در دنیای کنونی که مالامال از انواع خشونت‌ها و درگیری‌ها است و خانواده‌ها گاهی قدرتی برای دور کردن آن‌ها از این اتفاقات ندارند، باعث شده تا نیاز به داستان‌های صلح و دوستی بیشتر از قبل حس شود.

این سمت پل، آن سمت پل