گفتوگو با دکتر مریم جلالی، درباره «ادبیات تطبیقی کودکان»
ادبیات کودک استقلال محتوایی و دانشی دارد
دکتر مریم جلالی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به تازگی کتاب ادبیات تطبیقی کودکان را ترجمه کرده و در دانشگاه نیز در رشتهی ادبیات کودک و نوجوان در مقطع ارشد تدریس میکند. با او در مورد منابع موجود برای پژوهشگران و منتقدان و دانشجویان ادبیات کودک و همینطور وضعیت کتابهای پژوهشی در این زمینه گفتگو کردم. به قول مریم جلالی تألیف چنین کتابهایی قابلیت پیادهسازی در کشور ما را دارد و به همین خاطر از اهمیت بالایی برخوردار است.
- چرا کتابهای پژوهشی در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان چه در ایران و چه در دنیا کم نوشته میشود و منابع محدود است؟
در اصل توجه به مفهوم کودک بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، خود کودک به معنای اخص آن بیشتر از دورههای قبلی مورد توجه قرار گرفت. این توجه به تولید آنچه کودکان و نوجوانان نیاز دارند منجر شد، چه تولیدات مادی مثل خوراک و پوشاک و چه تولیدات فرهنگی شامل ساخت انیمیشن، بازی کامپیوتری.
بعد از آن متوجه شدند این اتفاق سودآور است، وقتی خانوادهها به سوی تهیهی محصولات مختلف برای فرزندانشان رفتند، محصولات کودک و نوجوان بازار گرم جهانی پیدا کرد. پس از آن با رونق چرخهی تولید در این بخش در جامعه نیروهای قدرت و نیروهای علمی متمرکز شدند و مخاطب از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. مثلا شرکت والت دیزنی سرآمد شد، اول نیازسنجی کرد و بعد انیمیشن تولید کرد.
در کتاب هم محققان این نقش را بر عهده داشتند. رشتهی دانشگاهی ادبیات کودک و نوجوان حدود نیم قرن پیش برای اولین بار در دانشگاه سندیگو در مقطع کارشناسی مطرح و تدریس آن آغاز شد. در این رشته کتابهای خلاق (شعر و داستان) کافی نیست و فضای آکادمیک نیازمند کتابهای تحقیقی است که به مرور زمان نوشته شده است.
در ایران حدود ده سال است که جدیتر به چاپ کتاب در این زمینه پرداخته شده و پیش از آن تعداد کتابها انگشتشمار است. اگر کتابهای تخصصی کودک در ایران را بشمارید زیر ۱۵۰ کتاب است و اگر آنها را آرشیو کنید میبینید که بسیاری از آنها از روی دست همدیگر نوشته شده است، بنابراین کتابهای خوب به یک سوم این رقم میرسد.
- پژوهش در مورد ادبیات کودک و نوجوان در ایران چه وضعیتی دارد؟
کمیت پژوهشها در این حوزه کم اما رو به رشد است. امید داریم در پنجاه سال آینده خودمان کاملا تولیدکنندهی نیازهای کشورمان باشیم.
- به نظر شما دانشجویان رشتهی ادبیات کودک میتوانند پژوهشگران خوبی شوند؟
به نظر من رشتهی تحصیلی میتواند پژوهشگر تربیت کند اما فضای آکادمیک یک سوی کفهی ترازوست و دانشجو سوی دیگر قرار دارد. این کار عشق و جان و وقت و تمرکز و مهمتر از همه علقه و علاقه میخواهد. اگر علاقه نباشد صرفا حضور بینتیجه در فعالیت آکادمیک خواهد بود. در کشور چهار دانشگاه سراسری و دانشگاه پیام نور این رشته را تدریس میکنند.
متاسفانه دانشگاه پیام نور در هر گوشه و کنار کشور این رشته را تدریس میکند. نگاه مسئولان ما به ادبیات کودک نگاهی کودکانه است نه علمی. ادبیات کودک استقلال محتوایی و دانشی دارد و همینطور در عملکرد مستقل است و منابع و استادان مستقل خودش را میطلبد.
- کتابهای پژوهشی و نظری به نویسندگان کودک و نوجوان چه کمکی میکند؟ آیا لزومی دارد که نویسندهها به طور جدی این کتابها را دنبال کنند؟
مباحث نظری «هستها» را بررسی میکند و در واقع راهکاری پیشنهاد نمیکند. یکی از کارهای اصلی نویسندگان مطالعه است و توصیه میکنم نویسندگان کودک و نوجوان از خواندن آثار پژوهشی غافل نباشند چرا که نویسندهای که بر حوزهی خود واقف نباشد ضعیف است.
- حضور مجلات و نشریات پژوهشی ادبیات کودک را چگونه میبینید؟
چندین نشریه در این زمینه داریم. نشریهی مطالعات ادبیات کودک که از سوی دانشگاه شیراز منتشر میشود علمی و پژوهشی است و تقریبا بقیهی نشریات مروری است. یک نشریه هم در دانشگاه شهید بهشتی منتشر کردهام که شمارهی دومش را به تازگی تهیه کردیم. پژوهشنامهی ادبیات کودک و نوجوان مقالاتی با خاصیت علمی دارد که در مورد هستها مطالب خوبی کار میکند اما از نظر خیلیها کارآمد نبود. بسیاری از افراد به کتاب ماه کودک و نوجوان زیاد استناد میکردند، روندش عالی بود اما متوقف شد و به شکل الکترونیک درآمده است.
نام آن به نقد ادبیات کودک تغییر کرده و بیشتر کتابها را نقدهای توصیفی صرف میکند و تحلیل ندارد. آقای سید علی خوانساری سردبیر آن هستند. نشریهی ترنج با سردبیری افسون امینی یک نشریهی علمی و تخصصی است که نزدیک یک سال است این نشریه را ندیدهام.
متاسفانه از نشریات حمایت مالی نمیشود و در نتیجه بسیاری از آنها متوقف میشود امیدوارم نشریات در این زمینه چند وجهی کار کنند و حتی مصاحبهها با کارشناسان و متخصصان را هم به کار خود اضافه کنند. به طور کلی شکاف بزرگی در این نشریات وجود دارد، اینکه آنقدر نشریات علمی و پژوهشی سوی فرو رفتن در مباحث نظری رفتهاند که جایی برای مخاطبان غیر آکادمیک باقی نگذاشتهاند.
- مجموعهی کتابهای پژوهشی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به تازگی چاپ شده است به نظر شما چه خلاهایی را پر میکند؟
ادبیات تطبیقی به عنوان منبع درسی در دانشگاههاست و من در کلاسهای ارشد این کتاب را به دانشجویان تدریس میکنم. سالها بود که منتظر کتاب قرون کودکی از فیلیپ اریه بودیم، کارآمد است و در حوزهی علوم اجتماعی و ادبیات کودک شناخت خوبی از ادبیات کودک و نوجوان در جهان در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
- کمی در مورد کتاب ادبیات تطبیقی کودکان بگویید.
این کتاب حاوی مبانی نظری است. قابل پیادهسازی برای همهی کشورهاست و نمیتوانیم بگوییم مختص کشور خاصی است. این کتاب از آلمانی به انگلیسی و بعد به فارسی ترجمه شده است. در ابتدا تز دکترا بوده و بعد به کتاب تبدیل شده است.
- کدام کتابهای تالیفی در زمینهی پژوهش ادبیات کودک در ایران قوی نوشته شدهاند؟
افراد زیادی در این حوزه کار کردهاند و همهیشان بدون چشمداشت مالی فعالیت کردهاند. مثلا بنفشه چهره آزاد، ثریا قزل ایاغ و ناهید محمدبیگی آثار خوبی داشتهاند. شاید چون آنقدر نام آشنایی ندارند زیاد روی کتابهایشان تمرکز نشده است. افراد نامآشنایی مانند مصطفی رحماندوست و کمال پولادی هم فعالیتهای موثری داشتهاند. علی اکبر شعاری نژاد ادبیات کودک را نوشته که قدیمیتر محسوب میشود.
درآمدی بر فلسفهی ادبیات کودک از دکتر مرتضی خسرونژاد نیز نمونهی خوبی در این زمینه است. بسیاری از افراد از جمله کتابدارها و داستاننویسان ادبیات کودک نیر همکاری کردند تا ضعف ادبیات کودک جبران شود. هر چند این راه مسدود نباید باشد.
- به نظر شما برای اینکه پژوهش در ادبیات کودک بیشتر قوت بگیرد چه کسانی و یا چه نهادهایی باید دست به اقدام بزنند؟
کانون که مادر و متولی ادبیات کودک در ایران است و هم ناشران دولتی که تامینکنندهی منابع پژوهشی مانند انتشارات سمت هستند، باید یک برنامهی منسجم داشته باشند، نقاط ضعف را به درستی بسنجند و اگر نیاز است تالیف کتابهایی در این زمینه را آغاز کنند و یا کتابهای ترجمه شده را اضافه کنند.