سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

زندگی این پسر

نویسنده: توبیاس ولف

مترجم: بابک مستعجلین

ناشر: میلکان

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۲۴۰

شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۵۴۰۷۲۲


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
زندگی این پسر

تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

 

 

معرفی کتاب زندگی این پسر

 

کتاب «زندگی این پسر» خودزندگی‌نامۀ «توبیاس ولف» نویسندۀ آمریکایی است که با ترجمۀ بابک مستعجلین در سال 1400 و با همکاری نشر میلکان منتشر شد. کتاب، داستان زندگی نوجوانی به نام «توبی» را روایت می کند که پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند و مدتی با پدرخوانده زندگی می‌کند و اتفاقات تلخی برایش رقم می‌خورد.

 

 

 درباره کتاب زندگی این پسر

 

کتاب، دربارۀ پسر نوجوانی به نام «توبی» است که مادرش برای یافتن زندگی بهتر و رهایی از دست همسری روان‌پریش و فحاش به همراه او از فلوریدا به یوتا می‌روند، اما در آنجا نیز زندگی راحتی ندارند و به ناچار به سیاتل نقل مکان می‌کنند.

 

توبی شخصیت اصلی داستان بعد از رسیدن به شهر یوتا با وجود مخالفتهای پدرش نامش را به «جک» تغییر می‌دهد و در یک مدرسۀ کاتولیک ثبت نام می‌کند. توبی با تغییر اسم می‌خواهد هیچ تعلقی به پدر نداشته باشد. شخصیت توبی کاملاً متفاوت از شخصیت جک است؛ توبی سربه‌زیر و حامی مادر و جک اگرچه ذاتاً عاشق مادر و مهربان است، اما آنچه از خود بروز می‌دهد یاغیگری و خرابکاری است که بی‌شک دوستان ناباب و پدرخوانده‌اش مسبب رفتارهای توبی هستند.

 

توبی با رویاهایش زندگی می‌کند و باور دارد که رویاهایش می‌توانند به واقعیت تبدیل شوند. این رویاها تنها چیزی است که توبی می‌تواند به آن پناه ببرد. او می‌خواهد قهرمانی بااصالت، شجاع و دوست‌داشتنی باشد. با تغییر نامش احساس می‌کند یک قدم به قهرمان آرزوهایش نزدیک‌تر شده است. توبی خلاء نظم و قوی بودن را به خوبی حس می‌کند و شاید به همین دلیل به ارتش می‌پیوندد تا این خلاء را پر کند.

 

«رزماری» مادر توبی که خود  نیز خاطرۀ خوبی از دوران کودکیش ندارد و پدرش بارها او را تحت آزار جسمی و روانی قرار داده بود، دوست ندارد پسرش را تنبیه کند و رفتارهای سهل‌گیرانه‌اش در بسیاری از موارد توبی را آگاهانه به باج‌گیری از مادر وادار می‌کند. توبی و مادرش بسیار همدیگر را دوست دارند، اما غیبت رزماری در طول روز باعث شده تا توبی بی‌پروا دست به هر کاری بزند.

 

آنها با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند و در شرایط بدی زندگی می‌کنند، اما هیچ وقت ناامید نمی‌شوند. رزماری رفاه را برای توبی می‌خواهد، در حالی که توبی جمع خانوادگی و پدری را می‌خواهد که بتواند زیر سایه‌اش از بحران نوجوانی گذر کند. رزماری ناآگاهانه خود را درگیر مردانی لاابالی می‌کند که رفتارهای تند و خشنی با توبی دارند.

 

 «دوایت» ناپدری جک فردی بی‌رحم، زورگو، دروغگو، بدقول و معتاد به الکل است. دوایت خود دارای سه فرزند است و با ریاکاری رزماری را ترغیب به ازدواج می‌کند. وی رفتار تحقیرآمیزی با توبی دارد و او را مجبور به کارهای سخت در خانه و بیرون از خانه می‌کند، پولهای توبی را به بهانۀ پس‌انداز از او می‌گیرد و صرف عیاشی می‌کند. توبی از دوایت نزد مادرش شکایتی نمی‌کند تا بار عاطفی بیشتری بر دوش مادرش نگذارد و دلیل دیگر این است که داشتن خانواده و سرپناه را به تنها زندگی کردن ترجیح می‌داد.

 

«جفری» برادر بزرگ توبی که با پدر زندگی می‌کند و در دانشگاه پرینستون تحصیل می‌کند و شش سال از هم بی‌خبر بودند تا اینکه توبی با فرستادن ایمیل جفری را از حال و روزش مطلع می‌کند و برادرش ترتیبی می‌دهد تا در تابستان همدیگر را ملاقات کنند.

 

 فقر موضوعی است که از همان ابتدا توبی و مادرش با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. درونمایۀ دیگر که ذهن توبی را به شدت مشغول کرده، هویتی است که توبی در پی آن است.  توبی برای ثابت کردن تواناییها و شجاعتش و همچنین دیده شدن از راههای منفی برای جلب‌توجه استفاده می‌کند. نبود شخصیتی به عنوان پدر و شخصیتی مردگونه که دلسوزانه توبی را زیر نظر داشته باشد و با او رفاقت کند، توبی را وادار می‌کند که از قید و بندهای حاکم در مدرسه و خانه فرار کند و به دوستانی ناباب پناه ببرد.  احساس گناه و بی‌ارزش بودن درون‌مایه‌های دیگر این داستان هستند.

 

 

سبک و ساختار کتاب

 

کتاب از زبان نوجوانی به نام توبی روایت می‌شود که از سن 11 تا 16 سالگیش را روایت می‌کند و لحنی ساده و واضح دارد. حوادث کتاب از سال 1955 تا 1965 اتفاق می‌افتد. در شهرهای مختلف از جمله یوتا، چینوک، سیاتل،کانکریت و کالیفرنیا پیش می‌رود. جز در چند مورد که انگشت شمار است توالی زمانی در همه جا رعایت شده است. این کتاب مهم‌ترین اثر ولف از نظر نشریه تایمز است و بیان می‌کند که وی با نوشتن این کتاب سبک خاطره‌نویسی را متحول کرده است.

 

کتاب در شش فصل نوشته شده است و هر فصل بیانگر قسمتی از زندگی پرچالش این نوجوان است. عنوان فصل‌ها: تقدیر، نچسب، حق شهروندی در خانه، شهروندی در مدرسه، مکانی برای شکرگذاری و فصل ششم آمین. داستان در دوره‌ای اتفاق می‌افتد که جوانان به دنبال هویتهای جدید و سبک زندگی‌های غیرمتعارف هستند که شامل موسیقی راک، تجربه‌های روانگردان‌ها و شیوه‌های زندگی آزادانه‌تر است. راوی اول شخص و در بحبوحه نوجوانی است و بی‌پرده آنچه را در ذهنش می‌گذرد در اختیار خواننده قرار می‌دهد. گاه‌گاهی در طول داستان خواننده به رویاهای کودکیش برمی‌گردد و با راوی هم‌ذات‌پنداری می‌کند.

 

 

درباره نویسنده

 

“توبیاس ولف” در 19 ژوئن سال 1945 در آلاباما متولد شد، اما در واشنگتن بزرگ شد.  وی به علت نوشتن داستاهای کوتاه، خاطرات و زندگی‌نامه‌اش شهرت دارد. در سن پنج‌سالگی والدینش از هم جدا می‌شوند. وی به همراه مادرش به شهرهای مختلف سفر می‌کنند. ولف کتاب «زندگی این پسر» را در سال 1989 منتشر کرده است.

 

وی استاد نویسندگی خلاق در دانشگاه استنفورد است. او چهار سال در ارتش آمریکا  و سپس به عنوان  مستشار در ویتنام خدمت کرد. ولف چهار مجموعه داستان و دو رمان نوشته است. اولین مجموعه داستان کوتاهش را در 1981 منتشر کرد.  وی در سال 2015 مدال ملی هنر را از باراک اوباما دریافت کرد. داستان نویسی ولف تحت تاثیر آثار نویسندگانی چون ارنست همینگوی، ریموند کارور، چخوف و کاترین آن پورتر بوده است.

 

آثار ترجمه شده به فارسی: «مدرسه قدیم» «در ارتش فرعون» «شب مورد نظر» و «گداها همیشه با ما هستند» از نشر چشمه با ترجمه زنده‌یاد منیر شاخساری. یک اثر در نشر ثالث با ترجمه اسداله امرایی: «انجیل سفید» و یک اثر کوتاه در نشر تجربه با ترجمه ناتالی چوبینه: « شکارچی‌ها در برف».

 

 

جوایز

 

  • پن فاکنر1984
  • وایتینگ 1989
  • پن مالامود 2006
  • جایزه داستان 2008

 

در سال 1993 اقتباس سینمایی از این کتاب شده است به کارگردانی مایکل کاتن-جونز، با بازی دی‌کاپریو و رابرت دنیرو .

 

 

این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

 

افرادی که به خواندن زندگی‌نامه‌ و خاطرات علاقه دارند، والدینی که با هنجار شکنیهای فرزندان درگیر هستند و همین‌طور نوجوانان که با چالشهای دوران بلوغ بیشتر آشنا شوند و آگاهانه قدم در این مسیر بگذارند.

 

 

کتاب‌های مشابه

 

کتاب «گاندی»، «اجاق سرد آنجلا»، «دراسارت زنجیرها و خوک‌ها» و….

 

 

بخش‌هایی از کتاب

 

«من به یوتا نیامده بودم تا همان پسر سابق باشم. من هم رویای تحول خودم را داشتم، رویای وسترن، رویایی که در آن مثل قهرمان‌های وسترن آزاد، مقتدر، در تنهایی و سکوت، بدون نیاز به کس دیگری، سوار بر اسب از این شهر به آن شهر می‌روند. اولین کاری که می‌خواستم انجام بدهم این بود که اسمم را عوض کنم.»

 

«هدف تمام شکایات دوایت از من این بود که می‌خواست تعریفی از من به خودم بدهد. این شکایات هم موفق بودند، اما نه به طریقی که او دلش می‌خواست. من خودم را با مخالفت با او تعریف ‌کردم.»

 

«بعد از اینکه من رفتم سمت شرق به مدرسه، مادرم شغلی در واشنگتن‌دی‌سی پیدا کرد. در تعطیلات کریسمس، دوایت رد او را گرفته و سعی کرده بود او را در لابی ساختمان خفه کند.»

 

 

 

 

نویسنده معرفی: زهره زینتی

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *