هویت ایرانی و زبان فارسی
نویسنده: شاهرخ مسکوب
ناشر: فرزان روز
نوبت چاپ: ۸
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۱۹۸
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۲۱۴۲۴۱
کتاب هویت ایرانی و زبان فارسی مجموعهی چند جستار شاهرخ مسکوب در باب نقش زبان فارسی در برآمدن هویت ایرانی پس از استقرار اسلام در ایرانزمین است. مسکوب در پیشگفتار کتابش اشاره میکند که رسالهای که در دست دارید بازنویس چند سخنرانی است که از نوار ضبط صوت به روی کاغذ آورده شده. چند مورد معدود که موضوع احتیاج به دقت و موشکافی داشت در حقیقت از سر نوشته شد.
لحن کتاب ساده و صمیمی است. فصل اول آن در باب ملیت ایرانی و رابطهی آن با زبان و تاریخ است. از همان ابتدای کتاب مسکوب سراغ موضوع اصلی میرود و میگوید که پس از هجوم اعراب و سقوط امپراتوری ساسانی ما ایرانیها به مدت دو قرن در نوعی بهت و کرختی و بیحالی روانی بودیم. از یک طرف آوار امپراتوری ساسانی بر سرمان خراب شده بود و از طرف دیگر نظام اجتماعی، دولتی و فرهنگی دیگری غالب شده بودند و ایرانیان خود را در سرزمین غریب ناآشنایی دیدند.
گروههای مختلف برای بازسازی هویتی خود راههای گوناگونی را برگزیدند. او از یک شکست و یک پیروزی همزمان نام میبرد. شکست در عرصهی مواجههی مستقیم و پیروزی در عرصهی غیرمستقیم و ابزار پیروزی ایرانیان برای حفظ هویت خودشان را زبان فارسی میداند.
شاهرخ مسکوب بیآنکه وارد جزئیات و پیچیدگیهای ملیت و ملیتگرایی شود بر این باور است که ایرانیان در جانپناه زبان فارسی توانستند هویت ملی و ایرانیت خودشان را حفظ کنند و با وجود پراکندگی سیاسی در واحدهای جغرافیایی متعدد و فرمانروایی اقوام مختلف وحدت فرهنگی بدون وحدت سیاسی داشته باشند و در ریشه یگانه و در شاخ و برگ پراکنده باشند.
او در فصلهای بعدی هویت ایرانی و زبان فارسی به نقش سه گروه از افراد در اعتلای زبان فارسی و نقش هویتبخش آن برای ایرانیان در قرون بعد از استقرار اسلام میپردازد: اهل دیوان، اهل دین و اهل عرفان. در این میانه شاهرخ مسکوب به وقایع تاریخی گوناگونی خیلی گذرا اشاره میکند و از آنها برای اثبات گزارههایش استفاده میکند.
کتاب هویت ایرانی و زبان فارسی علیرغم کوتاه و مختصر و مفید بودنش یکی از کتابهای بسیار مهم در باب نقش زبان فارسی در هویت ملی ایرانیان است.
بخشی از کتاب هویت ایرانی و زبان فارسی
«باری، ایرانیها بعد از تلاشهای گوناگون، بعد از ۴۰۰ سال با برگشت به گذشتهی تاریخ خودشان با تشکیل حکومتهای ایرانی و تکیه به زبان فارسی در قرن چهارم هجری، ملتی بودند با هویتی جداگانه و مخصوص خودشان؛ ملت تازهای، نه آن قوم فرسوده و بیرمق آخرهای ساسانی، بلکه ملت تازهای تولد یافته بود با آگاهی به هویت خود -خودآگاه- با دین و تمدنی تازه. گذشته، پشتوانه یا تکیهگاه این هویت بود و زبان، جلوهگاهش؛ درخت تازهای بود که در آب و هوای اسلام پرورش یافته بود، اما بر زمین خاطرهی قومی خود».
نویسنده معرفی: پیمان حقیقتطلب