استامبولی
نویسنده: منصور ضابطیان
ناشر: مون
نوبت چاپ: ۱۹
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۲۱۵
شابک: ۹۷۸-۶۲۲۷۵۸۵۹۰۲
استامبولی سفرنامهای است به قلم منصور ضابطیان، کاری از نشر مون که در سال ۱۴۰۲ به چاپ بیستم رسید. کتابی با ۲۰ فصل جذاب که در آن نویسنده سعی دارد فرصتی برای آشنایی با فرهنگ، تاریخ و حال و هوای اجتماعی شهر استانبول به خواننده بدهد و در صفحات پایانی نیز مخاطب را به خواندن ترجمههایی از اشعار ترکی مهمان کند. این کتاب به سه صورت الکترونیکی، چاپی با تصاویر سیاه و سفید و صوتی با صدای آقای ضابطیان در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.
در ۲۰ فصل کتاب چه میگذرد؟
این اولین سفر منصور ضابطیان به استانبول نیست؛ اما در دوران پسا کرونا و پس از گشایش مرزها تصمیم میگیرد به استانبول سفر کند. او در آغاز کتاب نوشتن این سفرنامه را به پرداخت یک بدهی قدیمی تشبیه کرده است. در آغاز کتاب نویسنده دربارهی هدفش از نوشتن سفرنامه میگوید و همینطور توضیح میدهد چرا اسم کتاب را استانبولی گذاشته. گلهای نارنجی عنوان فصل اول است که با توصیفات دلنشین او از پاییز شروع میشود و با گفتن از چالشهای پیدا کردن محل اقامت مورد نظرش در استانبول ادامه مییابد. در فصل ۲همراه نویسنده سر از خیابان ایجادیه درمیآوریم و طعم مرجیمک کوفته را میچشیم.
در فصل ۳ همراه منصور از بخش آسیایی به بخش اروپایی ترکیه میرویم و از میدان تکسیم گذر میکنیم بعد هم نویسنده با دیدگاه تاریخی از محل سکونت خود، محله جهانگیر، میگوید.
در فصل ۴ نویسنده پای صحبت مردم شهر مینشیند و معتقد است «شهر از نبض آدمهاست که جان می گیرد.»
نویسنده در فصل پنجم به نام بوقلمون، به شباهتهای ظاهری و گیجکنندهی زبان ترکی با فارسی میپردازد که خود با آنها روبهرو شده بود.
در فصل ۶ با طعم تاریخ دربارهی قطار سریعالسیر شرق یا اورینت اکسپرس و هتل پرا میخوانیم.
از فصل ۷ اما بوی قهوه به مشام میرسد. اگر دوست دارید بدانید چطور قهوه اولین بار سر از استانبول درآورد و چطور حالا دیگر فقط یک نوشیدنی نیست و بخشی از فرهنگ مردم ترکیه است، این فصل برای شماست.
در فصل ۸ نویسنده نظرش در مورد فیلمهای ترکی را بیان میکند و تجربهاش از دیدن یکی از آنها را.
در فصل ۹ منصور دعوت یکی از دوستدارانش را برای دیدار قبول میکند اما نه در کافه بلکه در خانه الیف چراکه به نظرش این بیشتر شبیه زندگی است. «زندگیها را وقتی به خانهی آدمها می روی کشف میکنی.»
در بخش ۱۰، منصور به بخش آسیایی باز میگردد و این فصل، فصل بازدید ما از ساختمان کنسولگری ایران در استانبول، قبرستان و مسجد ایرانیان و مدرسه پنجاهسالگی آریا مهر است که تاسیس آن در ترکیه هدیهای بوده از طرف محمدرضا شاه. این فصل بیش از دیگر فصلهای کتاب رنگ و بوی تاریخی دارد.
در فصل بعد منصور از سربالایی تپه پی یر لوتی بالا میرود و کمی اطلاعات در مورد این مرد فرانسوی که ترکیه وطن دومش شد و تپهای که به نامش است به ما میدهد.
در فصل ۱۲ همراه نویسنده از محلهی بالات در استانبول دیدن میکنیم که «پر است از کوچه پس کوچههای تو در تو با خانههای رنگی.» در فصل ۱۳ دربارهی اسرار خانهی زرد مصطفی کمال میخوانیم و اینکه او چطور به آتاتورک بدل شد.
فصل ۱۴ اما با روایت بازدید منصور ضابطیان از موزهی اسباب بازی استانبول و چگونگی تاسیس آن، ما را به دوران خوش کودکی پیوند میدهد. در فصل بعد همراه منصور بر فراز پل گالاتا میرویم؛ پلی که از آن بهعنوان نمادی برای پیوند سنت و مدرنیته یاد شده است. «گاهی آدم در سفر باید بی هدف از خانه بیرون بیاید و بی آنکه هراس گم شدن و ذوقزدگی رسیدن به مقصدی مشخص را داشته باشد، پرسه بزند.»
فصل ۱۶ روایت پرسههای منصور ضابطیان است برای برخورد با سادهترین چیزهای زندگی مردم شهر که همیشه زیر اشتیاق دیدن مناطق توریستی پنهاناند. فصل ۱۷ روایتی با چاشنی تاریخ از خیابان استقلال است؛ مهمترین خیابان خاورمیانه.
در فصل ۱۸ به زیر پوست شهر میرویم و نویسنده از علاقهی ترکها به اسلحه، اسب و ناموسپرستی میگوید. در فصل یکی مانده به پایان، منصور داستان دو مردی را روایت میکند که بدون آنها تصور استانبول برایش امکانپذیر نیست و فصل آخر این سفرنامه به داستان ملاقات آقای ضابطیان با زولفو لیوانلی، شاعر، نویسنده، آهنگساز، خواننده و متفکر شهیر ترک اختصاص دارد. در برگهای پایانی کتاب نیز املای ترکی اسامی خاص کتاب به انضمام سه شعر در حال و هوای استانبول با ترجمه پری اشتری منتظر شماست.
ویژگی های منحصر به فرد کتاب:
اگر همانطور که عاشق سفر هستید یادگیری زبانهای مختلف و آشنایی با فرهنگهای جدید مجذوبتان میکند، پس قرار است با دیدن متن پشت جلد سه زبانهی کتاب به زبانهای فارسی، انگلیسی و ترکی حسابی سر ذوق بیایید. وقتی جلد مقوایی کتاب را باز میکنید قسمتی به داخل تا خورده که روی آن عکس نویسنده به همراه مشخصات و جوایزی که به دست آورده را میبینید و در قسمت داخلی جلد ته کتاب نیز عینا همینها به زبان انگلیسی هم آمده. پشت آخرین ورق کتاب هم کیوآر کدی قرار داده شده که اگر مایل به دیدن عکسها و ویدیوهای این سفر در اینستاگرام هستید میتوانید آن را اسکن کنید.
نویسنده: کیمیا کاملی