vinesh وینش
vinesh وینش

 

سایت معرفی و نقد کتاب وینش همکاران

شاه لیر

نویسنده: شکسپیر

مترجم: علاء‌الدین پازارگادی

ناشر: سروش

شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۲۲۵۱۶۴

  این مقاله را ۱ نفر پسندیده اند

نمایشنامه-لیرشاه شاه لیر

تهیه این کتاب


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

شاه لیر

لیرشاه، پس از سلطنت طولانی‌اش، تصمیم به کناره‌‌گیری از تاج و تخت و تقسیم آن بین سه دخترش می‌گیرد. گانریل و ریگان، دختران چرب‌زبانش موفق می‌شوند هرکدام سهم گزافی دریافت کنند. کوردلیای مهربان و مورد علاقه پدر اما تن به چاپلوسی نمی‌دهد و با نارضایتی پدر از ارث محروم می‌شود.

پادشاه فرانسه که از خواستگاران کوردلیاست، با او ازدواج می‌کند. از طرفی کُنت گلاوستر اشرافزاده، ادگار، پسر پاک‌دلش را با دسیسه برادر متقلبش، ادموند، طرد کرده و ادموند را وارث خود می‌نامد. دو خواهر با هم نقشه‌هایی برای تضعیف و آزار پدر می‌کشند. لیر به همراه دلقکش، از قصر دو دختر رانده و راهی جنگل طوفانی می‌شوند. ارل کنت نجیب‌زاده که به سبب وفاداری به شاه، توسط دخترانش تنبیه شده، به آنها ملحق می‌شود.

 

کم‌کم جنون گریبان شاه را می‌گیرد. گلاوستر، مخفیانه و با سرپیچی از دستور دختران، مبنی بر بی‌اعتنایی به شاه، کلبه‌ای را برای اسکان به وی پیشنهاد می‌دهد.

خبرهایی از حمله فرانسه به انگلستان می‌رسد. گلاوستر، به لیر هشدار می‌دهد تا برای نجات جانش، به بندر دوور بگریزد. مدارکی که ادموند خائن علیه پدر ارائه می‌دهد به حکم کور شدن گلاوستر منجر می‌شود.

ادموند، حالا فرمانده ارتش انگلستان است. کوردلیا که برای کمک به پدر، درخواست این حمله را کرده، او را در بندر می‌یابد. فرانسه در جنگ شکست می‌خورد و لیر و دخترش زندانی می‌شوند. گانریل در پی حسادت به روابط ریگان با ادموند، او را مسموم می‌کند، اما کمی بعد دست به خودکشی می‌زند. ادموند به دست برادرش که تا آخرین لحظه مراقب پدر نابینایشان بوده، زخمی می‌شود. جراحت ادموند، او را از حکم اعدامی که برای کوردلیا و پدرش صادر کرده بود، پشیمان می‌کند؛ اما تا آن زمان، شاه از شدت اندوه اعدام کوردلیا، در کنار پیکر بی جان او درگذشته است.

 

لیرشاه

 


تراژدی شاه لیر، از هر جهت اثری بی‌بدیل و ارزشمند است. هرکدام از شخصیت‌ها، وقایع و تضادها، به تکامل دیگری و ایجاد داستانی هولناک و فیلسوفانه می‌انجامند. کشیده شدن تدریجی لیر شاه و به نوعی دیگر شخصیت‌های داستان به جنونی که خود موجب آغاز آن شده‌اند، مردابی می‌سازد که آنها را تا پرده آخر، درون خود می‌بلعد و نابود می‌کند. قدرت، خیانت و عشق، بزرگترین مسائلی هستند که نویسنده با دید افراد مختلف نمایشنامه، به آنها می‌پردازد.

گریگوری کوزینتسف، شاه لیر را در سال ۱۹۷۱، جلوی دوربین برد. در همان سال، پیتر بروک و در ۱۹۸۳، مایکل الیوت نیز این اثر را کارگردانی کردند.

 

ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر

 

 

درباره نویسنده

ویلیام #شکسپیر نمایشنامه‌نویس و شاعر اهل انگلستان، آوریل ۱۵۶۴ در نزدیکی استراتفورد چشم به جهان گشود. تحصیلاتش به دلیل اوضاع نامناسب مالی خانواده، به درازا نکشید.

علاقه‌اش به ادبیات و دیدن اجراهای هنرپیشگان سیار او را به لندن کشاند تا قدم به دنیای تئاتر گذارد. حضورش در محافل تئاتری، با بازیگری و بعداً با گرفتن سمت دستیاری رئیس نویسندگان گروه ارل پمبروک آغاز شد. از ۱۵۹۴ عضو شرکای شرکت لرد چمبرلین، یکی از بهترین گروه‌های تئاتر لندن بود. همکاری با این جمع، جایگاه شکسپیر را به عنوان یکی از برترین نمایشنامه‌نویسان و بازیگران آن زمان تثبیت کرد. از ۱۵۹۷ با چاپ نمایشنامه‌هایش، تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیخت. در ۱۶۰۹، مجموعه غزل‌هایش نیز منتشر شد. او آوریل ۱۶۱۶، در ۵۲ سالگی درگذشت.


تا امروز، از او به عنوان یکی از بزرگترین نمایشنامه‌نویسان جهان یاد می‌شود؛ گفته‌هایش در مکالمات روزمره به گوش می‌رسد و نمایشنامه‌هایش هر روز خوانده و اجرا می‌شوند.

 

شکسپیر

 

شاید این مطالب را هم دوست بدارید:

    1. هملت

      • هملت، شاهزاده دانمارک از مرگ پدر باخبر و راهی دربار می‌شود. در بدو ورود، عمو را در مقام پادشاهی و مادر را در آستانه ازدواج با او می‌بیند. هملت، سخت از این «عجله شوم» برمی‌آشوبد. هوراشیو و برخی از دوستان، که برای مراسم عزاداری و عروسی پس از آن در دربار حضور دارند، از دیده شدن شبح پدر هملت با او سخن می‌گویند…
    2. مکبث

      • ههر بازیگری دوست دارد در عمر حرفه‌ای یکبار نقش مکبث و به‌خصوص اگر زن باشد نقش لیدی مکبث را بازی کند. دو نقش بسیار دراماتیک. آدم‌هایی که در سودای قدرت دست به خون آلوده می‌کنند و این خون دامن‌شان را می‌گیرد…
  1. رویا در شب نیمه تابستان
    • گ تیسیوس، دوک آتن، قرار است در شب فرا رسیدن ماه نو با هیپولیتا، ملکه آمازون عروسی کند. در حین تدارکات عروسی، پدر هرمیا همراه با دخترش و لایسندر و دمیتریوس به حضور شاه می‌آید. لایسندر، عشق زندگی هرمیاست اما پدرش، دمیتریوس را همسر بهتری برای دخترش می‌داند…
  2. ریچارد سوم
    • ریچارد سوم، برادر کوچکتر شاه وقت، ادوارد چهارم سودای سلطنت در سر دارد. به دلیل مشکل جسمانی‌اش می‌پندارد طبیعت حقش را خورده و رسیدن به قدرت را تنها راه برای رهایی از این عقده می‌بیند. پیشگویی‌های قدیمی به کمکش می‌آیند تا نفرتی بین شاه و برادر دیگرش، جورج ایجاد کنند. …
  3. کوریولانوس
    • کایوس مارتیوس، به سبب نمایش رشادت و فتح شهر کوریولی، کوریولانوس لقب می‌گیرد. پس از بازگشت از جنگ، به پاس خدماتش، مقام کنسولی به او پیشنهاد می‌شود…
  4. بدینسان با بوسه‌ای جان می‌سپارم؛ چند خودکشی باشکوه در داستان ها
    • از میان تمام مرگ‌های موجود در داستان ها، خودکشی‌ها اغلب برای ما تاسف‌آورترند؛ چه حاوی مونولوگ درونی دقیقی باشند یا راز وحشتناکی پیرامون انگیزه‌ی شخصیت وجود داشته باشد. البته، ما قطعا خودکشی را در دنیای واقعی تایید نمی‌کنیم…
  5. من عاشق بودم
    • عاقبت بسیاری از عشاق در داستان‌ها معلوم نیست. در خیلی از داستان‌ها نیز سرنوشت عشاق با دوری و عدم وصال جذاب‌تر می‌شوند. اما اگر دلدادگان بهم برسند چه چیزی باعث دوام و بقای عشقشان می‌شود…
  6. من شاه بودم، تا قبل از اینکه دخترم را از ارث محروم کنم!
    • شخصیت‌های داستانی از میان تاریخ و افسانه سردرمی‌آورند و با نشان دادن طبیعی‌ترین روابطی که در زندگی وجود دارد، ما را در برابر ارزش‌های اخلاقی و انسانی به چالش می‌کشند…
  7. رومئو و ژولیت با کامیون‌ها روی صحنه می‌روند
    • چند روز پیش یک تئاتر نام آشنا روی صحنه اجرا شد، نمایش «رومئو و ژولیت» اثر کلاسیک ویلیام شکسپیر! این اجرا با بقیه اجراها یک تفاوت بزرگ داشت و در ابتکار بی‌سابقه به جای بازیگران، ماشینها در این نمایش عاشقانه ایفای نقش می‌کردند…
نویسنده معرفی: مدیا نورخمامی

نوشته‌ها و کتاب‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *