تاریخِ مداخله
دغدغه اصلی کتاب کودتای ایرانی بررسی دخالتهای آمریکا در ایران طی دورههای گوناگون است. نویسنده ردپای «مداخلات سیاست خارجی آمریکا در ایران» را در بستر تحولات سیاسی گوناگون تاریخ معاصر ایران پی میگیرد. کودتای ۲۸ مرداد، کودتای سپهبد قرنی، کودتای نوژه و رویدادهای سیاسی قبل از تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸٫
کودتای ایرانی (28 مرداد قرنی نوژه)
نویسنده: مارک گازیروسکی
مترجم: بهرنگ رجبی
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۲۵۶
دغدغه اصلی کتاب کودتای ایرانی بررسی دخالتهای آمریکا در ایران طی دورههای گوناگون است. نویسنده ردپای «مداخلات سیاست خارجی آمریکا در ایران» را در بستر تحولات سیاسی گوناگون تاریخ معاصر ایران پی میگیرد. کودتای ۲۸ مرداد، کودتای سپهبد قرنی، کودتای نوژه و رویدادهای سیاسی قبل از تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸٫
کودتای ایرانی (28 مرداد قرنی نوژه)
نویسنده: مارک گازیروسکی
مترجم: بهرنگ رجبی
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۲۵۶
قبل از این که نیت کنید و بخواهید کتاب کودتای ایرانی را بخوانید، لازم است که دستکم یک مساله را در مورد کتاب در نظر بگیرید. این مساله را از این بابت در ابتدای متن مینویسم که دانستن و توجه کردن به آن میتواند نوع مواجههی شما با کتاب را تغییر دهد، خاصه آن که عنوان کتاب هم میتواند به «قضاوت اشتباه در مورد آنچه کتاب واقعاً به آن میپردازد» کمک کند. موضوع محوری کتاب، علیرغم عنوانش، روایت جامعی از کودتاهای رخ داده در تاریخ ایران نیست، به همین خاطر اگر میخواهید تصویر جامعی مثلاً از کودتای ۲۸ مرداد داشته باشید، این کتاب، انتخاب خوبی برای شروع نخواهد بود، هر چند میتواند به عنوان یک بحث تکمیلی به دانش شما در مورد کودتای ۲۸ مرداد کمک کند، به ویژه آن که در تحلیلهای مربوط به کودتاهای ایران، همیشه یکی از متغیرهای اصلی «دخالت قدرتهای خارجی» بوده است.
پس کتاب کودتای ایرانی در چه حوزه ای از تاریخنویسی قرار دارد؟ مشخصاً تاریخ سیاسی.
تاریخ سیاسی، به طور کلی بر تجزیه و تحلیل ساختار و عملکرد قدرت با تکیه بر نقش نخبگان سیاسی، رویدادها و مداخلات سیاسی تمرکز دارد و کمتر به زمینهی اجتماعی و اقتصادی وقایع توجه میشود. از این منظر کتاب کاملاً در حوزهی تاریخ سیاسی قرار دارد و موضوع مشخص آن بررسی دخالتهای آمریکا در ایران طی دورههای گوناگون است و نه حتی تاریخ کودتا. کتاب قرار نیست به این سوال پاسخ دهد که چرا کودتا رخ داد؟ یا پیش زمینهی کودتا چه بود؟ (هرچند اشارات کوتاهی در کتاب موجود است)، پرسشی که نویسنده میخواهد به آن بپردازد این است که آیا اساساً سیاست خارجی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد نقشی داشت یا نه؟ و اگر داشت چگونه؟ دغدغه نویسنده حتی این مساله نیست که آیا دخالت خارجی در تحولات سیاسی ایران نقش تعیینکننده داشته است یا خیر. هرچند میتوان با توجه به دادههای تاریخی کتاب و همچنین منابع دیگر، به تحلیلی در این باره رسید، اما اساساً دغدغه کتاب پاسخ به چنین پرسشهایی نیست. این مساله وقتی روشنتر میشود که نویسنده کمتر به رفتار سیاسی محمد مصدق یا نقش محمدرضا پهلوی در کودتای ۲۸ مرداد میپردازد، متغیری که او در تحولات سیاسی ایران بررسی میکند فقط و فقط «مداخلات سیاسی آمریکا» است. توجه به این مساله کمک میکند تا خواننده متوجه باشد در این کتاب قرار است به چه چیزی پرداخته شود. نویسنده ردپای «مداخلات سیاست خارجی آمریکا در ایران» را در بستر تحولات سیاسی گوناگون پی میگیرد. کودتای ۲۸ مرداد، کودتای سپهبد قرنی، کودتای نوژه و رویدادهای سیاسی قبل از تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸٫
مارک گازیوروسکی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تولن آمریکا است که سالهاست در زمینهی سیاست خاورمیانه و سیاست خارجی ایالات متحده کار میکند. قبل از سال ۱۳۷۶، او چندین بار استاد مهمان دانشگاه تهران نیز بوده است. پیشتر کتابهایی از او در ایران ترجمه و منتشر شده است، که معروفترین آنها سیاست خارجی ایالات متحده و شاه؛ ایجاد حکومتی وابسته در ایران است. از دغدغههای گازیوروسکی در دستکم سه دهه اخیر، بررسی دخالتهای آمریکا در ایران طی دورههای گوناگون و مشخصا نقش سیآیای و وزارت امور خارجهی این کشور در تحولات تاریخ معاصر ایران بوده است. در کتاب کودتای ایرانی مجموعه مقالات او در این حوزه گردآوری شده است. میتوان گفت در انتخاب مقالات کتاب کودتای ایرانی، پیوستگی مقالات حول این دغدغه، به خوبی لحاظ شده است و کتاب از انسجام بسیار خوبی حول دغدغه مرکزی آن برخوردار است. چیزی که معمولا در مجموعه مقالات منتشر شده کمتر به آن توجه میشود و ما بیشتر با مجموعه مقالاتی با موضوعات پراکنده حول نام یک نویسنده مواجهیم و نه یک موضوع مشخص.
اما ساختار کتاب؛ کتاب از دو بخش اصلی تشکیل شده است؛ بخش نخست، شامل چهار مقاله است که به ردپای سیاست خارجی آمریکا در سه کودتای ۲۸ مرداد، قرنی و نوژه میپردازد. دو مقالهی نخست به کودتای ۲۸ مرداد مربوط هستند. مقاله اول، به ایجاد، گسترش و فعالیتهای شبکه تیپیبِدامن میپردازد که نیروهای آمریکایی آن را به کمک عوامل ایرانی برای تبلیغاتی آشکار و پنهان علیه حزب توده و بعدتر جبهه ملی ایران راه انداختند، شبکهای که نقشی مهم و تاثیرگذار در توفیق کودتای ۲۸ مرداد داشت، و دومی روایتی است از خود این کودتا، ارزیابی اولیه، ضرورت انجام کودتا و طراحیهای چندباره. مقاله سوم گزارشی است از کودتای ناکام سپهبد قرنی. این مقاله به کوششهای بلندپروازانهی سپهبد قرنی و دوستانش برای تاسیس حکومتی دمکراتیک و اصلاحگر میپردازد و همچنین از نقش مرموز آمریکا در بسط کوششها و اقدامات او و نهایتاً افشای آنها صحبت میکند. مقالهی چهارم شرح مفصلی است از کودتای نوژه در تابستان ۱۳۵۹٫ همانطور که پیشتر اشاره شد، در تمام مقالات بخش نخست کتاب، نویسنده به چگونگی رفتار سیاست خارجی و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در قبال این تحولات و همچنین به واکاوی ارتباط آنها با نقشآفرینان اصلی و داخلی ماجرا میپردازد.
بخش دوم کتاب، دو مقاله است با این پرسش مرکزی که «آیا در ایران بعد از انقلاب اسلامی، آمریکا قصد براندازی نظام نوآمده را داشت یا نه؟» هر دو مقاله با تمرکز بر اسناد به جا مانده از سفارت ایالات متحده در ایران که دانشجویان پیرو خط امام در مجلداتی بسیار منتشرشان کردند، روابط آمریکاییهای حاضر در ایران و نیروهای اطلاعاتی این کشور را با طیفها و چهرههای سیاسی مختلف توضیح میدهد. پاسخ نویسنده با استناد به اسناد منتشر شده این است که «به خلاف آن چه بسیاری ایرانیها اعتقاد دارند، {این مقالات} هیچ مدرکی نیافت دال بر این که ایالات متحده داشته عملیاتهای مخفیانه به قصد تضعیف یا سرنگونی حکومت اسلامی نوپای ایران انجام میداده.» (صفحه ۱۸۹) نویسنده مدعی آن است که اگر چه اسناد سفارت طیف وسیعی از فعالیتهای مخفیانهی سیآیای را نشان میدهد که هدف عمدهشان جمعآوری اطلاعات در مورد وضعیت به سرعت در حال تحول و تغییر ایران در این دوره بوده، اما نشانهای از دخالت آمریکا در وضعیت ایران پس از انقلاب وجود ندارد. ماموران سیآیای و کارکنان سفارت آمریکا در این دوره ارتباطات پنهان و آشکاری با عوامل مختلف ایرانی از مخالفان و موافقان حکومت نوپا برقرار کرده بودند. با این حال این «جمعآوری اطلاعات عوامل سیآیای» نویسنده را مجاب نمیکند که به نتیجه برسد آمریکا قصد دخالت در امور ایران در روزهای پس از انقلاب را داشته است. کمی جلوتر نویسنده مشخصاً اقدامات مخفیانهی ایالات متحده در قبال ایران، از بهمن ۵۷ تا آبان ۵۸ را با هدف جمع آوری اطلاعات میداند و نه تضعیف و یا سرنگونی حکومت اسلامی.
دادههای تاریخی کتاب که نویسنده مقالات خود را بر آنها استوار کرده است متون و منابع کمترخواندهی غیر ایرانی، اسناد درز کرده از سازمان اطلاعات مرکزی و وزارت خارجه ی آمریکا و بریتانیا، اسناد منتشر شده از سفارت آمریکا در تهران، همچنین گفتگوهای مفصل با بسیاری از ماموران سیآیای و وزارت امور خارجه آمریکا است که در این رخدادها نقش داشتهاند. از این نظر کتاب را میتوان حامل روایتهایی نو از تحولات سیاسی ایران دانست به این علت که محققان ایرانی کمتر به این منابع دسترسی داشتهاند.
در پایان مطلب میخواهم اشارهی کوتاهی به لحن ترجمهی کتاب داشته باشم. بهرنگ رجبی را بیشتر با ترجمهی آثار داستانی و نمایشی میشناسیم. در مطالعهی کتاب کودتای ایرانی گاه لحن او در ترجمه به همان ادبیات نمایشی و داستانی نزدیک میشود که برای یک متن تاریخی و سیاسی اندکی غریب مینماید. مثلاً دوباره به نقل قولی که در همین مطلب از متن کتاب اشاره کردم، توجه کنید. لحن ترجمه، کمی از لحن یک مقالهی تاریخی در حوزه علوم انسانی دور است. یا به طور مثال به این عبارت در ابتدای صفحهی ۱۴۰ کتاب توجه کنید: «…ربودن بیست تا از متخصصان آمریکایی …» برای شمارش انسان معمولا از «نفر» استفاده میشود و نه «تا». یا در صفحه ۱۳۸ می خوانیم: «…اسلامگراهای تندرو فهرست اهداف تروری را منتشر کردند که اسم عباس امیرانتظام، معاون بازرگان…. تویش بود»(!) معمولا در یک متن غیرنمایشی و غیرداستانی از «تویش» استفاده نمیشود و به جای آن «در آن» یا چنین چیزی لحاظ میکنند. چنین کلمات و لحنی را میتوانید در بخش زیادی از کتاب مشاهده کنید که به نظر من خیلی با لحن یک مقالهی تاریخی-سیاسی و متن غیرداستانی جور درنمیآید.