چه چیزی کیانوش عیاری را بر آن داشته که در تابستان ۵۸، یعنی شش ماه بعد از تغییر ساختار حکومت ایران، با دوربین به خیابانها برود و آنچه بین مردم میگذرد را تماشا کند؟
شور انقلابیای که هنوز بعد از شش ماه در جریان است و به شکل بحثهای کنار خیابانی درباره نحوه اداره کشور درآمده، تأترهای خیابان لالهزار، بساطیهای کنار پیادهروها، اعلامنظرهای متنوع ایدئولوژیکی که بدون سانسور و در یک فضای موقتی آزاد در خیابان در حال بیرون زدن از مردم است. خیابان آخرین روزهای خود را با مردم میگذراند و شاید عیاری حدس میزند که کارناوالهای خیابانی آزادانه از هر جنسی روزهای آخر خود را میگذرانند، و چنین است شاید نگاه او بر کفشها و لباسهای ساده و زیبای زنان در خیابان، زنانی که حس میکنند آزادی اجتماعی پیشین با یک نظام غیرشاهنشاهی کارامدتر در حال پیوند است برای ایرانی بهتر.
این مستند مشاهدهگر کوتاه را ببینید و دربارهاش برای ما بنویسید.