سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

darolmajanin دارالمجانین

خلاصه داستان

چاپ کتاب دارالمجانین، چهار یا پنج سال پس از چاپ بوف کور سروصدای زیادی در محافل ادبی به پا کرد. جمال‌زاده در کتاب خود کنایه‌های زیادی به بوف کور صادق هدایت زده است. از اسم یکی از شخصیت‌های کتاب که هدایت علی خان است و همه او را مسیو خطاب می‌کنند تا ارجاعات دیگر. داستان درباره پسرک یتیمی است که در خانه عموی ثروتمند و خسیسش زندگی می‌کند و عاشق دختر او بلقیس می‌شود؛ اما عمو، پسر را از خانه می‌راند. در این‌ بین ماجراهایی اتفاق می‌افتد که پسر ترجیح می‌دهد خودش را به دیوانگی بزند تا در دیوانه‌خانه بستری شود.

 

jamalzadeh
جمالزاده

 

درباره نویسنده

سید محمدعلی جمال‌زاده در اصفهان و در خانواده‌ای سرشناس دیده به جهان گشود. مادرش از اعیان و بزرگان و پدرش سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی معروف به صدرالمحققین بود. پدر سید محمدعلی از خطیبان به نام و مشروطه‌خواهان زمان قاجار بود. وی با قلم و کلام به مبارزه با ظلم و برقراری عدالت می‌پرداخت و سرانجام نیز در این راه کشته شد. محمدعلی جمال‌زاده کودکی خود را در اصفهان گذراند و در همان شهر به مکتب رفت.

او پدر را که برای وعظ به شهرهای مختلفی سفر می‌کرد همراهی می‌نمود اما سرانجام خانواده او به دلیل ظلم و جور حاکم وقت اصفهان به نام مسعود میرزا یا ظل السلطان مجبور به عزیمت به تهران شد. پس از آن پدر او را برای ادامه تحصیلات به بیروت فرستاد و در همین بیروت و مدرسه کشیشان لازاری بود که ذوق و قریحه ادبی او آشکار شد و اولین آثار ادبی خود را برای نشریه دیواری این مدرسه قلم زد. در دوران تحصیل در بیروت، شاه وقت مجلس را به توپ بست و آزادی خواهان را سرکوب کرد.

پدر محمدعلی سعی کرد تا خود را به عتبات برسند اما متأسفانه توسط عمال دولتی به قتل رسید. مرگ پدر و شکست مشروطه چنان روح جمال‌زاده را تحت تأثیر قرارداد تا جایی‌که باقی عمر خود را در خارج از ایران سپری کرد و به جز چند سفر کوتاه حاضر نشد به ایران بیاید. جمال‌زاده دوبار ازدواج کرد اما ماحصل این ازدواج‌ها فرزندی نبود. سرانجام در سال 1376 در یکی از خانه‌های سالمندان شهر ژنو دیده از جهان فروبست. حاصل شش دهه نویسندگی او هشت مجموعه، شامل شصت و شش داستان کوتاه و هفت رمان است.



بخش‌هایی از کتاب دارالمجانین

*وقتی به آخرین صفحه کتاب رسیدم دنیا در نظرم به‌صورت دارالمجانین پهناوری آمد که کرورها دیوانگان عاقل‌نما و خردپیشگان مجنون‌صفت در صحنه آن در رفت‌وآمد و نشست‌وبرخاست باشند.

برمن ثابت شد که اگر مردم دیوانه‌های دائمی نباشند بلاشک هر آدمی در ظرف بیست و چهار ساعت شبانه‌روز دست‌کم ولو فقط چند لحظه‌ای نیز شده به یکی از انواع بی‌شمار جنون که غضب و حرص و شهوت و بغض و عداوت و خست و اسراف و حسادت و جاه‌طلبی و دروغ و خودخواهی و وسوسه و عشق و صدها و هزارها هوی و هوس‌های گوناگون و اضطراب‌ها و وسواس‌ها و خل جان‌های عیانی و نهانی و افراط‌وتفریط‌های رنگارنگ از آن جمله است مبتلا می‌باشد.


*وقتی‌که نوبت به درس جغرافی می‌رسید، مادربزرگم می‌گفت: عزیزم به تو چه که آن طرف دنیا کجاست و اسم این‌همه کوه‌ها و دریاها چیست. تو همان راه بهشت را یاد بگیر این‌ها همه پیشکشت!

*از آن‌کسانی بود که مال خودشان را به خودشان هم حرام می‌دانند و صندوقدار وراث خود گردیده از ترس اینکه مبادا روزی به خنس‌وفنس بیفتند عمری را به خنس‌وفنس می‌گذرانند.

*دنیا دارالمجانینی بیش نیست. تو نخ هر کس بروی یک‌تخته‌اش کم است و عقلش پارسنگ می‌برد. اگر بنا بشود همه دیوانه‌ها را زنجیر کنند و به نگاهبان بسپارند قحطی زنجیر و پاسبان خواهد شد.

 

نظر دیگران

حسن میرعابدینی: ویژگی فراداستانی آثار جمال‌زاده گاه پنهان است همچون زمانی که بافت قصه در قصه داستان‌گویی شرقی را به کار می‌گیرد و بر رابطه شیوه خود با سبک‌های سنتی تأکید می‌کند و به یکی از انواع ادبی سنتی علاقه نشان می‌دهد، گاه نیز این ویژگی آشکار است مثل آنچه در سرگذشت عمو حسینعلی و دارالمجانین دیده می‌شود.

بخشی از سرگذشت عمو حسینعلی درباره شروع کار نویسندگی جمال‌زاده و سرنوشت یکی بود یکی نبود است و به‌اصطلاح پشت‌صحنه آفرینش آن اثر را به نمایش می‌گذارد. جمال‌زاده، در دارالمجانین، نخستین بار نویسنده‌ای واقعی را چنان چهره‌های داستانی درگیر ماجراهای اثر می‌کند. همچنین، با ارجاعات مکرر به نوشته‌های هدایت، رمان خود را در فضای بینابینی داستان و نقد داستان نگاه می‌دارد. درعین‌حال، ضمن مجادله با اندیشه هدایت، نیاز نویسنده به جلوه گری مشهود است، گویی می‌کوشد کار نویسندگی خود را در منظر دید خواننده بگذارد.


جمال‌زاده در نقل بخش‌های طولانی از نوشته‌های هدایتعلی‌خان چنان گشاده‌دست است که گویی از نوشتن این کتاب هدفی نداشته است جز کلنجار رفتن با افکار صادق هدایت به‌طوری‌که محمود را می‌توان تصویری از خود جمال‌زاده دانست که شیفته داستان‌سرایی هدایت‌شده است اما ارزش دارالمجانین در جنبه فراداستانی آن و تصویری است که از هدایت، به‌عنوان شخصیتی داستانی، به دست می‌دهد. از آن می‌توان با عنوان نخستین رمان ایرانی یادکرد که شخصیت اصلی‌اش نویسنده‌ای واقعی است. نکته درخور توجه پیشگویی جمال‌زاده، درباره خودکشی هدایتعلی‌خان است که یک دهه بعد با خودکشی هدایت جامه عمل می‌پوشد.


منبع:
محمدعلی جمال‌زاده: زمانه، زندگی و آثار، نوشته حسن میر عابدینی ادبیات و زبان‌ها، بخارا، آذر و دی 1393 – شماره 103

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *