ماهی گربه را خورد
نویسنده: تورج رهنما
ناشر: مروارید
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۱۴۰
شابک: ۹۷۸۹۶۴۱۹۱۳۵۵۹
ماهی گربه را خورد
معمول این است که گربهها ماهی میخورند، پس وقتی نام کتابی ماهی گربه را خورد باشد لابد با یک اثر شوخطبعانه روبهرو هستیم.
ماهی گربه را خورد کتاب کوچک و کم حجمی است. زیر عنوان اصلی نوشته شده: داستانهای طنزآمیز برای کودکان ریشدار و تکلیف ماجرا را روشن کرده. البته به این شرط که خواننده با نگاه طنزآمیز آشنا باشد. گرچه در همان آغاز کتاب متن شعرگونهای با نام دیالکتیک، نگاه خواننده را میزان میکند:
هنگامی که ماهی
در آبدان خانه شنا میکرد،
گربه زیر درخت بید خوابیده بود
و خواب میدید
که ماهی را گرفته و خورده است.
هنگامی که گربه
در آبدان خانه شنا میکرد،
ماهی زیر درخت بید خوابیده بود
و خواب میدید
که گربه را گرفته و خورده است!
آیا به واقعیتهای جهان
نمیتوان از زاویههای گوناگون نگاه کرد؟
کتاب شامل چهل قطعه کوتاه است، متنهایی بین یک تا چهار صفحه. بعضی از آنها شکل داستان کوتاه یا داستانک دارند و برخی تنها قطعههایی ادبی هستند. اما نکته مشترک در همه آنها نگاه متفاوت و طنزآمیز به شخصیتها و وقایع است، خواه خواجه حافظ شیراز باشد خواه ماجرای کشف آمریکا.
نویسنده با کمترین و کوتاهترین کلمات ممکن نگاه متفاوتی به پیرامونش انداخته. این نگاه شوخ طبعانه گرچه در نگاه اول لبخند یا شاید حیرت برای مخاطب ایجاد کند اما در مرحله بعد پرسشهایی را به ذهن مخاطب میآورد، و مگر طنز غیر از این است؟
البته خوب است این را هم بگوییم که اگر دوست دارید بیشتر با ماجرای طنز آشنا شوید میتوانید مقدمه مختصر و مفید نویسنده را در بخش پیشگفتار بخوانید که توضیحاتی درباره طنز و تاریخچه آن در ادبیات داستانی ایران داده است. نویسنده عقیده دارد که در داستانهای فارسی امروز دو نوع طنز وجود دارد: یکی طنز ملایم و روشن، دیگری طنز پیچیده و تلخ. پس از آن به ذکر پیشگامان و نمونههایی از هر دو نوع میپردازد.
قطعههای کتاب ترتیب یا موضوع بندی خاصی ندارند، از شخصیتهای واقعی تا داستانی را شامل میشوند و ذهن خلاق نویسنده از منظری متفاوت به ماجراها نگاه میکند. گرچه کتاب ماهی گربه را خورد کتاب کم حجمی است که میتوان به سرعت آن را خواند اما اشارات و نیشترهای آن تا مدتها در ذهن باقی میماند.
لابلای متنها تصاویری نیز وجود دارد که اثر پائل فلورا طراح اتریشی است.
تورج رهنما، نویسنده کتاب متولد سال 1315 در اهواز است. تحصیلاتش را در آلمان در رشته ادبیات آلمانی، روانشناسی و تعلیم و تربیت ادامه داد و در اتریش تا مقطع دکترا خواند.
رهنما نویسنده و پژوهشگر ادبی و استاد بازنشسته دانشگاه است. حدود 50 کتاب به زبانهای فارسی و آلمانی نوشته. کتابهایی چون: حق با شاخه نبات است، خاتون در آینه، شعر رهایی است و تصویر زن در آثار نویسندگان معاصر برخی از کتابهای منتشره از او به زبان فارسی هستند.
در نفس اژدها و ادبیات نمایشی در ایران هم نام نمونه آثاری از او هستند که به زبان آلمانی منتشر شدهاند.
او در سال 2002 نشان بینالمللی گوته را دریافت کرد.
بخشی از کتاب
دختر سعدی
شهر، ناامن بود و جان شهروندان بیاعتبار. شاعر بر آن شد که خانه را رها کند و به دیاری دیگر بکوچد. هنگام وداع، وقتی قطرههای اشک بر چهره دختر فرو غلتید، گیسوان او را نوازش کرد و گفت:
«دخترم، شکیبا باش. اگر تاریخ را مرور کنی، خواهی دید که سرنوشت شاعران همیشه دردناک بوده است:
مسعود سعد سالها در زندان گذراند،
ناصر خسرو در جوانی ترک دیار کرد،
استاد توس، در تنگدستی درگذشت.
پس پند مرا از یاد مبر: تاریخ را بخوان، نه تنها سرگذشت شاعران را، بلکه پیروزمندان و شکستخوردگان را. اما پیش از آن الفبا را بیاموز!»
دختر، زیبا بود و شهرآشوب. اگر چه الفبا را نیاموخت، اما «به غمزه مسألهآموز صد مدرس شد!»
نوشتهها و کتابهای مرتبط