1967
نویسنده: نگین صادقی پور
ناشر: ناظرزاده کرمانی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۱۰۴
شابک: ۹۷۸۶۲۲۹۲۷۱۲۵۴
اگر دنبال این هستید که ماجرایی مرتبط با سال 1967 در این کتاب پیدا کنید، اشتباه میکنید. این کتاب نه به سال میلادی 1967 ربط دارد، نه به جایی خارج از ایران. این اعداد یکجور کد هستند: نوزده داستان از آغاز جنگ ایران و عراق تا پایان آن در سال 1367.
پس از جنگ کتابهای زیادی درباره دوران دفاع مقدس نوشته شد. بیشتر این کتابها درباره آدمهایی است که بهنحوی به طور مستقیم درگیر جنگ هستند، از رزمندهها تا نیروهای پزشکی و حتی مردم ساکن در شهرهای درگیر جنگ. اما کمتر کتابی است که درباره زندگی مردم عادی آن سالها در شهرهایی بسیار دور از جبهههای جنگ نوشته شده باشد.
شهری مثل تهران کیلومترها دور از جبهههای جنگ بود. هراز چندگاهی البته از ماجرای بمباران (و در سالهای آخر موشک) بیبهره نمیماند. صدای آژیر قرمز و پناهگاههای ساخته شده در داخل ساختمانهای عمومی -یا مکانهایی در داخل هر مجتمع که ساکنان به عنوان پناهگاه استفاده میکردند-، چسبهای ضربدری روی شیشههای خانهها که برای نشکستن شیشه در مقابل فشار شکستن دیوار صوتی استفاده میشد، صفهای طولانی نفت و بنزین و حضور خانوادههای بیپناه جنگزده در شهر، هنوز جزو خاطرات زنده بخشی از ساکنان تهران است. تهران به ظاهر شهری جنگزده نبود اما جنگ در هر لحظه زندگی مردمش حضور داشت و بر سرنوشتشان تاثیر میگذاشت.
1967 بخشی از خاطرات آن روزهاست. نوزده داستان که در آن خاطرات آن سالها مرور میشود. راوی اول شخص داستانها از زندگی عادی خودش که با شروع جنگ همزمان با دوران نوجوانیاش بوده تا پایان جنگ در سال 67 نوشته. از همسایهها و بازیهایشان، از دوران مدرسه و نمایشهای مرتبط با جنگ که اجرا میکردند، از کنکور و درس خواندن تا پیدا کردن شغل، و در همه این اتفاقهای به ظاهر معمولی زندگی، ردپای جنگ ملموس است و تاثیرگذار.
داستانها گرچه بخشی از واقعیات تلخ آن سالها را مرور میکنند اما زبان و نگاهی طنز دارند. انگار که راوی آن را با همان نگاه و حس و حال دوران نوجوانی و آغاز جوانی نوشته است. سالهایی که آدم میتواند در سختترین روزها و تلخترین اتفاقها، نکاتی برای لبخند زدن و سبک کردن بار زندگی پیدا کند.
داستانهای کتاب 1967 کوتاه هستند و با زبانی صمیمی و خودمانی نوشته شدهاند. سرشار از تصاویر لحظات سالهای دهه 60 هستند و این قابلیت را دارند که در قالب استندآپ اجرا شوند. شاید علتش این باشد که نویسنده داستانها دانشآموخته رشته نمایش است.
نگین صادقیپور متولد 1346 در تهران است. او مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر دارد و سالها عضو کمیسیون تخصصی تألیف کتب درسی رشته نمایش آموزش و پرورش بوده. هم اکنون به عنوان کارشناس هنرهای نمایشی فعالیت میکند.
صادقیپور از سال 1369 سابقه کارگردانی و بازیگری در تئاتر دارد و تاکنون چندین نمایشنامه مانند چهارفصل، سه سوگ،اتیسم و رویای نیمه شب زمستان منتشر کرده است. 1967 پنچمین اثر چاپ شده اوست.
بخشی از کتاب
نمیشود که ننوشت!
این رو اونهایی میفهمن که نوشتن عادتشون است، هر روز از میدان هفت تیر رد میشم، نمیدونم درمانگاه هفت تیر را میشناسید یا نه. سالهای جنگ بود، جنگ هنوز تموم نشده بود اما رویای قبول تو رشته پزشکی دانشگاه تهران هنوز تو کلهام وول میخورد. تازه کنکور داده بودم و مرحله اول قبول شده بودم. به امید قبولی در رشته پزشکی از رشته ژنتیک انصراف داده بودم. دربهدر دنبال کار برای گذران زندگی بودم که یک آگهی در روزنامه به چشمم خورد. خیلی جاها را امتحان کرده بودم: تولیدی مانتو، فروشندگی، بستهبندی، منشیگری اما نه به مذاق من خوش بود نه من باب دندان مدیران دفاتر!
یادم نیست چه جوری ولی از درمانگاه میدان هفت تیر سردرآوردم، درحالیکه مدیر درمانگاه میگفت باید برای کار در اینجا یک سفته بیست هزارتومانی یا یک چک بیست هزار تومانی بیاری، تازه سه ماه اول هم کار آموزشیه و بدون حقوق! اگر راضی بودی ماهی 1500تومان بهت حقوق میدم. درضمن باید با پدرت بیایی و شناسنامهات را هم اینجا گرو بگذاری.
مادر خدابیامرزم وقتی شنید گفت مگه برای بانک مرکزی تعهد استخدام دادی؟
چک که نداشتم، سفته هم ندادم چون خرید سفته نصف حقوق نگرفته من بود. ولی روپوش سفید برای کار در درمانگاه خریدم و شروع به کار کردم. خیلی حس خوبی بود، روپوش سفید و مراجعینی که دائم مرا خانم دکتر صدا میکردند!
شیفت کاریم به شب نمیافتاد ولی از 8صبح تا 8شب سر کار بودم. سر کار دائم رادیو روشن بود. آقای دکتر گفته بود فقط اگر آژیر قرمز زدند حق دارید بوید طبقه اول زیرزمین وگرنه به هیچوجه حق خارج شدن از درمانگاه را در ساعت کاری ندارید.
5 کتاب متفاوت جنگ 8ساله
یک دیدگاه در “1967”
کتاب بسیار خوب زنانه است دخترانه !بوی دبیرستان میدهد وشلوغیهای نوجوانی