دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل
نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: محمود مرادی
ناشر: ثالث
نوبت چاپ: ۲۹
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۱۳۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۸۰۷۱۷۷
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
انتشارات آگاه 30book ایران کتاب بزودی بزودی بزودی
ما هر روزِ زندگیمان را در حال ماجراجویی هستیم، هر روز در حال روبرو شدن با چالشهای جدیدیم و سعی در گذشتن از موانع زندگیمان داریم، اما تابهحال شده به اتفاقاتی که داخل زندگیتان پشت سر گذاشتید فکر کنید؟ ماجراهای ما در زندگی درست مثل کتاب داستانی هستند که در حال نوشته شدناند، کتابی که سرگذشت ما و تلفیقش با احساساتمان را نشان میدهد.
معرفی کتاب
کتاب دیدن دختری صد در صد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل کتابی است به نویسندگی هاروکی موراکامی که در سال 1392 با ترجمه محمود مرادی از انتشارات ثالث منتشر شد. این کتاب شامل مجموعهای از داستان های کوتاه است که تم رئالیسم و رئالیسم جادویی دارند و با دیدگاه روانشناختی و چاشنی تخیل به مسائل انسان داخل زندگی روزمره میپردازند.
مرور کتاب
اتفاقات مختلف باعث تغییر آدم میشود، در واقع ما با اتفاقاتی که برایمان رخ میدهد شکل میگیریم، رشد میکنیم و حتی سقوط میکنیم. نتیجهی خیلی از اتفاقات را قبل از رخ دادنشان نمیتوانیم بفهمیم، درست مثل عشق! زندگی به نوبهی خودش یک ماجراجویی بزرگ است. ما معنی شکست را با باختن داخل یک مسابقه متوجه میشویم، دگرگون شدن قلب را با عاشق شدن متوجه میشویم، معنی شادی را با وقت گذراندن با خانواده و دوستانمان متوجه میشویم، سکوت را با تنهایی متوجه میشویم و شکستن قلب و مغز خود را با جنگ یا از دست دادن متوجه میشویم.
هر اتفاقات یا هر مانعی به یک روش مخصوص تاثیر خودش را روی انسان میگذارد، فرقی ندارد آن مسئله کوچیک باشد یا بزرگ. انسان با کوچکترین و پیش پا افتاده ترین مسائل هم تغییر میکند. در واقع اگر این اتفاقات برای ما رخ ندهد ما نمیتوانیم رشد کنیم! موراکامی در این کتاب، بخشی از مسائل روزمره و درگیریها و مشکلاتی که یک شخص میتواند داشته باشد را خیلی ساده در داستانهای کوتاه 15 الی 20 صفحهای با دیدگاه روانشناسی بیان میکند. این داستانها ساختار رئالیسم یا همینطور رئالیسم جادویی دارند و اتفاقاتی هستند که ممکن است برای خودمان هم رخ داده باشد.
هر داستان کوتاه این کتاب کاراکتر اصلی مخصوص به خودش را دارد که با اتفاقاتی که برایش رخ میدهد به روش خود برخورد میکند. هر داستان این کتاب یک المان مخصوص به خودش را دارد که موراکامی با آن المان توانسته است داستان را به بهترین شکل روایت کند. به عنوان مثال روایتی که برای تنهایی نوشته کاملا با روایتش دربارهی عشق فرق میکند. حتی ممکن است نتیجهی هر دو داستان یکی باشد، اما هر داستان از مسیر و شیوهی خودش به دنبال رسیدن به جواب است.
به عنوان مثال موراکامی داخل این کتاب المان یخ را برای پوچی و تنهایی انتخاب کرده و بر همان اساس تنهایی را نشان میدهد چون که همه میدانیم تنهایی درست مثل یخ سرد است و فردی که احساسات درون قلبش جریان نداشته باشد روح سردی دارد.
داستان اول
اتفاقات درست مثل یک پازل هستند، حتی اتفاقاتی که در زمان حال رخ میدهند ممکن است تو را به سمت خاطرات گذشتهات ببرند. در داستان اول، فردی را داریم که روزهای خودش را با پسر عموی مریض خودش طی میکند و سعی میکند تا کمی از درد پسر عمویش کم کند. چند روز که میگذرد، این فرد احساس میکند در گذشتهی خودش هم چنین مسیری را با شخص دیگری گذرانده است.
داستان دوم
تنهایی چیز عجیب و ترسناکی است. گاهی وقتها با خودت شروع به بحث کردن میکنی یا خیلی ناگهانی شروع به گریه کردن میکنی. هر کاری میکنی تا سعی کنی با خودت بسازی و سر خودت را گرم کنی. سال اسپاگتی چیزی جز یک خرافات نبود، با این حال مردی چند سال تمام با همین خرافات تنهایی خودش را سپری کرده بود. در خانهای وسط شهر که فقط خودش بدون هیچ همراه یا خانوادهای داخل آن زندگی میکرد، تنهایی شروع به اسپاگتی پختن میکرد و تنهایی هم از خوردن آن لذت میبرد. شاید یکی از خلاقانه ترین روایتهای موراکامی همین داستان کوتاه باشد، جایی که احساس تنهایی را به یک مناسبت ویژه نسبت داده است.
داستان سوم
وقتی حالمان بیش از حد بد باشد، وقتی دیگر توانی برای سپری کردن روزهای کسالت بار خودمان نداشته باشیم، به روانشناس پناه میبریم تا شاید بتوانیم کمی ازحرفهای دلمان را به او بزنیم. عجیب است نه؟ وقتی با وجود خانواده و دوستهایی که پیش خودت داری، به روانشناس برای خالی کردن دلت پناه میبری. میزوکی دختری بود که با وجود منظم بودن، مشکلی جدی داشت، و آن هم از یاد بردن اسمش بود. میزوکی نیاز داشت تا چیزی در کنار خودش داشته باشد تا دائما به آن نگاه کند و اسم خودش را به یاد بیاورد، اما دراصل مشکل میزوکی از یاد بردن اسمش نبود، بلکه مشکل دل تنهایش بود.
در این داستان کوتاه، میمون عجیبی وجود دارد که با دزدیدن وسایل یک شخص، اسم آن را هم با خودش میبرد. موضوع جالب و عجیبی است اینطور نیست؟ موراکامی است دیگر… رابطهی فرد و روانشناس و میمونی که میافتد وسط داستان این دو نفر، داستانی جالب با تم رئالیسم جادویی.
داستان چهارم
در زندگی فقط میتوانی سه زن خاص را که دلت را روشن میکنند ببینی! داستان با این جملهی پدر یون پی به یون پی شروع میشود. یون پی وقتی برای اولین بار این جمله را از پدرش شنید درک درستی از آن نداشت، با این حال وقتی به جای دیگر مهاجرت کرد و از دست پدرش فرار کرد تا یک نویسنده بشود، با شخص خاصی روبرو شد و عنصر عشق در دل یون پی نمایان شد.
داستان پنجم
خصوصیات یک دختر دلخواه چیست؟ آیا واقعا تمام آدمها خصوصیات یکسانی برای انتخاب دختر ایده آل خودشان دارند؟ جواب این سوال یک نه قاطع است!
در یک صبح آروم داخل ماه آوریل، مردی در حال قدم زدن داخل خیابانها بود که با دختری روبرو شد. آن دختر بی نقص نبود. لباس پوشیدنش عادی بود و تجملاتی نبود. ظاهر عادی ای داشت اما باز هم آن مرد حس کرد تکه پازل باقی ماندهی خودش را پیدا کرده است و از آن سو هم، آن دختر حس کرد مرد ایده آل خودش را پیدا کرده. یک جرقهی کوچک داخل سرشان به طور همزمان شروع کنندهی این ماجرا بود.
داستان ششم
این دفعه ما پسری را داریم که از زندگی یکنواخت خودش خسته شده، از بی پولی و قرضهای زیادی که به بار آورده خسته شده و دنبال یک کار خوب با حقوق ایده آل میگردد تا زندگی خودش را سر و سامان بدهد. او به مکانی داخل یک زیرزمین میورد و با شخصی روبرو میشود مردی که دستیار رئیس جای جدیدی است که آن پسر قرار است پیشش شروع به کار کند اما پسر برای ملاقات با رئیس باید کلمهی رمزی را حدس بزند که اصلا ازش خبر ندارد. دردسری جدید دامن پسر را میگیرد یا این پسر موفق میشود کار جدید خودش را شروع کند؟
داستان هفتم
سرد و بی روح، درست همانند یک تکه یخ. این دفعه ما شاهد دختری عاشق هستیم، دختری که عاشق یک مرد یخی شده که داخل پیست ملاقاتش کرده، آن مرد به قدری خوش برخورد و جنتلمن بود که آن دختر را عاشق خودش کند، حتی با وجود جسم و روحی سرد. این داستان دقیقا همان چیزی است که اول مرور گفتم، شباهت سرما و یخ به پوچی و تنهایی.
بیوگرافی نویسنده
هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی، زادهی 12 ژانویه 1949 و فارغ التحصیل دانشگاه واسدا در کشور ژاپن است. کتابهای هاروکی موراکامی علاوه بر فروش بسیار بالا در کشور ژاپن، درخشش بسیاری در سراسر جهان داشته به طوری که داستانهای او به 50 زبان دنیا برگردانده شده و فروشی در سطح جهانی داشته. سبک نوشتار هاروکی موراکی بیشتر بر پایهی داستانی-واقع گرایانه است، با این حال او در نوشتن ژانرهای دیگر مثل علمی-تخیلی هم توانا است و آثاری در این ژانر هم منتشر کرده است.
این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب رده سنی خاصی ندارد و برای تمام کسانی که علاقه به داستانهای کوتاه با ساختار رئالیسم و رئالیسم جادویی، به طور ساده تر بخوام بگویم، به داستانهای واقع گرایانه-تخیلی علاقه دارند، مناسب است.
نویسنده معرفی: بارمان شریعت پناهی (۱۷ساله)
دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل
3 دیدگاه در “دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل”
خوشحالیم که دوست نوجوانمان این قدر تواناست
چه کامل و نکته سنج ترقیب شدم بخونم ممنون و خسته نباشید
فوقالعاده بود واقعا