سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

جزء از کل

نویسنده: استیو تولتز

مترجم: پیمان خاکسار

ناشر: چشمه

شابک: ۹۷۸۶۰۰۲۲۹۵۰۰۰


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
جزء از کل

تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

داستان جزء از کل، مثلثی از مارتین، تری و جسپر دینِ عجیب و غریب، جنایتکار و تا حدی مجنون است. مارتین دین که در کودکی سابقه بیماری خاصی داشته، تا حدی به جنون رسیده و اوقاتش با فلسفه‌بافی‌های عجیبی درباره شخصیت خودش و دیگران، انسان و وجود می‌گذرد. راه‌های زیادی برای تربیت کردن پسرش انتخاب می‌کند.

مثلاً تصمیم می‌گیرد جسپر را تا بزرگسالی در اتاقی تنها نگه دارد و چیزی از دنیای واقعی بهش نگوید تا بفهمد یک آدم تنهای تنها، چطور آدمی است. با این حال از تمام شیوه‌های ممکن به زخم زبان دائمی و رفتار سرد قناعت می‌کند.

جسپر بزرگترین راوی داستان است. با آن که شباهت زیادی به پدرش دارد و زندگی‌شان مثل دوخط موازی پیش می‌رود، تمام سعی‌اش را می‌کند تا شبیه هرکسی به جز پدرش بشود. تری دین هم عموی خوش‌‍‌تیپ، زیبا و البته گمشده داستان است. در سراسر استرالیا او را به خشونت و سابقه جنایتش می‌شناسند و نقطه عطف داستان را می‌سازد.

استیو تولتز، کتاب جزء از کل را از زبان دونفر از دونسل یک خانواده از دوران جنگ جهانی تا امروز تعریف می‌کند. این کتاب که برنده جایزه بوکر شده، در سال 2008 نوشته شده. از آنجایی که از آثار پرفروش دهه 90 در ایران است، توانست خیلی زود به چاپ 70 هم برسد. موضوع اصلی آن را آزادی، روح، عشق، مرگ و معنای زندگی می‌سازد و از آن جایی که سوالات پی‌درپی و روایت‌های پشت هم دارد، موافقین و مخالفین زیادی داشته است.

استیو تولتز در سال 1972 در سیدنی استرالیا به دنیا آمده و در دانشگاه نیوکاسل درس خوانده است. تا سال‌ها به نوشتن شعر و داستان کوتاه‌های ناموفق مشغول بوده و به شهرهای مونترال، ونکوور، بارسلونا و پاریس سفر کرده و شغل‌های مختلفی مثل فیلم‌برداری، بازاریابی و آموزش زبان انگلیسی داشته است.

کتاب جزء از کل اولین اثر مستقل اوست که توانسته به افتخاراتی مثل عنوان پرفروش نیویورک‌ تایمز، جایزه ادبی فرانکلین 2009 و ده‌ها جایزه ادبی دیگر دست پیدا کند. کتاب دوم او، با عنوان «ریگ روان» در سال 2015 منتشر شد که برنده جایزه ادبی راسل است.

لس‌آنجلس تایمز در نقدی بر این کتاب گفته:

«یک داستان غنی پدر و پسری، سرشار از ماجرا و طنز و شخصیت‌هایی که خواننده را به یاد آدم‌های چارلز دیکنز و جان ایروینگ می‌اندازند.»

جزء از کل
استیو تولتز – نویسنده کتاب جزء از کل

 

برشی از کتاب جزء از کل

آن روز یاد گرفتم مادربزرگم در دوران شومی که هیتلر توهم عظمتش را با پوشاندن جامه‌ی عمل به آن نابود کرد، در لهستان به دنیا آمد. به گفته‌ی پدرم هیتلر رهبری بود قدرتمند با شّم بازاریابی. وقتی پیش‌روی آلمان‌ها آغاز شد والدین مادربزرگم فرار کردند به ورشو و بعد از چند ماه سرگردانی در سرتاسر اروپای شرقی سر از چین درآوردند.

مادربزرگم در طول جنگ همان جا بزرگ شد، در گتویی در شانگهای. همان‌طور که بزرگ می‌شد، زبان‌های لهستانی، ییدیش و چینی را یاد می‌گرفت و به امراض خیس فصل باران‌های موسمی مبتلا می‌شد و غذای جیره‌بندی و بمب امریکایی می‌خورد. ولی در نهایت زنده ماند.

بعد از این که نیروهای آمریکایی وارد شانگهای شدند و با خود اخبار بدی از هولوکاست آوردند، خیلی از یهودی‌ها چین را به مقصد اقصا نقاط دنیا ترک کردند، ولی اجداد من تصمیم گرفتند به خاطر تماشاخانه‌ی چند‌زبانه و قصابی کوشر موفق‌شان بمانند. این تصمیم به مذاق مادربزرگم که عاشق پدربزرگم، یکی از بازیگرهای تئاترشان، شده بود شیرین آمد.

بعد سال 1956 مادربزرگم در هفده سالگی باردار شد و به پدر و مادر خودش و پدربزرگم فشار آورد مقدمات عروسی را بچینند، چون در دنیای قدیم کسی دوست نداشت بقیه درباره‌ی چنین چیزی حساب و کتاب کنند. یک هفته بعد از ازدواج، خانواده تصمیم گرفت برگردد لهستان تا بچه‌ی در راه را در وطن‌شان بزرگ کنند. توده‌ای سلول که قرار بود پدرم باشد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *