او بازگشته است
نویسنده: تیمور ورمش
مترجم: مهشید میرمعزی
ناشر: نگاه
نوبت چاپ: ۷
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۳۹۱
شابک: ۹۷۸-۹۶۴۳۵۱۸۷۵۲
از زمان شکست ارتش نازی هراز چندگاهی شایعاتی درباره اینکه هیتلر زنده است و در جایی از جهان (عموما آمریکای لاتین) به طور مخفیانه زندگی میکند، منتشر میشد. شخصیت هیتلر (یا شاید ترس از شخصیت هیتلر) طوری بود که خیلیها باور نمیکردند چنین آدمی به همین سادگی با یک خودکشی دار دنیا را رها کرده و رفته باشد. اما یک لحظه تصور کنید که هیتلر واقعا به جهان امروز برگردد. چه اتفاقی میافتد؟
او بازگشته است، شرح همین ماجراست. هیتلر در میانه سال 2011میلادی در یک زمین چمن در مرکز برلین از خواب بیدار میشود. کسی میترسد؟ مردم وحشتزده میشوند؟ ابدا. مردم او را بیشتر شبیه یک بازیگری میدانند که خیلی خوب نقش هیتلر را بازی میکند، و از خنده ریسه میروند!
اما جالبتر از آن برخورد خود پیشوا با کشوری است که خیال میکرده تا ابد وفادار به آرمانها و شعارهایی میماند که او در گوش مردمش فرو کرده بوده. هیتلر -که بلافاصله بعداز بیدار شدن دوباره در همان نقش منجیاش فرو میرود و میخواهد جنگ را ادامه دهد- بعداز مدتی متوجه تغییر زمان میشود. اما تغییر زمان چیزهایی را در تفکر و سبک زندگی مردم آلمان تغییر داده که هیتلر به سختی درک میکند.
برای نمونه او متوجه میشود که اکثر زنانی که در خیابان میبیند از نظر جسمی به نظر ورزیده و سالمتر میرسند. او ابتدا از این موضوع خوشحال میشود چون هنوز براساس تفکرات قبلیاش فکر میکند که زنان آلمانی وظیفه زاییدن نژاد برتر آلمانی و ازدیاد نسلشان را برعهده دارند یا در نهایت تبدیل شدن به تفنگداران زن. اما با شگفتی درمییابد که دیگر هیچ زنی به فکر چنین چیزهایی نیست.هیتلر هنوز به دنبال حزب سوسیالیست ملی کارگران آلمان است و مناسبات اقتصادی جدید و شیوه جدید زندگی مردم را درک نمیکند.
اول از اینکه مردم او را واقعی نمیدانند و همه چیز تغییر کرده شاکی میشود اما بعد به این نتیجه میرسد که ناچار است به نظم جدید تن در دهد و حتی بازیگر یک برنامه کمدی شود شاید که بتواند دوباره تفکراتش را پیاده کند.
همگی این تقابلها لحظاتی طنز و هجوآمیزی در رمان او بازگشته است آفریده که در عین مفرح بودن، پوشالی بودن ایدئولوژیهایی را که زمانی مردم برایشان جان خود را میدانند، نشان میدهد. از آن درخشانتر اینکه نشان میدهد پیشواها در گذر زمان تبدیل به کاریکاتور میشوند. گرچه حتی خواننده در لحظاتی دلش برای هیتلر میسوزد، برای مردی که حالا در این جهان جدید عاجز و درمانده شده، سعی در تحلیل جهان دارد با منطق خاص خودش و سردرنمیآورد که چطور همه چیز انقدر تغییر کرده. حتی پافشاری او بر عقایدش در جایی باعث میشود از نئونازیهایی که فکر میکنند او در حال مسخره کردن یاد و خاطره هیتلر است کتک سختی بخورد!
کتاب به غیر از این موارد نکته جالب دیگری هم دارد: در یک جامعه آزاد و دموکرات هم چه بسا هیتلری امکان حضور و سربرآوردن پیدا کند، گیریم اینبار به شکل متفاوت و با شعارهایی مد روز، چرا که حالا رسانههای عمومی جای پیشوا را گرفتهاند.
کتاب او بازگشته است در آلمان با استقبال فراوانی روبهرو شد و بلافاصله به چندین زبان هم ترجمه شد. در اولین چاپ قیمت کتاب را 19.33 یورو گذاشتند که اشارهای باشد به تاریخ پاگرفتن هیتلر. استقبال زیاد از این اثر باعث شد که نسخه صوتی و اقتباس سینمایی آن هم تولید شود.
تیمور ورمش، نویسنده کتاب سال 1967 از مادری آلمانی و پدری مجارستانی در شهر نورنبرگ متولد شد. او ابتدا به عنوان نویسنده پشت پرده کتاب مینوشت و در سال 2012 رمان او بازگشته است را منتشر کرد. وقتی کتاب در نمایشگاه کتاب فرانکفورت حضور پیدا کرد، در فهرست پرفروشهای نشریه اشپیگل به مقام اول رسید.
بخشی از کتاب او بازگشته است
پس این دستگاه تلویزیون امروزیها است. سیاه بود، اصلا هیچ دگمهای حتی دگمه خاموش و روشن کردن هم نداشت. جعبه کوچک را برداشتم و همین طوری یک شاستی را فشار دادم و دستگاه روشن شد. نتیجهاش ناامید کننده بود.
یک مرد آشپز را دیدم که سبزیحات خرد میکرد. نمیتوانستم باور کنم. یعنی چنین تکنیک مدرنی ساخته میشود تا یک آشپز مسخره را همراهی کند؟
خب البته هر سال و در هر ساعت دلخواه هم نمیشد بازیهای المپیک را برگزار کرد، ولی بالاخره باید در جایی در آلمان یا احتمالا در جای دیگر اتفاقاتی مهمتر از این آشپز بیفتد! کمی بعد یک زن دیگر هم به او پیوست که تحسینکنان با آشپز درباره تکهپاره کردن سبزیجات توسط او گفتوگو میکرد. دهانم باز مانده بود. سرنوشت به ملت آلمان چنین امکان خارقالعادهای برای تبلیغات هدیه کرده بود و این امکان خیلی ساده با درست کردن تره فرنگی به هدر میرفت.