سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

قلب سگی

نویسنده: میخائیل بولگاکف

مترجم: آبتین گلکار

ناشر: ماهی

نوبت چاپ: ۲۱

سال چاپ: ۱۴۰۳

تعداد صفحات: ۱۸۸

شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۰۹۰۹۷۶


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید
قلب سگی

اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

تهیه این کتاب

 

 

معرفی کتاب قلب سگی

 

میخائیل آفاناسیویچ بولگاکُف بر خلاف اسمش قلمی سرراست دارد. «قلب سگی» مخلوق همین بولگاکوف است. او در این اثر، روایتی آمیخته به طنز از سیستم تربیتی شوروی و در مجموع انقلاب شوروی ارائه می‌دهد و به‌صورت واضح کمونیسم و باورهای آن درباره‌ی انسان را به سخره می‌گیرد.

 

 

همه چیز از یک سگ شروع می‌شود و به شوروی می‌رسد

 

پروفسور فیلیپ فیلیپوویچ براوژنسکی در شوروی جراحی مشهور است. از همین اسم‌درکرده‌ها که عمل‌های زیبایی انجام می‌دهند و مراجعانشان کله‌گنده‌های آن‌روزهای حکومت هستند. پروفسور سگی زشت و کثیف و نحیف در خیابان می‌بیند که ویران و حیران است و مدام دنبال چیزی برای خورن این در و آن در می‌زند، سگ را به خانه‌ی خود می‌آورَد و طی عمل های جراحی متعدد هیپوفیز و غدد جنسی مردانه را به او پیوند می‌زند. ماجرا ازدست دکتر در می‌رود و پس از مدتی سگ از شعور انسانی بهره‌مند می‌شود. داستان طوری که پروفسور پیشبینی کرده بود، پیش نمی‌رود.

 

نه شاریکوف آن سگ عادی و مظلوم می‌ماند و نه شرایط. میان این شرایط نقش اشووندر پررنگ‌تر از همه است. اشووندر، شاریکوف را با کتاب‌های کمونیستی آشنا می‌کند و این آشنایی بر زندگی شاریکوف اثر می‌گذارد و روند تغییرات این ابتدا سگِ حالا انسان را سرعت می‌بخشد… . 

 

 

واقعیت، خیال و چاشنی طنز

 

تا همین جا هم زیادی صبر کرده‌اید. آخر یعنی چه پروفسوری، سگی نحیف و گرسنه را پیدا بکند، بعد با عمل جراجی او را انسان کند؟! کشک است مگر؟!

 

راستش را بخواهید، از کشکی‌کشکی هم کمی آن‌ورتر است… ادبی‌اش می‌شود اینکه کتاب تنه به رئالیسم جادویی می‌زند. حالا به رئالیسم جادویی چیست کاری نداریم. مهم این است که در برخود با کتاب‌های این چنینی نباید در قیدوبند واقعیت معمولی که با آن درگیریم، بمانیم و سفت‌وسخت پاسوز آن شوییم.

 

این شاخه از کتاب‌ها کمی جادو و خیال، قاطی خود دارند و خواندنشان به این نیاز دارد که همراه نویسنده شوید و منطق داستان را قبول کنید. یعنی وقتی شاریکوف به مرور انسان می‌شود، قبول کنید که دارد انسان می‌شود و عمل‌ها نتیجه داده است. واقعیت در کتاب قلب سگی آمیخته به جادو و خیال است و نویسنده آن را با چاشنی طنز سرو می‌کند. بیش از حد در بند واثعیت نمانید و از قلب سگی لذت ببرید.

 

 

دنیای نمادها سین به جای شین

 

قلب سگی یک رمان سیاسی است. محتوایش در لفاف نازکی پیچیده شده و نمادها جای مصادیق را گرفته‌اند. سین، جای شین آمده است و سگ (شاریکوف) نماد شوروی است. پروفسور، انسانی دغدغه‌مند است و اشووندر هم حزب کمونیست. با همه‌ی این‌ها کتاب هنوز تندوتیز است. گواه این ادعا هم منتشر نشدن کتاب تا 62 سال پس از نوشته شدن است. بولگاکف این رمان سیاسی_اجتماعی را چند ماه پس از مرگ لنین در سال ۱۹۲۵ نوشت؛ ولی انتشار آن تا سال 1987 ممکن نشد.

 

پروفسور تمام تلاشش را می‌کند تا با سازوکاری (عمل جراحی) روی سگی نحیف و پریشان که گوشه‌ی خیابان پیدا کرده، آن را از فلاکت نجات دهد. سگ نماد انسان‌های عادی یا به عبارتی دیگر شوروی است که نیازهایی   دارد. نتیجه‌ی تلاش‌های پروفسور تغییر یک‌باره‌ی زندگی شاریکوف (بخوانید شوروی) است؛ ولی ماجرا همین جا تمام نمی‌شود. نه شاریکوف تاب‌وتوان چیزی را که در دست گرفته، دارد و نه اطرافیان.

 

این میان نقش اشووندر در تباه کردن شاریکوف و باقی داستان پراهمیت است. بولگاکف منکر این نیست که سگ یا همان شاریکوف بدون اشووندر هم محکوم به نابودی است و مسیر دشواری را در پیش دارد؛ منتها از کنار تسریع‌گری اشووندر (بخوانید انقلاب سوسیالیستی و سیستم تربیتی کمونیسم) در این نابودی نمی‌تواند به‌راحتی عبور کند.

 

 

روبینسون کروزوئه یا آثار کمونیستی

 

شاریکوف دقیقاً زمانی که درگیر نیازهای خود و بررسی حالات جدید است، با آثار کمونیستی هم آشنا می‌شود. این آشنایی سرعت پیشروی داستان را بالا می‌برد و در نهایت روی خلق‌وخوی شاریکوف که حالا برای خود شأن هم قائل است، اثر می‌گذارد. در خلال آشنایی شاریکوف با آثار کمونیستی که از طریق اشووندر انجام می‌شود، پروفسور به شاریکوف کتاب روبینسون کروزوئه را معرفی می‌کند. کتابی که نماد فرهنگ سنتی است و او را با حالات انسانی‌اش آشنا می‌کند. کتابی که در قلب او ریشه بدواند؛ ولی شاریکوف از قلب بی‌بهره است یا به‌رغم آنکه مغز و پایین‌تنه‌اش انسانی شده قلبش سگی مانده است.

 

شاریکوف محکوم به نابودی است؛ چون جای روبینسون کروزوئه کتاب‌های کمونیستی و آثار لنین و نامه‌های آن‌ها را می‌خواند. شاریکوف محکوم به نابودی است؛ چون بهره‌ای از قلب و احساسات اصیل انسانی نبرده است؛ چیزهایی که از نظر میخائیل بولگاکوف در سیستم تربیتی و مجموعه‌ی کمونیسم هم خبری از آن‌ها نیست.

 

 

بولگاکف و انقلاب

 

بولگاکوف 1891 در کی‌یف به دنیا آمد. ازقضا خانواده‌اش هم جای «خانواده‌ای معمولی‌» یا «خانواده‌ای اشرافی» یا «خانواده‌ای مذهبی» که تکراری است، در خانواده‌ای هنردوست به دنیا آمد. او پزشک مناطق روستایی شد و جنگ جهانی اول را به‌عنوان جراح با چشمان خودش دید. به تجربه‌ی این جنگ، انقلاب اکتبر و جنگ داخلی روسیه را اضافه کنید؛ نویسنده‌ی پخته‌ای خواهید داشت که شناختی کامل به شوروی و جریانات حاکم بر آن دارد.

 

بولگاکوف در این فضا زندگی می‌کند. فضایی آمیخته به انقلاب‌های محکوم به فنا و جنگ‌های دوسرباخت. او که بهترین دوران زندگی‌اش را با استالین شریک بوده و خفقان و ظلم مطلق را می‌دیده است، اگر می‌خواست هم نمی‌توانست مسئله‌ای با کمونیسم نداشته باشد.

 

 

فیلم و تئاتر برای کم‌حوصله‌ها

 

«قلب سگی» تبدیل به فیلم هم شده است: فیلمی به همین نام از آلبرتو لاتوادا در سال 1976، محصول مشترک دو کشور آلمان و ایتالیا. دیگری، فیلمی روسی در سال 1988 اثر ولادیمیر بورتکا. در کشور خودمان هم آیلین کیخانی این اثر را در سال 1397 به تئاتر تبدیل کرده است.

 

 

سخن آخر

 

بولگاکوف در قلب سگی، نقد خود به سیستم تربیتی شوروی و انقلاب را در لفافه پیچیده و مقدار زیادی خنده قاطی‌اش کرده که هم برای خودش و هم برای بقیه هضم‌شدنی باشد. «قلب سگی» روایت انسان‌دزدی است؛ انسانی که در انقلاب کج‌ومعوج شوروی محکوم به نابودی است. این کتاب دو ترجمه به فارسی فاخر از آبتین گلکار و مهدی غبرایی دارد که ترجمه‌ی گلکار جدیدتر و از متن روسی است. این ترجمه را نشر ماهی در سال 1391 منتشر کرده است.

 

اگر بنا باشد نمونه‌ای از کتاب آورده شود، از تکه‌ی صحبت در مورد روبینسون کروزوئه انتخاب می‌شود.

 

 

ادبیات روسیه

 

نویسنده معرفی: رضا کلیوندی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *