اسم تمام مردهای تهران علیرضاست
نویسنده: علیرضا ایرانمهر
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۶
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۱۴۵
«توی خیلی ازآدمها یه آدم دیگه هست که همه چیز رو بیشتر از خودش میدونه.» این جمله میتواند شناسه خوبی برای کتاب اسم تمام مردهای تهران علیرضاست باشد.
کتاب با روایت زنی به اسم پریسا آغاز میگردد. پریسا حالا در آغاز جوانی و زندگی مشترک متوجه ملال زندگی روزمره خودش میشود. نگاهی دوباره به شریک زندگیاش می اندازد، علیرضا که مرد ملال آوری است، که هرروز را با کشیدن یک پاکت سیگار، دیدن فیلم و جستجوی شغل میگذراند. چه میشد اگر پریسا میتوانست نسخه دیگری از علیرضا بسازد؟ آنجوری که دوست دارد و ایدهآلش است؟ نسخهای که پریسا را مثل روزهای اول زندگی مشترکشان دوست داشته باشد؟ میتواند! یعنی پریسا ناگهان یاد خاطرهای میافتد که مربوط به همین توانایی است، ورد جادویی که در کودکی باعث شد یک جفت کتانی سفید به دست بیاورد و البته مادرش را از دست بدهد.
همین وردجادویی موتور محرکه ماجرا میشود. پریسا به زودی نسخههای متعددی از علیرضا خلق میکند و جالب اینجاست که با خلق هر نسخه خودش هم جوانتر و کاملتر میشود. چه چیزی بهتر از این؟ اما همین جادویی که بهنظر بینقص و ایدهآل میرسد و چه بسا بسیاری از ما در آرزویش باشیم، آغاز همه گرفتاریهاست.
داستان اسم تمام مردهای تهران علیرضاست از این فضای فانتزی استفاده میکند تا به مساله عمیقتری بپردازد: اینکه هر کدام از ما چند نفر هستیم؟ آیا واقعا یک خود اصلی وجود دارد یا هر کدام از ما نسخههایی از یکی دیگریم؟ تفاوت این نسخهها در چیست؟ و درنهایت آیا رسیدن به یک نسخه کامل (از خودمان و دیگری) ما را راضی میکند؟
کتاب از 56 فصل کوتاه تشکیل شده که بیشتر آنها با تعبیری از زندگی شروع میشوند، جملاتی مثل: «زندگی گاهی مثل یه شهربازی چراغونی با یه عالمه اسباببازی تازه و هیجانانگیزه» یا «گاهی زندگی مثل سرخوردن روی یه سرسرهی پیچ در پیچه که هر پیج اون یه لذت تازهست» و «زندگی با آدمی که دلیلهای روشنی برای تنفر ازش داری، خیلی آسونتره از ترک کردن کسی که همه چیزش خوبه ولی میترسی یه روز ازش متنفر بشی» که تلنگری میزنند برای فکر کردن به لحظههای متفاوت زندگی. داستان زبان روان و پاکیزهای دارد و همانقدر که فضا به نظر جادویی میرسد از نگاهی فلسفی برخوردار است.
برخلاف عمده کتاب که از زبان پریسا روایت میشود چند فصل پایانی از زبان علیرضاست، علیرضای نویسنده. همین چرخش به جذابیت داستان میافزاید و شاید خواننده را با این پرسش درگیر کند که آیا ما همه به نوعی در پیوند با هم نیستیم و در نهایت آیا به دنبال دیگری کاملتر یا به قول کتاب «مزههای گمشده گشتن» بازی نیست که خودمان را سرگرمش کردهایم؟
کتاب اسم تمام مردهای تهران علیرضاست میتواند برای گروهی عمده از مخاطبان جذاب باشد، هم علاقمندان به داستان ایرانی و هم برای کسانی که به طرح مباحث شناختی و فلسفی در حوزه داستان علاقمندند.
علیرضا ایرانمهر که فعالیت حرفهای خود را با سینما شروع کرده تابحال چندین کتاب نوشته است. آثاری مثل ابر صورتی، فریدون پسر فرانک و برف تابستانی. او در زمینه تدریس و ترجمه هم فعالیت میکند. کتاب اسم تمام مردهای تهران علیرضاست که اولینبار در سال ۱۳۹۹ منتشر شد تاکنون شش بار تجدید چاپ شده است.
بخش از کتاب
«چشم. به شرط این که تو هم بی خیال عمل زیبایی بشی. حیفه به بدنت آسیب بزنی، عزیزم.»
پریسا خندید و سرش رو تکون داد و به خوردن غذای خوشمزه ای که خودشون با هم اختراع کرده بودن ادامه داد و با خودش گفت خیلی احمقی علیرضا که نمیفهمی من به خاطر تو میخوام به بدنم آسیب بزنم. نه برای این که تو از زیباتر شدنم لذت ببری، فقط برای اینکه مجبور به کاری نشم که ازش متنفرم. مجبور نشم تو رو تکثیر کنم. علیرضای احمق چرا نمیفهمی من حاضرم بدنم رو زیر تیغ تیکه تیکه کنم، فقط برای اینکه لحظههای خوب مون باقی بمونن. برای اینکه از تو یه علیرضای خیالی تازه نسازم، برای این که با خود واقعی لعنتی تو زندگی کنم؟