سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

او می‌کشد قلاب را

ماهیگیران با یک پیشگویی استعاری آغاز می‌‌شود، زیبا و بی‌‌رحمانه قدرت‌‌نمایی می‌‌کند، به اوج کشمکش می‌‌رسد و با پایانی نفس‌‌گیر تمام می‌‌شود. چیگوزی اوبیوما کتاب را تلاشی برای طرح این سوال توصیف کرده: «چرا نیجریه نمی‌‌تواند پیشرفت کند؟» او معتقد است که پاسخ این سوال در تاریخچه‌‌ی تحت استعمار نیجریه نهفته است. رمان ماهیگیران، شرح ماوقع زندگی و کودکی چهار برادر است که در شهری کوچک و در بحبوحه‌‌ی ناآرامی‌‌های سیاسی نیجریه‌‌ی اواخر قرن ۲۰ رخ می‌‌دهد. بنجامین میان‌‌سال، در حال یادآوری و بازتعریف مهلک‌‌ترین اتفاق دوران زندگی‌‌اش، به گذشته نقب می‌‌زند و علت‌‌ها را جست‌‌وجو می‌‌کند.

 

 

 

 

 

 

«هرچقدر می‌‌خواهی برقص، هرچقدر می‌‌توانی بجنگ، ما که تو را گرفته‌‌ایم، نمی‌‌توانی بگریزی. ما تو را نگرفته‌‌ایم؟ نمی‌‌توانی بگریزی. ما که تو را صید می‌‌کنیم. ما که تو را صید می‌‌کنیم، نمی‌‌توانی بگریزی!»

 

تاریخ زندگی بشر پر است از اتفاق‌‌های گریزناپذیر؛ ماجراهای مقدری که بر انسان رفته است و او اراده‌‌ای در برابرشان نداشته؛ از حکمرانی خودکامگان و جنگ‌‌افروزی جنگ‌‌طلبان و آثار مهلک و نابودگرشان بر زندگی ملت‌‌ها گرفته، تا انتقال شغلی پدر یک خانواده از شهر محل زندگی‌‌اش به جایی دور.

گاهی یک اتفاق، شروع کننده‌‌ی سلسله‌‌ای از وقایع دیگر است که مثل یک دومینو از پی هم می‌‌افتند و هیچ نیرویی نمی‌‌تواند متوقف‌‌شان کند. «هرچقدر می‌‌خواهی برقص، هرچقدر می‌‌توانی بجنگ … نمی‌‌توانی بگریزی!» گاهی فقط می‌‌شود نشست و تماشا کرد.

رمان ماهیگیران، شرح ماوقع زندگی و کودکی چهار برادر است که در شهری کوچک و در بحبوحه‌‌ی ناآرامی‌‌های سیاسی نیجریه‌‌ی اواخر قرن ۲۰ رخ می‌‌دهد. بنجامین میان‌‌سال، در حال یادآوری و بازتعریف مهلک‌‌ترین اتفاق دوران زندگی‌‌اش، به گذشته نقب می‌‌زند و علت‌‌ها را جست‌‌وجو می‌‌کند.

 

ماجرا از جایی آغاز می‌‌شود که پدر سخت‌‌گیر خانواده به شهر دیگری منتقل می‌‌شود. «… بعد از این اتفاق، ما آزاد شدیم. کتاب‌‌هایمان را در کمد گذاشتیم و شروع کردیم به کشف دنیای مقدس خارج از خانه، دنیایی متفاوت از دنیای آشنای خانه.» این بی‌‌پدری و کنجکاوی پسرها برای کشف دنیای غریب بیرون از خانه، نقطه‌‌ی عطف زندگی آن‌‌ها و آغاز اتفاقات تراژیکی است که در ادامه رخ می‌‌دهد.

«هفته‌‌ی بعد وقتی آیکنا از مدرسه به خانه برگشت ایده‌‌ی جدیدی داشت که مثل بمب خانه را منفجر کرد، ما ماهیگیر می‌‌شدیم.» روزی بنجامین و برادرهایش در مسیر رودخانه، «آبولو» -پیرمردی دیوانه- را می‌بینند. آبولو پیشگویی می‌‌کند که برادر بزرگ‌‌تر خانواده، به‌‌طرزی فجیع و به دست یک ماهیگیر به قتل خواهد رسید.

ارسطو جایی در کتاب بوطیقا تعریف مفصلی از تراژدی ارائه می‌‌کند و ویژگی‌‌هایی را برای آن برمی‌‌شمرد. براساس تعریف ارسطویی تراژدی، هدف اثر تراژیک کاتارسیس یا همان تزکیه است؛ بیدار کردن عواطف انسانی، سبک‌‌شدگی، تخلیه‌‌ی روانی و برانگیختن احساس ترس و شفقت. او در ادامه مفاهیم ترس و شفقت را توضیح می‌‌دهد و تصریح می‌‌کند که منظور از ترس در تعریف تراژدی، ترسی است که برآمده از سلسله اتفاقات و رویدادهای داستان باشد، به‌‌طوری که اگر حتی کسی نمایش را نبیند، تنها با شنیدن آن بترسد.

 

و مقصود از شفقت حالتی است که در اثر هلاکت دوستی به دست دوست دیگر برانگیخته شود. یکی دیگر از مفاهیمی که ارسطو در تعریف تراژدی ارائه می‌‌کند «هارماتیا» یا «خطای تراژیک» است. او خطای تراژیک را به سه دسته تقسیم می‌‌کند: قصور، پیامدهای بلااراده‌‌ی خطاهای نفسانی، و اتفاقاتی با منشاء فراطبیعی. به این ترتیب می‌‌توان گفت که چیگوزی اوبیوما ماهیگیران را مبتنی بر تعریف ارسطویی تراژدی بنا کرده است.

با این حال آن‌‌چه بعد از غیبت پدر -به‌‌عنوان یک خطای تراژیک بلااراده-، و پیشگویی هولناک آبولو -به‌‌عنوان نیرویی فوق طبیعی- اتفاق می‌‌افتد، کنش و واکنش‌‌های شخصیت‌‌های رمان در قبال این نیروها، منطق آن‌‌ها و انتخاب‌‌هایی است که جریان قصه را پیش می‌‌برد.

 

چیگوزی اوبیوما
چیگوزی اوبیوما

 

یکی از برجسته‌‌ترین ویژگی‌‌های ماهیگیران، اتکای بی‌‌چون و چرای آن به فرهنگ عامه و سنت شفاهی و فولکلور نیجریه است. نویسنده نمادها را در متن بستر فرهنگی نیجریه می‌‌سازد و مرزهای میان خیال، توهم، اسطوره، خرافه و واقعیت را چنان درهم می‌‌آمیزد که تفکیک آن‌‌ها از یکدیگر ناممکن به‌‌نظر می‌‌رسد.

«عنکبوت‌‌ها یکی از چیزهایی بودند که بعد از مرگ برادرانم سروکله‌شان در زندگی دگرگون شده‌‌ی ما پیدا شد.» «موجوداتی که به عقیده‌‌ی مردم ایگبو در خانه‌‌های مردم غم‌‌زده لانه می‌‌کنند…» به‌علاوه، شیوه‌‌ی روایی اوبیوما در این اثر هم قابل توجه است؛ روایتی روان، پراغراق و درگیرکننده که تا حد زیادی به ویژگی‌‌های ادبیات شفاهی نزدیک است.

راوی با زبانی ساده، تراژدی هولناک را بازگو می‌‌کند و احساس تاسف و لذت متن را توامان در مخاطب برمی‌‌انگیزد. بنجامین چشم در چشم خواننده با او حرف می‌‌زند و برایش تصویرسازی می‌‌کند؛ تصاویر مقتدرانه و بعضا دردناکی که تا مدت‌‌ها ذهن را به حال خود نمی‌‌گذارند. این است که مخاطب کاملا با داستان درگیر شده و مشارکت و احساس نزدیکی او با متن، به حداکثر می‌‌رسد.

 

رمان ماهیگیران متشکل از ۱۸ فصل است که هرکدام با توضیح یک کلمه (غالبا نام یک حیوان) شروع می‌‌شود؛ یک توضیح استعاری که  تناسب زیبایی با فلاش‌‌بک‌‌های فصل پیش رو ایجاد کرده و خبر از اتفاقات قریب‌‌الوقوع می‌‌دهد. «زالو… نفرت هم‌‌چون زالویی به وجودمان افتاده بود: موجودی که به پوست بدن کسی می‌‌چسبد و از او تغذیه می‌‌کند و خون را از قلب آن فرد بیرون می‌‌کشد. فرد را تغییر می‌‌دهد و از بدن او بیرون نمی‌‌رود تا آخرین قطره‌‌ی آرامش را هم از وجود آن فرد بیرون بکشد.»

کتاب به‌‌سبب پرداخته شدن از وجوه مختلف، و با توجه به داشتن هم‌‌زمان ویژگی‌‌های روایی و پیرنگی متفاوت، این قابلیت را دارد که از منظرهای گوناگونی مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. ساختمان رمان به‌‌گونه‌‌ای طراحی شده که راوی را با مسائل مختلفی (از معضلات سیاسی-حکومتی و فساد سیستماتیک کشور گرفته تا مشکلات خانوادگی) درگیر می‌‌کند.

به این ترتیب و به‌‌واسطه‌‌ی وجود خرده‌‌روایت‌‌های متنوع، علاوه بر آشکارشدن معنای داستان، تصویر اوضاع اجتماعی-سیاسی نیجریه‌‌ی دهه‌‌‌‌ی ۹۰ هم ترسیم می‌‌شود. اتفاقات تاریخی به موازات ماجراهای خانوادگی راوی در پس‌‌زمینه‌‌ی رمان رخ می‌‌دهند و در تناسب کامل با یکدیگر، اثر هم را تقویت می‌‌کنند. نائومی شارپ در مجله‌‌ی آتلانتیک درباره‌‌ی اوبیوما می‌‌نویسد: «او وجه ادبی و تاریخچه‌‌ی پشت هر اتفاقی که در رمان آمده را با هم مطابقت می‌‌دهد.»

 

اوبیوما در مصاحبه‌‌ای با مجله‌‌ی «میشیگان کوارترلی ری‌‌ویو»، ماهیگیران را تلاشی برای طرح این سوال توصیف کرده است: «چرا نیجریه نمی‌‌تواند پیشرفت کند؟» او معتقد است که پاسخ این سوال در تاریخچه‌‌ی تحت استعمار نیجریه نهفته است. سالیان سال قومیت‌‌های مختلفی مانند «ایگبو» و «یوربا» دولت و قلمرو مستقل خود را داشته‌‌اند.

اما روزی نیروی استعمارگر سررسید و گفت: «یک ملت شوید.» این پیامی است درست شبیه پیشگویی مرد دیوانه؛ اتفاقی که تراژدی با آن آغاز شد. با این اوصاف می‌‌توان «ماهیگیران» را یک روایت تمثیلی-تاریخی صریح دانست که چهار برادر در آن، نمایندگان اقوام ساکن نیجریه‌‌اند و آبولو، نیروی استعمارگری است که با پیشگویی‌‌اش نظم موجود را برهم می‌‌زند و جریان را منحرف می‌‌کند.

 

از طرف دیگر اما، رمان آن‌‌قدر خودبسنده هست که بتواند فارغ از این‌‌گونه برداشت‌‌های ضمنی و با توجه به متن خود، خواننده را به درک معنا برساند. این پیچیدگی در شخصیت‌‌پردازی کاراکترهای رمان هم به‌‌چشم می‌‌آید. به‌‌طوری که آبولوی دیوانه هم می‌‌تواند نیروی استعمارگر خارجی باشد، و هم یک شخصیت سه‌‌بعدی پیچیده که خیر و شر در او مجتمع است. او با توانایی خداگونه‌‌اش در پیش‌‌بینی وقایع آینده، زندگی‌‌های زیادی را به‌‌شکل‌‌های مثبت و منفی زیر و رو کرده است.

ماهیگیران با یک پیشگویی استعاری آغاز می‌‌شود، زیبا و بی‌‌رحمانه قدرت‌‌نمایی می‌‌کند، به اوج کشمکش می‌‌رسد و با پایانی نفس‌‌گیر تمام می‌‌شود. چیگوزی اوبیوما ماهیگیری است که خواننده‌‌اش را صید می‌‌کند.

 

قلاب که در دهان‌‌تان افتاد، دست کشیدن ممکن نیست. به دنبالش کشیده می‌‌شوید؛ به قول سعدی «او می‌‌کشد قلاب را».

  این مقاله را ۵ نفر پسندیده اند

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *