درباره ستاری، مردی که راهگشا بود
جلال ستاری میان اسطورهستیزی عقلانی و اسطورهباوری جزماندیشانه به جستجوی راه سومی برخاست که بر آن نام «اسطورهپژوهی» گذاشت؛ با این هدف که ضمن حفظ تجلیات زیبای اسطوره و تحسین آن، امکان نقد، تحلیل و راهجستن نیز فراهم شود؛ چیزی که شاید بشود آن را آشتی ذهن متفکر خوداگاه و روح عاطفی اسطوره نامید. درخشانترین نمونه این کار در آثار ستاری شاید کتاب «افسون شهرزاد» باشد. در این کتاب او به سراغ «هزار و یکشب» میرود اما هم و غمش بررسی نسخههای متفاوت یا شناختن ریشههای داستانی این کتاب غریب نیست، او مستقیم و سر راست به سراغ شهرزاد قصهگو میرود و توضیح میدهد چرا این زن مهم است.