تاتار خندان
نویسنده: غلامحسین ساعدی
ناشر: نگاه
نوبت چاپ: ۳
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۳۳۶
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۵۱۴۲۳۵
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
انتشارات آگاه 30book بزودی بزودی بزودی بزودیتاتار خندان
پزشک جوان داستان برای فراز از شکستهایش وسروسامان دادن به فکر و اندیشهاش از شهر به روستا فرار میکند. روستایی که دو بخش دارد، تاتارخندان و تاتار گریان اما او در تاتارخندان ساکن میشود و این آغاز مواجه او با دنیایی متفاوت است. دنیایی که در آن باید به تدریج با همه چیز آَشنا شود، از خلق و خوی روستاییان تا نحوه زندگی در جایی که امکان رشد و پیشرفت و زایش وجود ندارد.
زندگی در خاکی که یا باید در عسرت و زحمت به سر برد یا این که به شهر مهاجرت کرد و تبدیل به یکی از ابزارهای کارخانههای پیشرفت و مدرنیته شد. در این میان البته محرومیتها بخش غالب زندگی در این روستا است و گروهی از مردمان با ساده دلی و صمیمت روزگار میگذرانند.
تقابل این دو دیدگاه و نحوه زندگی در این کتاب قابل لمس است و البته ساعدی به مسایل سیاسی هم بیتوجه نیست، پرداختن به انقلاب سفید و اصلاحات ارضی از دیگر ویژگیهای این اثر است.
درباره نویسنده
غلامحسین ساعدی 13 دی 1314 در تبریز به دنیا آمد، برای نویسندگی نام «گوهر مراد» را برگزیده بود. نامی برگرفته از سنگ مزار دختر جوانی که در گورستان نزدیک خانهاش آرمیده بود.
او از ابتدا به فعالیتهای سیاسی و تلاش برای بهبود وضعیت ایران علاقه داشت، در نوجوانی به اتهام همکاری با گروه دموکرات آذربایجان دستگیر شد. در سال 1334 بود که توانست برای تحصیل پزشکی به دانشگاه تبریز راه پیدا کند. دوست صمدبهرنگی شد و از همان موقعها نوشتن در مجلات را آغاز کرد و همین طور به نوشتن داستان و نمایشنامه پرداخت. دکترای روانشناسی گرفت و مدتی در بیمارستان روزبه فعالیت کرد. در مطبش به روی نویسندگان آن سالها برای گپ و گفت باز بود. پس از مدتی نوشتن را به جای پزشکی انتخاب کرد.
در طول این سالها از آثارش سه فیلم ساخته شد: گاو و دایره مینا به کارگردانی داریوش مهرجویی و آرامش در حضور دیگران ساخته ناصر تقوایی.
ساعدی در سال 53 دستگیر و در زندان توسط ساواک بسیار شکنجه شد، برخی معتقدند تاثیرات آن مدت زندان به گونهای بود که جسم و روحش را تحت فشار قرار داد. هرچند او پس از زندان نیز به نوشتن ادامه داد، گور و گهواره حاصل آن دوران است.
او پس از انقلاب 57 به فرانسه رفت و در آنجا همراه خانوادهاش زندگی میکرد اما نوشتن را متوقف نکرد. در سال 63 نمایشنامه اتللو در سرزمین عجایب که با ته مایه طنز نوشته بود در چند شهر اروپا روی صحنه رفت. ساعدی در سال 1364 بر اثر خونریزی معده در پاریس درگذشت و 6 روزبعد در کنار مزار صادق هدایت در پرلاشز به خاک سپرده شد.
در سال 1377 مجموعه داستان آشفتهحالان بیداربخت شامل ده داستان کوتاه او که در سالهای بین 40تا 50 رخ میدهد توسط انتشارات نگاه منتشر شد. در این داستانها او روایتهایی از تعقیب و ترس از دستگیری را توصیف کرده است. واهمههای بینامونشان، ترس و لرز، مقتل، توپ و تاتار خندان و … از آثار مشهورتر او هستند.
بخشی از کتاب
* تاتارها را نباید دست کم گرفت آقای دکتر. اینجاها خیلی قدیمی بوده، هروقت جایی را میکنند به خشتهای گندهای برمیخورند یه ذرع در یه ذرع، قدیمها برج و بارو هم داشته، حالا دیگه همه اش از بین رفته، یه چیزایی باقی مانده، یه وقت انشاءالله نشانت میدم. به هرحال یه مشت مردمیم این جا، یه عده خرده مالک، یه عده نسق دار، و یه عده خوش نشین، یک عده بالا، یک عده پایین و شکر خدا هر طوری شده، همه دستشان به دهنشان میرسه.
* مردها رفتند و جمع شدند جلو دریچه طویله و مشدی حسن را نگاه کردند که ایستاده بود روی چاه و سرش را برده بود توی کاهدان… مشدی حسن سرش را از توی کاهدان آورد بیرون. صورتش خونی بود و چشمهای خسته و آشفتهاش در حدقه چرخید. دهانش پر بود از علف که میجوید؛ مردها را نگاه کرد توی گلو غرید و دوباره سرش را برد توی کاهدان.
نویسنده معرفی: گیسو فغفوری